سابقه و هدف: امروزه، اختلال در کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اوتیسم موضوع بحث برانگیزی است؛ لذا این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای و توان بخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به طیف اوتیسم انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 10 تا 12 سالی بود که دارای اختلال طیف اوتیسم بودند و به مراکز و کلینیک های درمانی شهرستان های شاهین دژ و بوکان در سال 1400-1401 مراجعه کرده بودند. 30 کودک مبتلا به اوتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به دو گروه (15 نفر گروه تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و 15 نفر گروه توان بخشی شناختی) به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه اول، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آندی (قطب مثبت) به مدت 10 دقیقه روی سر و آزمودنی های گروه دوم به مدت 12 جلسه ی 40 دقیقه ای تحت آموزش توان بخشی شناختی رایانه ای قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اوتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون استروپ، خرده آزمون حافظه عددی آزمون وکسلر، آزمون آندره-ری و آزمون عملکرد پیوسته بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چند متغیری در نرم افزار SPSS نسخه ی 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای در مقایسه با روش توان بخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، بازداری پاسخ، حافظه ی کاری و توجه پایدار) اثربخشی بیشتری دارد (0/05 ≥, P). نتیجه گیری: دو روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای و توان بخشی شناختی، مکمل های سودمندی برای بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم هستند.