این نوشتار بر اساس کارکردگرایی ساختاری و با تکیه بر نظریه کنش تالکوت پارسونز به عواملی که سبب کنش مسالمت آمیز اسلام گرایان مصر و کنش خشونت بار اسلام گرایان لیبی در جریان تحولات سال 2011 م. گردید، پرداخته است. بر اساس نظریه مذکور کارکرد خرده نظام های درون هر جامعه عامل عمده تاثیرگذار بر کنش افراد و جریان های موجود در آن جامعه بوده است. ما نیز همراه با نظریه پارسونز بر آن هستیم که وجود درگیری و منازعه در هر جامعه اجتناب ناپذیر بوده. اما کارکرد صحیح هر یک از خرده نظام ها و به ویژه شکل گیری جامعه مدنی در هر جامعه سبب کنش های مسالمت آمیز و عملکرد افراد و گروه ها در چارچوب جامعه مدنی و قوانین شده است. بر این اساس، بررسی عملکرد خرده نظام های درون هر یک از دو کشور مورد این مطالعه بوده است. فلذا بر اساس کارکرد یا بدکارکرد خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی - اجتماعی و جامعه گی هر یک از این دو جامعه، کنش جریان های اسلام گرا نیز مسالمت آمیز یا خشونت بار بوده است.