بی انضباطی یک پدیده چندوجهی است که اثرات نامطلوبی بر کلاس درس دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی شیوه های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با بی انضباطی در مدرسه با میانجی گری خودتنظیمی هیجانی، مهارت های اجتماعی و نظریه ذهن در دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های شهر اهواز بود. از این جامعه، 440 دانش آموز دختر از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، پرسشنامه فرزندپروری بامریند (BPSQ)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسال (AAI)، پرسشنامه محقق ساخته بی انضباطی، پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (SEIQ)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی توجوانان (TISS) و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) بودند. نتایج مدل اصلاح شده نشان داد که شیوه های فرزندپروری (فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه) و سبک های دلبستگی (ایمن، ناایمن اجتنابی و دوسوگرا) علاوه بر اثر مستقیم بر بی انضباطی، از طریق متغیرهای میانجی خودتنظیمی هیجانی و مهارت های اجتماعی نیز بر بی انضباطی موثر هستند. متغیر نظریه ذهن در مدل پیشنهادی به عنوان متغیر میانجی در مدل اصلاح شده شناخته نشد و فقط دارای اثر مستقیم بر بی انضباطی بود. بر این اساس، آگاهی والدین از نحوه سبک فرزندپروری مناسب فرزندان و پرورش مهارت های هیجانی، اجتماعی و هدایت آنان در تجربه های موفقیت آمیز، می تواند منجر به تجهیز آنان به توانمندی های هیجانی و مدیریت هیجان و روابط اجتماعی گسترده تر شده و از این طریق بی انضباطی را کاهش دهد.