دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت
سال:1391 | دوره:1 | شماره:2 |تعداد مقالات:9

با توجه به تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران و انتخاب موسسات حسابرسی معتمد جامعه، رقابت در بین موسسات حسابرسی بیشتر شده و این موسسات سعی دارند با ارائه خدمات مختلف، درآمد خود را افزایش دهند و خدماتی غیر از حسابرسی صورتهای مالی، به صاحبکاران خود ارائه دهند. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر انجام خدمات غیر حسابرسی که حسابرسان همزمان با حسابرسی صورتهای مالی انجام می دهند بر نوع گزارش حسابرسی صورتهای مالی، می باشد.روش جمع آوری اطلاعات پژوهش، میدانی و کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی از نوع قیاسی-استقرایی است. جامعه آماری در این تحقیق، کلیه موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، مستقر در تهران، است. برای بررسی همبستگی بین متغیرها از آزمونهای کای دو و کولموگروف اسمیرنوف بوسیله نرم افزار SPSS استفاده شده است.نتایج تحقیق، بیانگر آن است که، هنگامی که خدمات غیر حسابرسی همزمان با حسابرسی صورتهای مالی توسط موسسات حسابرسی انجام می گیرد، حسابرسان کمتر تمایل به ارائه گزارش غیر مشروط دارند.

دارندگان منابع و سرمایه ممکن است با فرصت های گوناگونی برای سرمایه گذاری مواجه باشند. همه به دنبال آن هستند که این منابع را در بخش هایی به کار اندازند که با ریسک مساوی، بیشترین بازده را عایدشان می کند. سوال اساسی این است که آیا معیار مناسبی از ارزیابی عملکرد شرکت ها وجود دارد تا سرمایه گذاران را در شناسایی فرصت های مطلوب سرمایه گذاری یاری دهد. بازده سهم از اهمیت خاصی برخوردار است و از معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد شرکت ها استفاده می شود. در این تحقیق با استفاده از سه دسته شاخص: شاخص های مبتنی بر ارزش افزوده، شاخص های مبتنی بر سود و شاخص های مبتنی بر نقدینگی ، عوامل تعیین کننده بازده بررسی شده است. جامعه آماری در این تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1387 می باشد. برای انتخاب اعضای نمونه از روش حذف سیستماتیک استفاده شده است، بدین ترتیب که شرکت هایی را که ضریب ریسک سیستماتیک آنها در سطح اطمینان 95 درصد قابل محاسبه نبود، از جامعه آماری حذف گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سطح اطمینان 95 درصد، هر سه دسته شاخص بالا رابطه ای معنا دار با بازده دارند. در پایان نیز مدلی برای تعیین بازده سهام با استفاده از انواع شاخص ها ارائه می شود.

گزارشات مالی مبنای تصمیمات اقتصادی است که منافع سازمان و در نهایت مالکان را متاثر می کند، با این وجود در خصوص عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات مالی خلاء تحقیقاتی شدیدی وجود دارد. از این رو با توجه به اهمیت ارائه اطلاعات مالی با کیفیت، در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر کیفیت اطلاعات مالی پرداخته شده است. چراکه در اقتصاد دانش محور امروزی، سرمایه فکری به عنوان عامل بسیار مهمی برای ایجاد ارزش و کسب مزیت رقابتی شناخته شده است. داده های مربوط به متغیرهای سرمایه فکری و کیفیت اطلاعات مالی مربوط به 94 شرکت بورسی طی سالهای (1389-1380) جمع آوری و با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در میان اجزای سرمایه فکری، سرمایه ساختاری بیشترین همبستگی و سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی در مراتب بعدی قرار دارد. اجزای سرمایه فکری در مجموع حدود 50% تغییرات در کیفیت اطلاعات را تبیین می نماید بر این اساس برای ارائه اطلاعات با کیفیت تر، که منجر به تصمیم گیری مناسب و در نتیجه رونق بازار سرمایه می شود، سازمانها باید توجه زیادی به سرمایه فکری به عنوان منبعی نیرومند برای بهبود عملکرد کسب و کار خود داشته باشند.

با گسترش قابلیت های شبکه ارتباطی، سهم دانش و اطلاعات در سطح جهانی بسیار افزایش یافته است. برای آنکه یک سازمان بتواند به فعالیت خود ادامه دهد و بقای خود را تضمین نماید، نیاز به معرفی محصولات و فرآیندهای جدید و بدیع مبتنی بر دانش جدید دارد. در نتیجه مدیریت و اندازه گیری و همچنین گزارشگری سرمایه فکری در سال های اخیر توجهات بسیاری را به خود معطوف داشته است. گزارشگری اطلاعات سرمایه قکری می تواند منجر به اخذ تصمیمات کارآمدتر توسط مدیران، سهامداران، دولت و سایر ذینفعان گردد. هدف این پژوهش بررسی میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و ارتباط آن با نوع مالکیت سهام و اندازه شرکت می باشد.به منظور تعیین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری از روش تحلیل محتوا و هچنین برای بررسی رابطه بین میزان افشای اطلاعات و نوع مالکیت سهام و اندازه شرکت از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دو سال متوالی 1387 و 1388 است. نتایح حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که در سال 87، سرمایه خارجی و در سال 88، سرمایه انسانی بیشترین میزان افشا را داشته اند و رابطه معناداری بین میزان افشای اطلاعات سرمایه فکری و نوع مالکیت سهام و اندازه شرکت وجود دارد.

سیستم مدیریت دانش خدمات بر مبنای چارچوب ITIL، سیستمی است که به شناسایی منابع ارزشمند داخلی و خارجی دانش، طراحی سیستماتیک فرایندهای استخراج، مستندسازی و فرایند دانش، درج دانش جدید به طور خودکار، تقویت مستمر دانش و حذف دانش منسوخ می پردازد و طی فرایند انتقال دانش، آن ها را به سایر بخش های سازمان منتقل می کند. دو نوع، عوامل انسانی (فرهنگ، انگیزش، سهولت کاربری، آموزش و سبک مدیریت) و عوامل سازمانی (بلوغ سازمانی، استراتژی، ساختار سازمانی، منابع، محدودیت ها و ارزیابی) بر استقرار موفق سیستم مدیریت دانش خدمات موثرند. برای پیش بینی میزان اهمیت هر شاخص در موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش خدمات و ارزیابی و مقایسه این شاخص ها با یکدیگر، از منطق فازی برای تحلیل داده ها استفاده گردید. در نتیجه این تحلیل مشخص شد که تاثیر عوامل انسانی و سازمانی بر پیاده سازی موفق سیستم مدیریت دانش خدمات بر مبنای استاندارد ITIL یکسان است.

هدف این تحقیق بررسی و مقایسه محتوای اطلاعاتی مدل حسابداری (سنتی) با مدل اقتصادی (ارزشی) ارزیابی عملکرد برای پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. با توجه به هدف تحقیق ابتدا ارتباط معیارهای ارزیابی عملکرد با جریان های نقدی عملیاتی آتی در قالب مدل های رگرسیونی بررسی و سپس به منظور مقایسه محتوای اطلاعاتی مدل حسابداری ارزیابی عملکرد (سود خالص، ROE، ROA) با مدل اقتصادی (EVA، CVA، MVA) برای پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی، از آزمون ونگ استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 98 شرکت طی سال های 1383 الی 1388 و در مجموع 490 مشاهده سال - شرکت می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون های رگرسیونی ارتباط مستقیم و معناداری بین متغیرهای CVA و سود خالص با جریان های نقدی عملیاتی آتی را نشان می دهد در حالی که بین متغیرهای EVA، MVA، ROE و ROA با جریان های نقدی عملیاتی آتی ارتباط معنادار معکوسی مشاهده شد. نتایج آزمون ونگ نیز نشان داد که در پیش بینی جریانات نقدی عملیاتی هر دو مدل از محتوای اطلاعاتی یکسانی برخوردارند.

حاکمیت شرکتی یکی از مسایل بسیار حائزاهمیت در نهادهای پولی و مالی است، به نحوی که ضعف و توجه ناکافی به حاکمیت شرکتی صحیح در بانک ها به عنوان یکی از علل اساسی بحران مالی سال های 2007-2008 شناخته شده است. حاکمیت شرکتی به مجموعه روابطی اطلاق می شود که میان ذی نفعان یک سازمان وجود داشته و بر نحوه اداره و نظارت بر آن تاثیر می گذارد. در این تحقیق به منظور تدوین برنامه استراتژیک، به بررسی میزان استقرار حاکمیت شرکتی در بانک A در دو بعد توان و جذابیت، در قالب جذابیت بازار بانکی در وضعیت حال با وضعیت آتی، و توان رقابتی بانک در موقعیت موجود با موقعیت مطلوب مورد بررسی قرارگرفت. نتایج تحقیق بیانگر شکاف معنادار شاخص ها در میزان رعایت اصول حاکمیت شرکتی بر اساس تهدیدها و فرصت های رقابتی بانکی در دو موقعیت حال و آتی، و ضعف ها و قوت بانک برای دو موقعیت موجود و مطلوب است. در جهت نیل به اهداف تحقیق و تفسیر شکاف موجود در میزان رعایت اصول حاکمیت شرکتی با توجه به یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی ارائه گردید.

اطلاعات سودمند مبنای تصمیم گیری اشخاصی است که در بازار سرمایه مشارکت می کنند. تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری همواره تلاش می کنند تا گزارشگری مالی نیازهای اطلاعاتی بازار سرمایه را تامین کرده و از عدم تقارن اطلاعاتی بکاهد. در این مقاله رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی با میزان سود تقسیمی شرکت ها بررسی می گردد. انتظار می رود که هر چه عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران و بازارهای مالی بیشتر باشد، شرکت ها به میزان بیشتری از سودهای تقسیمی به منظور علامت دهی به بازار استفاده نمایند. در این پژوهش برای اندازه گیری عدم تقارن اطلاعاتی از دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش در 21 روز قبل از تاریخ اعلان سود استفاده می شود. جامعه آماری در این پژوهش، متشکل از اطلاعات 97 مشاهده بین سال های 1389-1387 می باشد. نتایج نشان می دهد که بین عدم تقارن اطلاعاتی و سیاست تقسیم سود رابطه مستقیمی وجود داشته و این نتایج با تئوری علامت دهی سیاست تقسیم سود مطابقت دارد. هم چنین به منظور اطمینان از صحت نتایج حاصله تاثیر سایر عوامل نظیر اندازه، سود آوری و ریسک بر میزان سود تقسیمی بررسی می شود. در نهایت با در نظر گرفتن سایر عوامل نیز این نتیجه تایید شد که عدم تقارن اطلاعاتی بیشتر در شرکت ها موجب افزایش سودهای تقسیمی می شود.

مبنای اصلی تصمیم گیری مشارکت کنندگان در بورس اوراق بهادار، اطلاعاتی است که شرکت های پذیرفته شده در بورس، منتشر می کنند. تصمیم گیری صحیح در بازار اوراق بهادار منوط به انتشار اطلاعات مربوط، با اهمیت، قابل اتکاء و نیز کامل و قابل فهم می باشد. چنانچه اطلاعات، به درستی افشا نشود، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت گذاری اوراق به شیوه ای مطلوب انجام نخواهد شد. در نتیجه واقعی بودن قیمت ها و پیش بینی منطقی روند آتی آن و به طور کلی شفافیت و عادلانه بودن بازار مورد سوال خواهد بود. از این رو این سوال به عنوان سوال تحقیق در ذهن محقق شکل گرفته است که آیا کیفیت افشاء اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بطور مناسبی است یا خیر؟هدف اصلی این تحقیق ارزیابی کیفیت افشاء اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رویکرد ترکیبی آنتروپی-فازی می باشد. با استفاده از تکنیک آنتروپی درجه اهمیت هریک از ابعاد کیفیت افشاء اطلاعاتی مشخص شد. سپس این وزنها به همراه داده های استخراج شده از پرسشنامه ارزیابی کیفیت افشاء اطلاعاتی شرکتها که بر اساس رویکرد فازی تنظیم شده است ترکیب شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. جامعه آماری، سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار و روش گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد که بر اساس دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکت های بورسی تنظیم شده است. نتایج حاصل از ماتریسهای آنتروپی نشان می دهد که از دید سرمایه گذاران ویژگی بی طرفانه بودن از لحاظ اهمیت داشتن در اولویت اول، افشای کافی در اولویت دوم، و قابلیت تایید بودن در اولویت آخر است.آزمون فرضیات نشان می دهد که اطلاعات ارائه شده توسط شرکت ها دارای ویژگی های صحیح بودن، رجحان محتوا بر شکل، بی طرفانه بودن، سودمندی در ارزیابی، دارای ثبات رویه، قابلیت مقایسه است، اما از نظر سرمایه گذاران، اطلاعات ارائه شده، ویژگی های کامل بودن، به موقع بودن، سودمندی در پیش بینی و افشاء کافی را ندارد.