منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری تکاب به عنوان بخشی از مجموعه دگرگونی تکاب شامل سنگ های دگرگونی مختلف همانند شیست های رسی، ارتوگنیس، متابازیت ها و متااولترامافیک ها و مرمر است. این سنگ ها بخشی از پوسته قاره ای ایران زمین هستند که بر اثر عملکرد فازکوهزایی پان آفریکن در پروتوروزوییک پایانی-کامبرین آغازین دگرگون و دگرریخت شده اند و بر اثر عملکرد فاز کوهزایی آلپ پایانی در ترشیاری، توسط توده های نفوذی بسیاری با ترکیب حدواسط تا اسیدی مورد هجوم قرار گرفته اند. بر پایه داده های ژئوشیمیایی، سنگ مادر ارتوگنیس های کوهستان بلقیس پتاسیم بالاست و به سری ماگمایی کالک آلکالن تعلق دارد و فرایند های تفریق بلوری و آمیختگی ماگمایی نقش بسزایی در تحول آن داشته است. الگوی تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده با کندریت و گوشته اولیه نشان دهنده غنی شدگی این سنگ ها از LREE و LILE، تهی شدگی آنها از HREE و HFSE و وجود بی هنجاری های منفی Eu, Nb, Ti, Ba, Sr, P در بیشتر نمونه هاست که این در کنار موقعیت نمونه ها در نمودارهای تمایز محیط زمین ساختی و نیز میزان پایین TiO2 و P2O5 همراه با نسبت پایین Nb/Zr نشان از شکل گیری سنگ های مورد مطالعه در محیطی مرتبط با فرورانش و حاشیه فعال قاره ای تا محیطی برخوردی دارد. همچنین شواهدی همچون نسبت La/Nb بزرگ تر از 1 نمونه های مورد مطالعه، مقدار به نسبت بالای نسبت هایZr/Nb (14. 7), Th/Nb (1. 5), Ba/Nb (58), La/Nb (3) و Ti/Zr (14. 9)، نسبت های (La/Sm)n, Nb/Ce که به مقادیر ارائه شده برای پوسته (به ترتیب برابر با 23/0 و 52/4) بسیار نزدیک است (به طور میانگین برابر با 24/0 و 76/3)؛ همگی منشأ گوشته ای محض را برای نمونه های مورد مطالعه رد می کنند و به نظر می رسد تلفیقی از ماگماهای پوسته ای و گوشته ای در تکوین این نمونه ها دخیل بوده است. همه این ویژگی های ژئوشیمیایی در کنار رخنمون سنگ های افیولیتی و زمین درزهای کهن (سرپانتینیت ها، متامافیک و متا اولترامافیک ها) در پیرامون این سنگ های دگرگونی درجه متوسط تا بالا نشان می دهد که پس از پایان فرورانش سنگ کره اقیانوسی، رژیم برخوردی در منطقه حاکم شده است.