تخریب منابع طبیعی در مناطق خشک یکی از مهمترین فرآیندهای بیابان زایی است که در مدل های مختلف بیابان زایی به صورتهای متفاوت به آن توجه شده است. یکی از مهمترین این روشها، روش F.A.O.UNEP می باشد که یکی از کاملترین و جامع ترین روشهای مبارزه با پدیده بیابان زایی است که برای از بین بردن بیابان زایی در جهان ارایه شده است (FAO- UNEP,1984) ولی طبق تجزیه و تحلیلی که بر روی این روش صورت گرفت، این روش نیز به نوبه خود دارای نواقصی است که از جمله نواقص بارز آن، نادیده گرفتن شرایط خاص بیومهای منطقه خاورمیانه از جمله ایران می باشد، به طوریکه به مواردی مانند خشکسالی و ترسالی، شدت و مدت بارندگی (پراکندگی بارندگی) و افت سطح آب زیرزمینی اشاره نکرده است که جای تامل دارد. روش دیگری که برای ارزیابی شدید پدیده بیابان زایی ارایه گردیده است، روش طبقه بندی نوع و شدت بیابان زایی اراضی در ایران (ICD) می باشد که در این روش به علت منطقه ای بودن به شرایط خاص بیومهای منطقه توجه زیادی شده است. این روش، مسایل تخریب منابع آب از جمله افت سفره آب زیرزمینی را در نظر گرفته است. ولی مطابق تجزیه و تحلیلی که بر روی روش حاضر صورت گرفت، این روش هم به نوبه خود دارای اشکلاتی می باشد که از جمله آنها کوچک مقیاس بودن (1:250000) است که در نتیجه معیارهای ارزیابی پدیده بیابان زایی بیشتر به صورت کلی و کیفی بوده اند. با توجه به تجزیه و تحلیلی که بر روی روشهای موجود انجام گرفت و همچنین عاملها و معیارهای موجود در منطقه، مدلی برای ارزیابی تخریب منابع آب منطقه ارایه گردید. در نتیجه از کل مساحت منطقه مورد مطالعه (616.81 کیلومتر مربع)، حدود 286.63 کیلومتر مربع(46.46 درصد) دارای شدت تخریب شدید و حدود 330.18 کیلومتر مربع (53.54 درصد) دارای شدت تخریب بسیار شدید می باشند. همانطوری که ملاحظه می گردد اثری از کلاسهای بیابان زایی آرام و متوسط در منطقه دیده نمی شود که این نشان دهنده میزان شدت تخریب منابع آب در منطقه کاشان است.