در مقاله ی حاضر، به تأثیر گردشگری روستایی بر کاهش فقر در چارچوب رویکرد معیشت پایدار در دو روستای قلعه نو و کلین پرداخته شده است. دو روستا به لحاظ ویژگی های منطقه ای و توسعه ای مشابه، ولی به لحاظ میزان گردشگری متفاوت هستند. فرض مطالعه بر این است که گردشگری می تواند تأثیر مثبتی بر معیشت پایدار افراد بگذارد. در پژوهش حاضر، معیشت پایدار با تعریف دپارتمان توسعه ی بین الملل بریتانیا مشخص شده است و پنج بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و نهادی را شامل می شود که در کنار مؤلفه های معیشت پایدار (سرمایه طبیعی، فیزیکی، مالی، اجتماعی و انسانی) به عنوان چارچوبی برای مطالعه حاضر در نظر گرفته شده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش های کمی و کیفی جمع آوری شده است. جامعه آماری، خانوارهای روستاهای قلعه نو و کلین در بازه زمانی دهه 90 است. در دو روستای مورد مطالعه 274 خانوار وجود دارد که با استفاده از نمونه گیری 80 خانوار از هر روستا به عنوان نمونه ی تحقیق شناسایی شدند. در روش کیفی نیز با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی با 31 نفر از افراد مسئول و مطلعین روستاهای مورد مطالعه مصاحبه انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، اغلب افراد نمونه در روستای قلعه نو نسبت به روستای کلین، که به ترتیب بیشترین و کمترین میزان گردشگر را در طی سال جذب می کنند، به تأثیر بیشتر گردشگری بر معیشت پایدار و مؤلفه های آن اعتقاد داشتند. به همین ترتیب در روستای قلعه نو اغلب متغیرهای زمینه ای، اقتصادی و اجتماعی با پنداشت افراد درباره معیشت پایدار و مؤلفه های آن رابطه معنادار و مثبتی داشتند. در بین متغیرهای مستقل، رابطه دارایی و درآمد با متغیر وابسته از شدت بیشتری برخوردار بود. یافته های پژوهش حاضر، دیدگاه بدبینان به گردشگری روستایی، که بر پیامدهای منفی گردشگری در جامعه میزبان تاکید دارند، را رد می کند.