کاوش در چیستی و چگونگی رابطه علم و دین و مدل سازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاه هایی که درصدد تبیین رابطه علم و دین برآمده اند (دیدگاه های تمایز، تعارض، تلاقی و تایید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداخته اند و همگی در این نقص سهیم اند که عمدتا بر جنبه های عملی و کاربردی تعامل میان علم و دین تاکید می کنند و مدل نظری مشخصی را، در خصوص رویارویی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی و نحوه رابطه آن ها با یک دیگر، ارائه نمی دهند. در مسیر ارائه چنین مدلی و با نگاهی دقیق به دو مقوله علم و دین و به تبع آن، رابطه میان آن ها، می توان چهار رویکرد متمایز، هرچند مرتبط با هم، را در این خصوص از یک دیگر تمییز داد: رویکردهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه، معناشناسانه، و تکوینی. در این مقاله ضمن تبیین رابطه علم و دین در دو حوزه هستی شناسی و معرفت شناسی، دو مدل در خصوص تبیین این رابطه در دو حوزه مذکور ارائه می شود. برای مدل سازی و تبیین رابطه هستی شناختی علم و دین، از نمای مکانیکی مولکول DNA بهره می گیریم و سپس مدل را بر اساس سه مفهوم حقایق دینی، حقایق طبیعی، و نقاط انطباق ارائه می کنیم، مدلی که برای تبیین رابطه معرفت شناختی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی ارائه می شود بر مبنای تفکیک میان هسته سخت نظریات علمی و الاهیات دینی از کمربند محافظ آن ها استوار است. پس از ارائه مدل های مذکور، سعی می کنیم تا انسجام منطقی آن ها را نشان دهیم.