هدف: از جمله مؤلفه های مهم تأثیرگذار بر موقعیت کشورها فضا، قدرت و هویت است که عناصر اصلی قلمروسازی گفتمانی در نظریه ژئوپلیتیک انتقادی را تشکیل می دهد و در عصر جدید کشورها و بازیگران مختلف از آن ها به انحای مختلف بهره می گیرند. با توجه به این مسئله هدف این مقاله بهره گیری از این عناصر در تحلیل رویکرد ترکیه در قبال داعش است. روش: روش به کاررفته شده در این نوشتار، «توصیفی و تحلیلی» است. یعنی در گام اول، عناصر اصلی نظریه ژئوپلیتیک انتقادی، توصیف شده و سپس رویکرد ترکیه در برابر داعش، بر پایه این عناصر تحلیل شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که رویکرد و رفتار دولت ترکیه در برابر داعش در زمان قدرت داعش، بر مبنای عناصر ژئوپلیتیک انتقادی قابل تحلیل می تواند باشد. نتایج: نتایج این پژوهش نشان می دهد بر اساس عناصر ژئوپلیتیک انتقادی، دولت ترکیه درصدد برآمد تا با حمایت نامحسوس از داعش، بر پایه استعاره قدرت، جایگاه منطقه ای و قدرت سیاسی محور مقاومت و به ویژه ایران را تضعیف کند؛ طبق استعاره فضا، تمایلات فدرالیستی اکراد را تحت الشعاع قرار دهد و سرانجام بر اساس استعاره هویت، ضمن غیریت سازی و تضعیف تفکر شیعی، به تدریج هویتی را از اسلام به نمایش بگذارد که افزون بر بازتولید رگه هایی از نوستالژی عثمانیسم، هویت گرایی اسلامی و منطقه ای حزب عدالت و توسعه را نهادینه تر کند.