پرستار و پزشک در رزم
سال:1393 | دوره:2 | شماره:4 |تعداد مقالات:8

مقدمه: هدف این مطالعه بررسی شیوع علائم اضطراب و افسردگی در سه ماه بعد در بیماران مبتلا به سکته قلبی بود.روش کار: در یک بررسی مقطعی 176 بیمار 32 تا 84 ساله با میانگین سنی 56 سال که با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی (CCU) شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1391 بستری شده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سه ماه پس از سکته قلبی، بیماران با استفاده از مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان ارزیابی شدند. سپس با در نظر گرفتن نقطه برش 8 در هر خرده مقیاس، بیماران با علائم و بدون علائم افسردگی و بیماران با علائم و بدون علائم اضطراب از یکدیگر جدا شدند.یافته ها: میانگین ها و انحراف استاندارد نمرات اضطراب و افسردگی به ترتیب (4.27) 5.7 و (4.57) 6.04 مشاهده شد. میانگین ها و انحراف استاندارد نمرات افسردگی در بیماران با علائم و بدون علائم افسردگی به ترتیب (2.77) 10.88 و (2.26) 3 و در بیماران با علائم و بدون علائم اضطراب به ترتیب (3.45) 10.34 و (3.57) 4.08 بود. همچنین میانگین ها و انحراف استاندارد نمرات اضطراب در بیماران با علائم و بدون علائم افسردگی به ترتیب (4.05) 9.13 و (2.71) 3.55 و در بیماران با علائم و بدون علائم اضطراب به ترتیب (2.6) 11.02 و (2.17) 3.29 بود. %31.3 از بیماران دارای علائم اضطراب، %38.6 از آنان دارای علائم افسردگی بودند.نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نشان دادند که علائم اضطراب و افسردگی در بیماران پس از سکته قلبی بسیار شایع می باشند.

مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، مقایسه بین راهبردهای تنظیم هیجان و سبک زندگی در زوجین با و بدون رضایت زناشویی در شهر سردشت بود.روش: این پژوهش به روش علی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین شهر سردشت در سال 1393 بودند. تعداد خانوار شهر سردشت، 10491 در شهر سردشت بودند. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان 370 به دست آمد. که از بین آنها 185 پرسشنامه در بین افراد بدون رضایت زناشویی و 185 پرسشنامه نیز در بین افراد با رضایت زناشویی توزیع گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تنطیم شناختی هیجانی و پرسشنامه سبک زندگی استفاده شد. برای آزمون فرضیات از آزمونt و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که سبک زندگی و راهبردهای تنظیم هیجان در بین زوجین با و بدون رضایت زناشویی یکسان می باشد و تفاوت معناداری با هم ندارند. همچنین نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی با سبک زندگی در بین زوجین با و بدون رضایت زناشویی رابطه وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان منفی با نارضایتی زناشویی رابطه وجود دارد.

مقدمه: آسم یکی از شایع ترین بیماری های ریوی است. اگرچه پژوهش های گوناگونی در زمینه متغیرهای روانشناختی در افراد مبتلا به آسم انجام شده است، حافظه افراد مبتلا به آسم کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی عملکرد افراد مبتلا به آسم در حافظه شرح حال بود.روش کار: این پژوهش در درمانگاه ریه بیمارستان بقیه الله (عج) انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 56 نفر بود، که در دو گروه قرار داشتند: 30 فرد مبتلا به آسم و 26 فرد سالم به عنوان گروه کنترل انتخاب شده اند، برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون t مستقل استفاده شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه مبتلا به آسم و گروه سالم از نظر اضطراب و افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد. گروه مبتلا به آسم در یادآوری جزئیات حافظه معنایی عملکرد پایین تری دارند و از تعداد جملات کمتری برای توصیف خود استفاده کردند. همین طور افراد مبتلا به آسم در جنبه رویدادی حافظه شرح حال، عملکرد پایین تری را نشان دادند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، عملکرد حافظه شرح حال در افراد مبتلا به آسم در مقایسه با افراد سالم کاهش چشمگیری داشته است. این نتایج بر لزوم توجه بیشتر به بهداشت روان افراد مبتلا به آسم تاکید دارد.

مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی اختلالات روانی در بین کارکنان وظیفه مراجعه کننده به کمیسیون پزشکی یک بیمارستان نظامی بین سال های 1386 تا 1392 انجام شد.روش کار: مطالعه حاضر به صورت توصیفی - مقطعی و گذشته نگر روی 5233 سرباز معاف شده از خدمت توسط کمیسیون پزشکی یک مرکز نظامی بین سال های 1386تا1392 انجام پذیرفت. جهت جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته طراحی شده و با مراجعه به بایگانی و استفاده از مدارک ثبت شده کمیسیون پزشکی تکمیل گردید. تشخیص نهایی بر اساس نظر حداقل سه روانپزشک بر اساس معیارهای تشخیصی DSM IV_TR گذاشته شده بود. اطلاعات بدست آمده با شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: در بررسی متغیر علل روانپزشکی در کل 5233 مورد معافیت به ترتیب: اختلال شخصیت (%51.4)، نوروز (21%)، اختلال خلقی (15.2%)، سایکوز (4.2%)، عقب ماندگی ذهنی (5.4%) و سایر علل (2.8%) گزارش گردید. در بیمارانی که به صورت سرپایی مراجعه نموده بودند موارد اختلال شخصیت (52.8%)، نوروز (21.8 %)، اختلال خلقی (14.3 %)، سایکوز (3.5%)، عقب ماندگی ذهنی (5.4%) و سایر علل(2.2%) گزارش گردید. از سویی دیگر این متغیر در بیمارانی که به صورت بستری در کمیسیون مطرح شده بودند: اختلال خلقی (50.2%)، اختلال شخصیت (20.4%)، نوروز (16.3%)، سایکوز (6.1%)،عقب ماندگی ذهنی (5.4%) و سایر علل (1.6%) گزارش گردید.نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات روانی در جامعه و ناتوانی های ناشی از آنها، غربالگری مناسب قبل از شروع خدمت و پایش دوره ای سلامت روان در طول خدمت سربازی ضروری به نظر می رسد.

مقدمه: امروزه دلبستگی به عنوان سازه ای تحولی و موثر بر فرایند رشد علاوه بر دلبستگی به والدین در ارتباط افراد با خدا نیز مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دلبستگی به خدا بر سخت رویی و عزت نفس اجتماعی کارکنان نظامی بود.روش: تعداد 600 نفر از کارکنان یک واحد نظامی در سراسر کشور با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های دلبستگی به خدا، سخت رویی و عزت نفس اجتماعی را تکمیل نمودند.نتایج: نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، مولفه های دلبستگی به خدا به ترتیب در سطوح ایمن (61%)، دوسوگرا (3% افزایش) و اجتنابی (18% افزایش)، روی هم رفته 82% متغیر سخت رویی را تبیین نمودند. ضمن اینکه نتیجه ضرایب رگرسیون نشان داد، بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با سخت رویی رابطه منفی و معناداری (p>0.05) و بین دلبستگی ایمن به خدا با سخت رویی رابطه مثبت و معناداری (p>0.05)، وجود دارد. علاوه بر این دلبستگی به خدا به ترتیب در سطح دوسوگرا و اضطرابی روی هم رفته 72% متغیر عزت نفس اجتماعی را تبیین نمودند. ضرایب رگرسیون همچنین نشان داد، بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با عزت نفس اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.نتیجه گیری: دلبستگی ایمن به خداوند نقش موثری در شکل گیری ویژگی های سخت رویی و عزت نفس بالای اجتماعی کارکنان دارد.

هدف: این مطالعه به بررسی رابطه رشد پس از ضربه با سبک های دلبستگی، شیوه های مقابله، کیفیت زندگی و ویژگی های جمعیت شناختی و پیش بینی رشد پس از ضربه بر اساس این متغیرها در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه شهر شیراز پرداخته شد.روش کار: در قالب یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 100 جانباز مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری سیاهه رشد پس از ضربه، پرسشنامه شیوه های مقابله با استرس پارکر و اندلر، پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت به همراه پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بود.یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد رشد پس از ضربه با تحصیلات (r=0.177)، درصد جانبازی (r=0.352)، دلبستگی اجتنابی (r=-0.309)، سبک مقابله با استرس مساله مدار (r=0.248) و کیفیت زندگی روانی (r=0.218) رابطه معناداری دارد (p<0.05). علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام هم نشان داد درصد جانبازی، سبک دلبستگی اجتنابی، سن و کیفیت زندگی روانی در مجموع 30.7 درصد از رشد پس از ضربه را تبیین می کنند (p<0.05).نتیجه گیری: این نتایج بیانگر آن است که ارائه مداخلاتی در جهت آموزش شیوه های مقابله ای مساله مدار، کاهش سبک دلبستگی اجتنابی و همچنین ارتقاء کیفیت زندگی روانی، می تواند در جهت بهبود رشد پس از ضربه به تبع آن سازگاری مطلوب تر و سازنده با اختلال رشد پس از ضربه در جانبازان موثر باشد.

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های فراشناختی، فرانگرانی و درآمیختگی افکار با اختلال بدشکلی بدن بود.روش کار: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 155 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 92-91 بود که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل: مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل– براون برای اختلال بدشکلی بدن (YBOCS-BDD)، پرسشنامه فراشناخت (MCQ-30)، پرسشنامه فرانگرانی (MWQ) و پرسشنامه درآمیختگی افکار(TFI) بودند.یافته ها: نتایج نشان داد که اختلال بدشکلی بدن رابطه معناداری با مولفه های فراشناختی، فرانگرانی و درآمیختگی افکار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که نمره کلی فراشناخت، فرانگرانی و درآمیختگی افکار 24 درصد از واریانس نمرات اختلال بدشکلی بدن را پیش بینی می کنند.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند که بین فراشناخت مشکل ساز، فرانگرانی، درآمیختگی افکار و اختلال بدشکلی بدن در بین دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.

مقدمه: در حال حاضر بیماری های روان شناختی دارای بار کلی بیماری بالایی هستند و پیش بینی ها حاکی از افزایش آن در سال های آتی می باشد، بر این اساس روش های تشخیصی و درمانی جدید ایجاد می شود. در سال های اخیر تکنولوژی به کمک درمان های رایج در بیماری های روان شناختی آمده است و به تبع آن دستورالعمل های مختلفی ایجاد شده است، مثل استانداردهای حرفه ای و اصول اخلاقی بیوفیدبک و انجمن بین المللی نوروفیدبک و تحقیق. همچنین درمان های بیوفیدبک چندین سال است، که در ایران رایج شده است، اما استانداردهای درمان و اخلاق تاکنون به صورت مدون ارایه نگردیده است، لذا جهت رعایت حقوق مراجع از یک طرف و درمانگر از سوی دیگر نیاز به جمع آوری اصول اخلاقی در این زمینه، لازم به نظر می رسد.روش کار: با استفاده از یک مطالعه مروری نظام دار به بررسی مقالات و کتب پرداخته شد. برای به دست آوردن پیشینه پژوهش در بانک های اطلاعاتی، نظام نامه های اخلاق حرفه ای روان شناسان و مشاوران و همچنین برخی کتب با استفاده از واژگان کلیدی در زمینه کدهای اخلاقی، بیوفیدبک، نوروفیدبک و نوروتراپی جستجو انجام شد و مقالات و اطلاعات آنها استخراج گردید.یافته ها: کدهای اخلاقی مربوط به مسوولیت، صلاحیت، استانداردهای اخلاقی، آگهی های عمومی، رازداری، رضایت آگاهانه، حمایت از حقوق و منافع مراجعه کنندگان، روابط حرفه ای و تحقیقات روی انسان ها و حیوانات از مطالعات استخراج گردید و سپس توضیحات و کدهای اخلاقی نظام نامه های اخلاق حرفه ای روان شناسان و مشاوران مربوط به آنها بیان گردید.نتیجه گیری: آموزش معیارهای اخلاقی و به کار بستن و پایبندی به این معیارها موجب اعتلای شغلی و اخلاقی افراد وابسته به یک شغل شده و سبب ارتقاء جایگاه اجتماعی آنان در جامعه و نهایتا تاثیرگذاری بیشتر این افراد در اجتماع می گردد.