جهت گیری نظام شبکه شهری در منطقه زاگرس، بیشتر به سمت تمرکزگرایی گرایش دارد. هرم شهری منطقه زاگرس در سال 1385، بر حسب درصد جمعیت هر گروه، بیانگر عدم تعادل در توزیع جمعیت است. چنانکه در این سال از 119 شهر منطقه، 17.9 درصد جمعیت شهری را تنها شهر بزرگ منطقه و 11.5 درصد مربوط به روستا- شهرها (87 شهر)؛ یعنی شهرهای کمتر از 25 هزار نفر است. علاوه بر این،توزیع فضایی جمعیت بیانگر آن است که شهرنشینی به طور محسوسی در مرکز و شرق منطقه متمرکز شده است؛ آن طور که بیش از 65 درصد جمعیت شهری منطقه را در خود جای داده است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، نقش شهرهای میانی در توسعه فضایی منطقه زاگرس با استفاده از روش ها و مدل های کمی به لحاظ متغیرهای جمعیتی، اشتغال، امکانات آموزشی، بهداشتی و فرهنگی و تاثیر آن بر منطقه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد از نظر ضریب آنتروپی، شهرهای میانی تاثیر نسبتا" مطلوبی در توسعه و توزیع جمعیت در سطح منطقه زاگرس داشته اند چنانکه بدون احتساب این شهرها ضریب آنتروپی کمتر شده، عدم تعادل بیشتر را در نظام شهری منطقه آشکار می سازد. از نظر ضریب کشش پذیری شهرهای همدان، خرم آباد و ایلام از توان کشش پذیری بالا و شهرهای بروجرد و ملایر، از توان کشش پذیری پایینی برخوردار بوده اند. بررسی کارکرد اقتصادی شهرها با ضریب مکانی نشان می دهد که شهرهای ملایر، خرم آباد و بروجرد از لحاظ (کشاورزی)، شهرهای همدان، ملایر، سقز، بروجرد و دورود از نظر(صنعتی) و شهرهای همدان، سنندج، خرم آباد و ایلام از لحاظ(خدمات) دارای شرایط پایه ای و صادرکننده خدمات به حوزه نفوذ خود بوده اند. بررسی تطبیقی درجه توسعه یافتگی شهرهای منطقه و جایگاه شهرهای میانی نسبت به شهرهای منطقه از نظر شاخص های مورد مطالعه، با روش Topsis نشان می دهد که شهرهای میانی وشهرهای پیرامون آنها به ترتیب جزو شهرهای برخوردار، نیمه برخوردار و محروم منطقه هستند. بنابراین با توجه به نقاط قوت و ضعف کارکرد شهرهای میانی، لازم است به تبعیت از ادامه روند شهرنشینی، سرمایه گذاری ها را به سوی این شهرها هدایت کرد.