کارگزان توسعه در سطح ملی و منطقه ای اهمیت دارند، کارگزاران توسعه مناطق مرزی جزء خاستگاه قومیتی کردها همواره، با حساسیت، مورد توجه سیاست گذاران ملی بوده است. مقاله ی حاضر سه هدف محوری شناخت کارگزاران توسعه ی محلی؛ فرایندهای کارگزاری آنها و موانع عاملیت هر یک از کارگزاران در فرایند توسعه ی محلی را دنبال می کند، به منظور گشایش حساسیت نظری، زمینه های مفهومی و نظری لازم در قالب رویکردهای دولت محور توسعه ی، رویکرد نهادگرایی با نگاه حکمروایی خوب در توسعه ی محلی ارایه شده است. منطقه ی مرزی پیرانشهر در استان آذربایجان غربی تنها مرز رسمی با کردستان عراق است و به استناد تحقیقات و تجربه ی زیسته محقق تغییرات توسعه ای سریعی را در بیست سال اخیر در زمینه توسعه ی محلی تجربه کرده است. روش تحقیق کیفی و تحلیل داده ها بر اساس مصاحبه ها و مشاهده مشارکتی بوده است. نمونه گیری هدفمند و با 30 کارگزار توسعه ی محلی در قالب مصاحبه ی عمیق و گروهی جمع آوری شد. کارگزاران توسعه ی محلی در 5 دسته ی کارگزاران حاکمیتی (دولت و مجلس)، کارگزاران اقتصادی (سرمایه داران محلی، تجار مرزی، کولبران، کشاورزان)، کارگزاران امنیتی (نیروهای نظامی سپاه، هنگ مرزی)؛ کارگزاران شهری (مدیریت شهری و بنگاه داران) و نیز کارگزاران مردمی (معتمدین محلی، سازمان های مردم نهاد، روحانیون)؛ شناسایی شدند. در این میان کارگزاران دولتی، امنیتی، مرز و اقتصاد مرزی اعم از تجار، کولبران، سرمایه داران محلی اثرگذاری رویه ای مؤثری داشته اند. رویه های تجربه-شده ی کارگزاران عمدتاً با راهبردهای تعامل، تقابل، بی تفاوتی، حفظ حیثیت قومی و مراوده همراه بوده است. موانع جدی رویه های اثرگذاری نیروهای اجتماعی مؤثر در توسعه ی منطقه، کارگزاران غیر بومی، نگاه امنیتی، نگاه قومیتی و عدم اعتماد به مردم محلی بوده است. شاخصه های حکمروایی خوب با رویکرد نهادگرایی توسعه ی در طی دوره های سیاستی دولت های مستقر بعد از انقلاب متفاوت بوده است. به استناد یافته های پژوهش، حکمروایی خوب محلی با نگاه برنامه ریزی پایین به بالا با بهره مندی از کارگزاران بومی و به پشتوانه ی مشارکت مردمی مناسب ترین استراتژی برای تحقق توسعه ی محلی در منطقه ی مرزی پیرانشهر است.