هدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیل کنندگی سرمایه روانشناختی در تاثیر سیاست های ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی، ترک خدمت و عملکرد کارکنان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت های خودروسازی شهر تهران تشکیل دادند. بر اساس فرمول کوکران، حداقل حجم نمونه 150 نفر تعیین شد. بر این اساس 150 نفر از کارکنان یکی از این شرکت ها به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سیاست های ارزیابی عملکرد (Poon, 2004)، سرمایه روانشناختی (Luthans, Youssef & Avoli, 2007)، رضایت شغلی مینه سوتا (Weiss et al., 1967)، تمایل به ترک خدمت (Jenny Keynes & Tomlinson, 2012) و عملکرد شغلی (Paterson, 1992) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سیاست های انگیزشی در ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی و عملکرد شغلی اثر مثبت و معنا دار و بر ترک خدمت اثر منفی و معناداری داشته و سیاست های تنبیهی در ارزیابی عملکرد، تنها بر رضایت شغلی اثر منفی و معنادار داشت و اثر آن بر عملکرد شغلی و ترک خدمت معنادار نشد. همچنین سرمایه روانشناختی، فقط اثر سیاست های تنبیهی در ارزیابی عملکرد بر رضایت شغلی را تعدیل کرد؛ بنابراین هرچه سیاست های ارزیابی عملکرد بیشتر جنبه انگیزشی و تشویقی داشته باشد، کارکنان احساس رضایت بیشتری از شغل خود داشته، عملکرد بهتری دارند و با احتمال کمتری شغل خود را ترک می کنند؛ اما سیاست های تنبیهی نتایج متضادی دارد. همچنین در کارکنان با سرمایه روانشناختی بالاتر، رضایت شغلی بیشتر، عملکرد بالاتر و تمایل به ترک شغل کمتر بوده و سیاست های تنبیهی ارزیابی عملکرد، رضایت شغلی آنها را به میزان کمتری کاهش می دهد.