یادگیری بین سازمانی به عنوان یکی از منابع اصلی کسب و توسعه ی دانش سازمانی مطرح است. کشورهای در حال توسعه، به دلیل ظرفیت مالی، مدیریتی و تکنولوژیکی محدود خود، از مشارکت شرکت های توانمند خارجی در انجام پروژه های زیربنایی خود بهره می برند. این امر فرصت های فراوانی را برای یادگیری و انتقال قابلیت های مختلف مانند قابلیت مدیریت پروژه از شرکت های خارجی فراهم می کند. این تحقیق با رویکردی استقرایی و با استفاده از استراتژی نظریه ی زمینه ای، ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر یادگیری بین سازمانی قابلیتهای مدیریت پروژه، رابطه ی بین این عوامل را در قالب شش قضیه حکمی و یک مدل مفهومی، تبیین نموده است. بر اساس یافته های پژوهش، یادگیری بین سازمانی قابلیت های مدیریت پروژه مستلزم توجه به «عزم شرکت داخلی به یادگیری بین سازمانی» به عنوان مقوله ی مرکزی و سطح قابلیت های شرکت خارجی در مدیریت پروژه، تمایل شرکت داخلی به رشد و توسعه ی قابلیت های خود در مدیریت پروژه و الزام کارفرما به پیاده سازی فرآیندهای مدیریت پروژه به عنوان پیش نیازهای یادگیری بین سازمانی است. ظرفیت یادگیری شرکت داخلی، ظرفیت یاددهی شرکت خارجی و ارتباط و تعامل دو شرکت شرایط بستر ساز یادگیری هستند که از طریق به کارگیری سازوکارهای مناسب یادگیری بین سازمانی، بر میزان یادگیری بین سازمانی قابلیت های ملموس و ناملموس مدیریت پروژه مؤثر واقع می شود.