هدف این پژوهش بررسی اثرات غیرخطی تمرکززدایی مالی بر تورم در ایران در چارچوب منحنی فیلیپس هیبریدی کینزین های جدید است. بدین منظور، با استفاده از آمار و اطلاعات مربوط به 30 استان کشور برای دوره زمانی 1384 الی 1391 و الگوی رگرسیون انتقال هموار تابلویی، ارتباط بین تمرکززدایی مالی و تورم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اثر تمرکززدایی مالی بر تورم نامتقارن است و به سطوح تمرکززدایی مالی بستگی دارد؛ به طوری که، با افزایش سطح تمرکززدایی مالی، نرخ تورم ابتدا کاهش و سپس افزایش می یابد. همچنین، نتایج برآورد سایر پارامترهای الگو نشان دهنده تاثیر مثبت و نامتقارن متغیرهای شکاف تولید، انتظارات تورمی آینده نگر و انتظارات تورمی گذشته نگر بر نرخ تورم دوره جاری است.