مهم ترین عامل تصمیم گیری در تونل های متقاطع غیرهمسطح، تعیین فاصله بهینه بین تونل ها می باشد. از نظر تئوری، هر چه فاصله تونل ها بیشتر باشد، مناسب تر است ولی از نظر بهره برداری، هرچه تونل ها به یکدیگر و به سطح زمین نزدیک تر باشند، تا زمانی که به سایر سازه های زیرسطحی آسیبی نرسانند، مناسب تر است. این تحقیق با هدف تعیین فاصله بهینه تونل های متقاطع انجام شده است و در آن از تحلیل های عددی سه بعدی توسط نرم افزار المان محدود GTS NX کمک گرفته شده است. در این تحقیق به کمک اطلاعات حاصل از محل تقاطع تونلهای خطوط 6 و 7 متروی تهران دو سناریو اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. در سناریوی اول تونل عمیق به سمت تونل کم عمق و در سناریو دوم تونل کم عمق به سمت تونل عمیق جابجا شد. در هر سناریو مدل های عددی که در هر یک از آن ها تونل ها نسبت به حالت قبل 40 سانتیمتر تغییر وضعیت داده بودند، مورد بررسی قرار گرفت و نزدیک کردن تونل ها تا آنجا ادامه پیدا کرد که نشست سطح زمین یا کرنش-های بوجود آمده در مدل از حد مجاز تجاوز ننموده و پوشش بتنی با مشخصات موجود پاسخگوی تنش های وارده باشد. نتایج نشان می دهد سناریوی دوم گزینه مناسب تری بوده و در آن می توان فاصله تونل ها را تا 80 سانتیمتر، بدون تغییر در سازه بتنی تونل ها، کاهش داد.