مفهوم و نظریه سرمایه ی اجتماعی از دهه 1990 میلادی به این سو توجه اندیشمندان و محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی (اقتصاد، جامعه شناسی، علوم سیاسی و. . . ) را به خود جلب کرده است. سرمایه اجتماعی در مقوله مشارکت بسیار مورد توجه دانشمندان و نخبگان سیاسی است. سعی می شود که تئوری سرمایه اجتماعی از لحاظ واقعیت های مسلط بر جامعه مورد آزمون تجربی قرار گیرد و با این پیش فرض که سرمایه اجتماعی نقش اساسی در مشارکت سیاسی دارد، هدف اصلی این مقاله پاسخ به چرایی این مسئله و تبیین آن است. روش تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس موردی و از سنخ توصیفی-همبستگی بوده و مبتنی بر پیمایش است. حجم نمونه 390 نفر شهروندان ایلامی که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. متغیر مستقل در این تحقیق، سرمایه ی اجتماعی است که با سه شاخص اعتماد اجتماعی، شبکه ها و روابط اجتماعی و همبستگی اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته است. متغیر وابسته در این تحقیق مشارکت سیاسی است که با دو شاخص مشارکت رسمی و غیر رسمی در مسائل سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن توسط متخصصان و اساتید مربوطه تأیید و پایایی آن با توجه به آزمون آلفای کرونباخ (85. ) مطلوب به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش های آماری از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و آزمون رگرسیون چند متغیره) و نرم افزارspss استفاده شد. یافته های تحقیق: نشان می دهد که میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی بین شبکه های روابط اجتماعی میان مردم، اعتماد اجتماعی و انسجام و همبستگی اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه معناداری وجود دارد. براساس یافته های تحقیق به هر میزان که از سطح خانواده به سطح خویشاوندان، همکاران، هم محلی ها، همشهریان و هموطنان حرکت کنیم از میزان سرمایه و اعتماد اجتماعی کاسته می شود.