پیدایش داعش را می توان پس از قیام های اخیر در جهان عرب، مهم ترین بحران امنیتی خاورمیانه تلقی کرد زیرا نحوه برخورد با این بازیگر جدید با توجه به منافع درهم پیچیده بازیگران جهانی و منطقه ای به مشکلی جدی تبدیل شده است؛ اما صرف نظر از نحوه شکل گیری و پیامدهای آن، مسئله مهم چرایی انتخاب منطقه جغرافیای فعلی از سوی داعش برای تحقق اولیه مقاصد خود و راهبردش در گزینش مناطق جغرافیایی موردنظر هست. براین اساس سؤال اصلی در اینجا، چرایی انتخاب بازیگران موردتهاجم از سوی این بازیگر غیردولتی است. در همین ارتباط، پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از اسناد و آثار موجود با شیوه ای تبیینی و اکتشافی به تحلیل و تبیین این موضوع بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که به نظر می رسد علاوه بر معیار ایدئولوژیک، متغیرهای دیگری ازجمله متغیرهای درونی چون توانایی اقتصادی و توانایی ائتلاف سازی این گروهک و متغیرهای بیرونی مانند ثبات سیاسی، پتانسیل شکاف پذیری قومی و مذهبی و توان اقتصادی کشورهای موردتهاجم در انتخاب داعش تأثیرگذار هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با توجه به دلایل انتخاب عراق و سوریه به عنوان کشورهای موردتهاجم، به ارائه تصویری از چرایی گزینش بازیگر مذکور خواهد پرداخت.