زمینه و هدف: خودکشی یکی از علل مرگ و میر در سراسر دنیا است که موجب تأثیر بلند مدت بر خانواده، اجتماع و اقتصاد می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رفتار خودکشی در اقدام کنندگان به خودکشی بر اساس افسردگی با میانجی گری تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. تعداد 365 نفر بیمار اقدام کننده به خودکشی و بستری شده در بیمارستان بهارلو تهران در سال 1401 به طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه های افسردگی Beck-دو (II-Beck depression inventory,BDI)، نیازهای بین فردی (Interpersonal needs questionnaire,INQ) (تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن) و رفتار خودکشی-نسخه تجدید نظر شده (Suicide behaviors questionnaire-revised,SBQ-R) بودند. از روش Sobel جهت آزمودن فرضیه های میانجی و از الگویابی معادلات ساختاری جهت ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. یافته ها: یافته های آماری نشان داد بین نمره افسردگی و رفتار خودکشی (314/0=r، 001/0P<)، تعلق پذیری خنثی و رفتار خودکشی (395/0=r، 001/0P<) و ادراک سربار بودن و رفتار خودکشی (410/0=r، 001/0P<) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. شاخصهای برازش مدل، مسیر افسردگی به رفتار خودکشی و مسیر افسردگی با میانجی گری تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن را تأیید کرد که بیانگر برازش مطلوب الگو بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد افسردگی به طور مستقیم و غیرمستقیم و با میانجی گری تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن در رفتار خودکشی نقش دارد. بنابراین، تشخیص، شناسایی و درمان افراد مبتلا به افسردگی و بررسی نیازهای بین فردی در پیش گیری و کاهش رفتار خودکشی مؤثر خواهد بود.