در مقاله حاضر، با استفاده از نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی و پرسشنامه و آزمون تکمیل کلام، داده ها را جمع آوری و با استفاده از روش آماری مجذور خی آنها را تحلیل کرده ایم. به عنوان فرضیه تحقیق حاضر، لهجه تهرانی از لحاظ استفاده از هماهنگی واکه ای با لهجه های دیگر فارسی (اصفهانی شیرازی، مشهدی و گویش لری) متفاوت است، به این نتیجه دست یافته ایم که علاوه بر عوامل درون زبانی و زبانشناختی، عواملی برون زبانی مانند بسامد عنصر زبانی مربوط، اعتبار، در معرض رسانه های گروهی بودن یا نبودن، اینکه لهجه مربوط به عنوان زبان دوم فرا گرفته شده یا نه و رسمی یا غیررسمی بودن بافت هم در استفاده از هماهنگی واکه ای دخالت دارند. بر این اساس، نتیجه گرفته شد که واقعیت های زبانی و زبانشناختی، تاثیرات هستند نه عوامل.