در کشور، شواهدی مبنی بر شیوع مصرف الکل در میان جوانان و دانشگاهیان وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت نگرش دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به مصرف الکل و تبیین این نگرش از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی است. روش این پژوهش پیمایشی، شیوه نمونه گیری در آن تصادفی طبقه ای متناسب و ابزار جمع آوری اطلاعات آن، پرسشنامه است و در آن، 412 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. داده های توصیفی تحقیق نشان می دهد 55.6 درصد از کل پاسخگویان نگرش مخالف، 37.1 درصد نگرش بینابین و 7.3 درصد نگرش موافق به مصرف مشروبات الکلی دارند. میانگین نگرش موافق به مصرف الکل و تمامی ابعاد آن، در مردان بیشتر از زنان است. مطابق نتایج، از میان هشت متغیر انتخاب عقلانی، چهار متغیر مجازات غیررسمی، نیاز منفعت گرایانه، باور و پیوستگی (به ترتیب به عنوان مهم ترین تبیین کنندگان) با نگرش به مصرف مشروبات الکلی و تمامی ابعاد آن ارتباط معنادار داشته اند. متغیرهای تحقیق 71.2 درصد از نوسانات متغیر نگرش به مصرف مشروبات الکلی را توضیح می دهند. ارائه مقیاس سنجش نگرش به مصرف مشروبات الکلی در میان دانشجویان و نیز عملیاتی سازی متغیرهای مستقل مبتنی بر نظریه انتخاب عقلانی متناسب با نگرش به مصرف مشروبات الکلی، از جمله دستاوردهای نظری این تحقیق است.