ازآنجاکه مهم ترین هدف از ایجاد این قبیل نهادها و سازمان های بین المللی، بسط و گسترش همکاری و صلح بین المللی بوده است، انسان با تشکیل جوامع کوچک و بزرگ و برقراری رابطه باهم نوع خویش، می کوشد ارتباطی بر پایه همزیستی مسالمت آمیز را تجربه کند و به رفع نیازهای خود بپردازد. در سایه این گونه روابط است که انسان می تواند در روابط بین الملل عاری از جنگ و خونریزی و مملو از تفاهم و توافق و دوستی، به طور آزادانه به اهداف متعالی خود دست یابد. این مقاله درصدد است ضمن تاکید بر اصالت صلح و همزیستی مسالمت آمیز به بررسی دیدگاه های قرآن پرداخته و بر اساس روش توصیفی تحلیلی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه آموزه های درقرآن و نهج البلاغه به صلح و همزیستی مسالمت آمیز در روابط بین الملل منجر می شود؟ بر پایه این پرسش مفروض مقاله این است که تعالیم قرآن و نهج البلاغه مبتنی بر برابری، برادری، سعادت و کمال انسان هاست ازاین رو می تواند با همپوشانی با حقوق و سازمان های بین الملل صلح و امنیت جهانی را محقق سازد. در روابط بین الملل نیز اصل همزیستی مسالمت آمیز برای جلوگیری از جنگ و کشتارهای قومی و ایجاد جهانی امن و نحوه مناسبات، مبتنی بر اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، مصونیت و تمامیت ارضی، عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها، احترام به حق کلیه ملت ها در انتخاب آزاد نظام اجتماعی خویش و فیصله مسائل بین المللی از طریق مذاکره واقع شده است. سازمان های بین المللی از منظر اسلامی نه تنها فرصتی برای رشد و گسترش همکاری های بین المللی محسوب می گردند، بلکه عاملی مهم برای گسترش هنجارها و ارزش های مشترک بین المللی نیز به حساب می آیند.