سقوط دولت صفوی، آن نیز با شورشی از داخل مرزهای سیاسی خود توسط غلزایی های قندهار، پیامدهای مختلفی داشت. از بین رفتن دولت مرکزی و فقدان حکومت مقتدر در ایران، همچنین، رشد سریع وگسترده مدعیان سلطنت در گوشه و کنار ایران، از مهم ترین این پیامدها بود. این دو مساله موجب شد تا امنیت داخلی دستخوش آسیب شدیدی شود و درگیریها و جنگ های مداوم داخلی و خارجی، کاهش جمعیت و از رونق افتادن فعالیت های بازرگانی را به همراه آورد.در این میان، اگر چه در شرایط پدید آمده همه جای ایران تمامی و ساکنان آن در معرض آسیب بودند، اما گروه های قومی و اقلیت های دینی به دلیل اختلاف هایی که با حاکمیت های این دوره به ویژه از نظر قومی و دینی داشتند، بیشتر در معرض خطر قرار گرفتند. در همان حال، ارامنه که جایگاه مهمی در مناسبات اجتماعی و اقتصادی ایران برای خود یافته بودند، در روابط خود با حاکمان این دوره آسیب های زیادی دیدند. اوج این آسیب پذیری را در زمان حضور نادر در عرصه سیاسی ایران می توان دید. اگر چه مبنای اصلی رفتارهای نادر با قبایل و گروه های مختلف و اقلیت های دینی بر پایه مسائل قومی ودینی قرار نداشت، اما همین اختلاف، بهانه مناسبی برای تفاوت در رفتارها و روابط فراهم آورد. این مقاله با هدف بررسی مناسبات نادر با اقلیت دینی ارامنه، از زمان حضور او در عرصه سیاسی ایران تا قتل وی تنظیم شده است.