واژه دولت از مفاهیم چند وجهی در علم حقوق است که از جمله مفاهیم آن، دولت به عنوان مجموعه حاکمیت سیاسی، یا به عنوان قوه مجریه است. در نظام قضایی ایران دیوان عدالت اداری مرجعی است که به شکایات و اعتراضات مردم نسبت به مامورین و واحدهای دولتی رسیدگی می کند. بنابراین چون دعاوی علیه دولت در این دیوان مطرح می شود تبیین مفهوم دولت در آراء وحدت رویه دیوان عدالت در صلاحیت آن و وضعیت حقوقی دولت و سایر اشخاص موثر است.در این مقاله این موضوع به بحث گذاشته می شود که آیا دولت در آراء وحدت رویه دیوان عدالت اداری به مفهوم کل حاکمیت است یا به مفهوم قوه مجریه. از سوی دیگر منظور از دولت در این آراء چیست. آیا هر سازمان و یا واحد و یا شرکت به صرف اینکه عنوان دولتی داشته باشد و یا اینکه نهاد و سرمایه آن متعلق به دولت باشد به منزله دولت است. دیوان عدالت اداری بر اساس تفسیر خود از مفهوم دولت رسیدگی به شکایات علیه چه دستگاه هایی را در صلاحیت خود می داند؟ و در مقابل رسیدگی دعاوی چه دستگاه هایی را با این استدلال که چون آنها دولت هستند در صلاحیت خود ندانسته است و این تفاسیر چه تاثیری در صلاحیت دیوان عدالت اداری و محاکم عمومی و حقوق مردم و دستگاه های دولتی دارد. در این مقاله آراء دیوان عدالت اداری را به دو دسته آراء مبتنی بر یک وجهی بودن دولت و آراء مبتنی بر دو وجهی بودن دولت تقسیم و مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرند.