زمینه و هدف: نوروپاتی محیطی ناشی از شیمی درمانی یکی از عوارض جدی شیمی درمانی است و آثار منفی آن بر ابعاد گوناگون زندگی بیماران قابل انکار نیست. مطالعه حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به نوروپاتی محیطی ناشی از شیمی درمانی در مراکز آموزشی-درمانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1399 طراحی و اجرا شد. روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای مقطعی (توصیفی) بود. جامعه موردپژوهش، سالمندان مبتلا به نوروپاتی محیطی ناشی از شیمی درمانی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند. تعداد170 نفر به روش نمونه گیری مستمر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه کیفیت زندگی لیپاد بود. داده های پژوهش در طول 3 ماه (از شهریور 1399 تا آبان 1399) تکمیل شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نسخه 16نرم افزار SPSS در سطح معناداری (0/05>P) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: میانگین کیفیت زندگی سالمندان براساس نمره کل برابر با 14/29±, 59/37 (کیفیت زندگی بالا) و بر اساس مبنای صفر تا صد برابر با 15/37±, 63/84 بود. بیشترین نمره مربوط به بعد عملکرد ذهنی با نمره 18/19±, 86/06 و کمترین نمره مربوط به عملکرد جنسی با نمره 9/5±, 18/11بود. یافته ها نشان داد کیفیت زندگی بیشتر سالمندان در سطح بالایی (81/8 درصد) قرار داشت. کیفیت زندگی سالمندان با جنسیت (0/003=P)، بیماری های همراه (0/045=P)، کفایت درآمد (0/002=P)، وضعیت اشتغال 0/001>P) و مدت زمان ابتلا به بیماری (0/109=P) ارتباط معنی دار آماری داشت. نتایج رگرسیون خطی نشان داد متغیرهای وضعیت اشتغال (بیکار) (0/041=P)، مدت زمان ابتلا به بیماری (0/033=P) و بیماری های همراه (0/033=P) به صورت معناداری بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیر داشته است. یافته ها نشان داد 0/22 درصد از تغییرات کیفیت زندگی توسط متغیرهای مستقل قابل تبیین است. نتیجه گیری: نمونه های پژوهش بیشتر از گروه سالمندان جوان یعنی بین 60 تا 74 سال سن بودند. چندان پیر و ناتوان نبودند و درصد قابل توجهی از آنان متاهل بودند. از حمایت های خانوادگی بهره مند بودند. بنابراین، دور از انتظار نبود که کیفیت زندگی آنان با وجود مواجهه با بحران بیماری سرطان، مداخله شیمی درمانی و علایم نوروپاتی چندان تحت الشعاع قرار نگیرد و مطلوب ارزیابی شده باشد. با این حال، کیفیت زندگی در بعد جنسی ضعیف تر بود که مداخلات مشاوره ای و توجه بیشتری از سوی برنامه ریزان بهداشتی را می طلبد.