موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله ی آوا ها گفته اند که مهم ترین عوامل آن صدا و ریتم هستند؛ زیرا که موسیقی صرفاً اصواتی به هم پیوسته نیست، بلکه قادر است مایه هایی برای ذهن فراهم آورد. هدف این پژوهش بازنمایی تجربه ی زیسته ی مادرانه ی زنان هنرمند با گوش دادن به موسیقی شرق خراسان است. در این مطالعه با رهیافتی پدیدارشناسی، با11زن موسیقی دان و مدرس موسیقی که به شیوه ی نمونه گیری ملاکی و با بیشینه ی پراکنش در سطح شهر مشهد در زمستان 1402 انتخاب شده بودند، مصاحبه ای نیمه ساختارمند درباره ی تجربه ی جهان درونی شان پس از گوش فرادادن به موسیقی فولکور شرق خراسان انجام شد. سپس روایت مشارکت کنندگان با روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. روایت مشارکت کنندگان نشان می دهد هنگامی که به موسیقی فولکلور شرق خراسان گوش فرا می دهند، سه مضمون مادرانگی امید و آرزو برای فرزندان، اضطراب و نگرانی برای آن ها و احساس شادمانی نسبت به فرزندان را تجربه می کنند. موسیقی فولکلور شرق خراسان امید بخش مادران نسبت آینده فرزندانشان (ازدواج، استقلال و خودمختاری و...) و بازتاب دل نگرانی های آنها در مورد سلامت، تربیت و غم دوری از آنهاست. برخی از مادران مشارکت کننده نیز از اینکه در مادری کردن موفق بودند و فرزندان خود را رشد دادند، شادمانی را تجربه می کنند. غنای موسیقیایی به تجارب درونی افراد وابسته است. بنابراین لازم است جنبه ی کارکرد های روان شناختی، زیبایی شناختی و معناگرایی موسیقی مد نظر قرار گیرد.