دانشکده علوم پزشکی نیشابور
سال:1396 | دوره:5 | شماره:1 (پیاپی 14) |تعداد مقالات:8

مقدمهدیابت علاوه بر آسیب به کلیه، چشم و درگیری اعصاب بدن، منجر به افزایش افسردگی و اختلالات روانی شده و با توجه به شیوع بالا و انجام اندک مطالعاتی در این زمینه، پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط شادکامی با فشار خون و قند خون در بزرگسالان مبتلا به دیابت نوع دو انجام گردید.مواد و روش هاپژوهش توصیفی (مورد-شاهدی) حاضر در مورد مبتلایان به دیابت نوع 2 و افراد غیر دیابتی مراجعه کننده به مرکز غربالگری دیابت جنوب تهران انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS v.22 تحلیل شد.یافته هامیانگین امتیاز شادکامی در غیر دیابتی ها 117.3±17.05 و در دیابتی ها 113.83±20.17 بود. شادکامی با عدم ابتلا به دیابت، (p=0.012) و فشارخون سیستولی در گروه غیر دیابتی (p=0.006) رابطه معنی داری نشان داد. بین شادکامی و قند خون ناشتا در افراد غیر دیابتی (p=0.05) و دیابتی (p=0.04) رابطه معنی دار وجود داشت. همچنین بین شادکامی و سن (r=-0.142، p=0.028) همبستگی آماری معنی دار و معکوس مشاهده شد. اما شادکامی با شاخص توده بدن، فشارخون دیاستول و کلسترول تام هر دو گروه ارتباط معنی داری نداشت.نتیجه گیریکنترل فشار خون سیستولی در افراد غیر دیابتی و قند خون ناشتا بر پیشگیری از ابتلا به بیماری های مزمن از جمله دیابت و بیماری قلبی در افراد سالم نقش مهمی دارد. همچنین کنترل این عوامل در افراد دیابتی در جلوگیری از پیشرفت عوارض دیابت موثر است. بنابراین ضرورت قرارگیری ایجاد شادکامی در برنامه های سلامت کشور در جهت ارتقاء سلامتی افراد احساس می شود.

مقدمهانتقال از مادر به جنین، از راه های شایع انتقال ویروس هپاتیت (HBV) B است. این میزان در صورت مثبت بودن مادر از نظر آنتی ژن پوششی هپاتیت (HBeAg) B بیش از 90 درصد است. مطالعه حاضر با هدف بررسی شاخص های سرمی عفونت ویروس هپاتیت B در زنان باردار مراجعه کننده به آزمایشگاه تشخیص طبی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در شهرستان نیشابور انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی-تحلیلی از 1283 زن بارداری که طی تیر ماه تا بهمن ماه سال 1393 جهت انجام آزمایش های روزمره دوران بارداری به آزمایشگاه مراجعه نموده بودند نمونه سرم تهیه گردید و با روش الایزا از نظر آنتی ژن سطحی هپاتیت (HBsAg) B بررسی گردید. برای نمونه های HBsAg مثبت، سطح سرمی آنتی بادی علیه آنتی ژن هسته هپاتیت (HBcAb) B آنتی ژن پوششی هپاتیت (HBeAg) B و آنتی بادی ضد آن (HBeAb) با استفاده از روش الایزا بررسی شد. داده ها توسط SPSS v.18 آنالیز شدند.یافته ها1.09 درصد از زنان باردار HBsAg مثبت بودند.HBcAb توتال در نمونه سرم همه زنان مبتلا به هپاتیت B، مثبت بود اما HBcAb از نوع IgM تنها در 2 نفر (14.3 درصد) شناسایی شد. همچنین نتیجه آزمایشات ابتلا به HBeAg و HBeAb به ترتیب در 2 نفر (14.3 درصد) و 9 نفر (64.3 درصد) از این زنان مثبت گزارش شد.نتیجه گیریشیوع ویروس هپاتیت B در زنان باردار نیشابور کمتر از شیوع آن در جمعیت عمومی شهر مشهد، مرکز استان خراسان رضوی و جمعیت عمومی کل کشور می باشد.

مقدمههدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره آبی گیاهان آنغوزه و حرا بر سطح آنزیم های آنتی اکسیدانی سلول های بافت مغز موش های صحرایی دیابتی و مقایسه میزان اثربخشی این دو عصاره با یکدیگر بود.مواد و روش هاتعداد 54 سر موش صحرایی نر به تعداد مساوی به گروه های شاهد، شاهد دیابتی و دیابتی تیمار شده با غلظت 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره آنغوزه و با غلظت 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره حرا به صورت تصادفی تقسیم شدند. گروه های شاهد دیابتی و تجربی دیابتی، با یک بار تزریق داخل صفاقی 120 میلی گرم بر کیلوگرم آلوکسان دیابتی شدند. گروه های تجربی دیابتی به مدت یک ماه، عصاره آبی حرا و آنغوزه را به صورت داخل صفاقی دریافت نمودند. در روزهای 1، 15 و 30 پس از القاء دیابت تجربی سطح آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون اس- ترانسفراز (GST) و کاتالاز (CAT)، همچنین میزان مالون دی آلدئید (MDA) در سلول های بافت مغز اندازه گیری شد. داده ها بر اساس آزمون واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند.یافته هاتزریق عصاره گیاهان آنغوزه و حرا با غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم به موش های دیابتی منجر به کاهش معنی دار در MDA و افزایش معنی دار در میزان فعالیت آنزیم های SOD، GST و CAT در سلول های بافت مغز موش های دیابتی پس از 30 روز گشت (p<0.05). همچنین مشخص شد که عصاره گیاه حرا عملکرد نسبتا مناسب تری نسبت به عصاره گیاه آنغوزه دارد.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه تاییدکننده نقش آنتی اکسیدانی وابسته به غلظت عصاره گیاهان آنغوزه و حرا در بهبود شاخص های استرس اکسیداتیو سلول های بافت مغز موش های صحرایی دیابتی می باشد.

مقدمهدر پژوهش حاضر به اثربخشی آموزش طرح تایم (غنی سازی ازدواج) بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان متاهل پرداخته شده است.مواد و روش هاپژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. به این منظور تعداد 30 زن متاهل شهر مشهد با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک پذیرش زوج ها برای آموزش های غنی سازی انتخاب شدند و بر مبنای گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش بنا به هدف طرح، آموزش های طرح تایم (غنی سازی) را 10 جلسه 2 ساعته دریافت کردند، در حالیکه در مورد گروه کنترل مداخله ای صورت نپذیرفت. نتایج بدست آمده مورد ارزیابی آماری قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری t تست گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس ANCOVA انجام شد.یافته هانتایج تحلیل آماری با توجه به کنترل سن و تحصیلات آزمودنی ها، بیانگر معنی داری اثربخشی آموزش طرح تایم بر افزایش میزان رضایت زناشویی زنان بود که در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل قرار داشتند (p<0.0001 و t=8.53).نتیجه گیرییافته های این پژوهش گویای اهمیت و تاثیر آموزش طرح تایم (غنی سازی ازدواج) بر افزایش رضایت زناشویی زنان است.

مقدمهتغذیه نامطلوب زمینه ساز بروز بسیاری از بیماری ها در سالمندان می باشد و هزینه های هنگفتی را بر دولت ها تحمیل می کند. آموزش تغذیه مناسب نقش مهمی در ارتقاء سلامت سالمندان دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش بر ارتقاء رفتارهای تغذیه ای سالم در سالمندان شهر سنندج با کاربرد مدل بزنف انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع مداخله ای نیمه تجربی و بر روی 110 سالمند تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر سنندج انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک و سازه های مدل بزنف بود. پس از تخصیص تصادفی افراد به دو گروه مداخله و کنترل، پرسشنامه بین دو گروه توزیع و اطلاعات اولیه دریافت گردید. سپس مداخله آموزشی برای گروه مداخله اجرا شد. 6 هفته پس از اجرای برنامه آموزشی، پرسشنامه ها توسط دو گروه مداخله و کنترل تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.22 تحلیل و نتایج در سطح p<0.05 معنی دار تلقی شدند.یافته هابر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر، پس از مداخله آموزشی میانگین نمرات آگاهی، باور نسبت به ارزیابی رفتار، نگرش نسبت به رفتار و نرم های انتزاعی، در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بطور معنی دار افزایش یافت (p<0.05)، ولی در میانگین نمره اعتقادات نرمی، عوامل قادرکننده و قصد رفتاری این دو گروه، تفاوت معنی داری وجود نداشت (p>0.05).نتیجه گیرینتایج حاکی از آن بود که آموزش تغذیه بر مبنای مدل بزنف، می تواند در بهبود عملکرد تغذیه ای سالم در سالمندان موثر واقع شود.

مقدمههسته قوسی محل همگرایی نورون هایی در قاعده هیپوتالاموس و مجاورت بطن سوم و برجستگی میانی است، که نقش محوری در جامعیت دهندگی به پیام های مربوط به تنظیم اخذ غذا دارد. بر پایه نقش ویژه هیپوتالاموس در کنترل اخذ غذا، هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی نقش واسط هسته قوسی در تنظیم اخذ غذا بوده است.مواد و روش هادر سال 2016 در مطالعه حاضر، مقالات مرتبط منتشر شده با موضوع در پایگاه های اطلاعاتی معتبرPubMed، Web of Science Scopus، Elsevier، Springer، Science Direct، SID با استفاده از جستجوی سیستماتیک با کلیدواژه های استاندارد، در بازه زمانی 1998-2016 استخراج و فهرست منابع مقالات شناسایی شده جهت یافتن مقاله های بیشتر بررسی گردید.یافته هاهسته قوسی شامل جمعیت های نورونی حاوی نوروپپتید Y، پپتید مرتبط با آگوتی، گابا و هورمون محرک ملانوسیتی است. این نورون ها که عمدتا در بخش شکمی میانی واقع شده اند، تا سایر هسته های هیپوتالاموس کشیده شده و در کنترل تغذیه و افزایش یا کاهش اخذ غذا موثرند. هسته قوسی از طریق برجستگی میانی به پیام های محیطی تعادل انرژی دسترسی دارد زیرا این ناحیه توسط سد خونی-مغزی، محافظت کامل نمی شود.نتیجه گیریطبق مطالعات، هسته قوسی مکانی است که برخی نوروترانسمیترها اثرات افزاینده یا کاهنده بر اخذ غذا را در پستانداران و پرندگان ایجاد می کنند. لپتین، انسولین، هورمون محرک ملانوسیتی و سروتونین دریافت غذا را مهار و نوروپپتید Y، پپتید مرتبط با آگوتی، نوسیسپتین ارفانین FQ و گابا اخذ غذا را تحریک می نمایند. البته بعضی مانند Ghrelin عملکرد دوگانه دارند بصورتیکه در پستانداران اخذ غذا را تحریک و در پرندگان مهار می کند.

مقدمهتهوع و استفراغ یکی از شایع ترین شکایات دوران بارداری می باشد که حدود 50-90 درصد از زنان باردار آن را تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط تهوع و استفراغ بارداری با جنسیت جنین انجام شده است.مواد و روش هامطالعه مقطعی حاضر در سال 1395 روی 300 زن باردار که در سه ماهه اول بارداری به بخش زنان بیمارستان شهید رجایی تنکابن مراجعه کرده بودند انجام شد. نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی اطلاعات فردی مادر (سن، تعداد حاملگی، تعداد زایمان، وجود تهوع و استفراغ، دفعات تهوع و استفراغ بارداری در روز) بود. آنالیز داده ها با آمار توصیفی، آزمون کای دو و نرم افزار SPSS v.16 انجام شد.یافته هااز 300 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی تنکابن، 150 نفر (50 درصد) جنین مونث و همین تعداد جنین مذکر داشتند. تهوع و استفراغ بارداری در تقریبا نیمی از زنان باردار (45.7 درصد) گزارش شد. بین متغیر تهوع و استفراغ در بارداری با جنسیت جنین ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (p=0.001). جنسیت جنین با دفعات تهوع و استفراغ بارداری (p=0.571)، تعداد بارداری (p=0.310) و سن مادر (p=0.194) ارتباط آماری معنی داری نداشت.نتیجه گیریتهوع و استفراغ بارداری در زنان باردار با جنین مونث شیوع بیشتری داشت و در صورت وجود تهوع و استفراغ بارداری، تشخیص زودهنگام طی مراقبت های دوران بارداری و درمان کارا می تواند از پیامدهای آن بر سلامت و کیفیت زندگی زنان بکاهد.

مقدمهچاقی شکمی یکی از عوامل خطر فشار خون است و با توجه به اینکه در استان های کشور شیوع چاقی شکمی و فشار خون بالا بوده، مطالعه حاضر به منظور تعیین کسر منتسب به جمعیت فشار خون در اثر چاقی شکمی در مردان استان فارس در سال 1388 انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه اپیدمیولوژیک از اطلاعات مربوط به داده های نظام مراقبت بیماری های غیر واگیر که در سال 1388 بدست آمده استفاده شد. نسبت شانس مورد استفاده نیز از داده های حاصل از مطالعه قند و لیپید بدست آمد و پس از استانداردسازی داده های شیوع، کسر منتسب به جمعیت برای استان فارس بر اساس فرمول اپیدمیولوژیک محاسبه کسر منتسب گزارش شد.یافته هادر استان فارس بیشترین کسر منتسب به جمعیت فشار خون در اثر چاقی شکمی در جنس مذکر با میزان 11.01 درصد می باشد. در بین گروه های سنی نیز، بیشترین میزان کسر منتسب در جنس مذکر و در گروه سنی 55-65 سال با میزان 4.1 درصد بود.نتیجه گیریبا توجه به اهمیت شیوع و تاثیر چاقی شکمی در ایجاد فشار خون لازم است در زمینه پیشگیری از شیوع این عامل خطر در مردان استان فارس اقدامات موثری صورت پذیرد.