مقدمه: خانواده عنصر کلیدی رشد و پرورش فرزندان است. فرزندانی که در محیط پویای خانواده پرورش می یابند، در آینده افرادی مقاوم، تاب آور در برابر مشکلات زندگی هستند. کودکان پرورشگاهی که اقبال و بخت تجربه کردن محیط خانواده را ندارند از محیط گرم و رشد یافته خانواده محروم اند. در این پژوهش مولفه های طرحواره های شناختی ناسازگار، باورهای غیر منطقی و مهارت های ارتباطی در دو گروه نوجوان پرورشگاهی و نوجوان عادی مقایسه شده است.روش: در این مطالعه از روش پژوهشی علی-مقایسه ای استفاده شد. 116 نوجوان دختر (56 نفر نوجوان پرورشگاهی و 60 نفر نوجوان عادی) بین سنین 12 تا 18 سال به روش نمونه گیری در دسترس برای نوجوانان عادی و روش نمونه گیری هدفمند برای نوجوانان پرورشگاهی انتخاب شدند و پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه Young فرم کوتاه، پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز و آزمون مهارت های ارتباطی Quondam نسخه تجدید نظر شده را تکمیل کردند. سپس داده های با روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی، آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تی مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه در نمره کلی طرحواره های ناسازگار اولیه و خرده مقیاس های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، شکست، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به خود و اطاعت در سطح (p<0.01) تفاوت معناداری وجود داشت. در نمره کلی باورهای غیر منطقی و مهارت های ارتباطی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. تنها در خرده مقیاس قاطعیت در مولفه مهارت های ارتباطی تفاوت معنادار بود.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده فراهم کردن شرایطی مناسب در دوره کودکی جهت ارضای نیازهای اساسی کودکان از جمله دلبستگی ایمن به خصوص برای کودکان پرورشگاهی که از محیط امن و با ثبات خانواده محرومند، برای رشد بهتر و موفقیت و پیشگیری از مشکلات روان شناختی در کودکان پرورشگاهی ضروری است.