مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال:1379 | دوره:8 | شماره:1 |تعداد مقالات:15

افسردگی یکی از عمده ترین اختلالات خلقی است که موجب غیرفعال شدن و کاهش راندمان کاری کارکنان شده و تاثیر منفی بر روی دیگر افراد خانواده می گذارد. به علاوه این عارضه موجب زیان اقتصادی و اجتماعی فراوانی در محیط کار شده و سلامت نیروی کار را به خطر می اندازد. این تحقیق با هدف تعیین میزان شیوع افسردگی و ارتباط آن با فاکتورهای مهندسی انسانی از قبیل نوع شغل، درآمد، شیفت کاری، نحوه انجام کار، سابقه حادثه، میزان رضایت از شغل، محل کار، همکاران و سایر استرس های ویژه محیط کار از جمله شغل دوم، حجم کار، ترس از خطرات ناشی از کار، مسئولیت ویکنواختی کار و ... انجام گرفته است. در مجموع 332 نفر از کارکنان سنگ آهن مرکزی ایران با تکمیل پرسشنامه تست بک جهت تعیین میزان افسردگی و پرسشنامه مربوط به فاکتورهای مهندسی انسانی در این تحقیق شرکت نمودند. از نتایج تحقیق می توان به وجود 3.66% افسردگی شدید (13 نفر)، 12.99% افسردگی متوسط (43 نفر)، 25.68% افسردگی خفیف (85 نفر) اشاره نمود. ارتباط افسردگی با سن با P<0.005، تحصیلات با P<0.02، نوع شغل با P<0.01، امید به آینده شغلی با P @ 0، با آزمون آنالیز واریانس معنی دار شده است. ضمنا ارتباط میزان افسردگی با سایر متغیرها از جمله وضعیت تاهل، محل سکونت، وضعیت حقوق، شغل دوم، مسئولیت در کار، نارضایتی از همکاران، حجم کار، ترس از خطرات ناشی از کار و ... معنی دار نشده است.

بتاتالاسمی از علل شایع آنمی هیپوکروم میکروسیتیک می باشد که اختلال در سنتز زنجیره بتا هموگلوبین باعث آسیب پذیری به گلبولهای قرمز در حال تکامل شده و منجر به مرگ زودرس گلبولهای قرمز در مغز استخوان و یا کوتاه شدن عمر آنها در خون محیطی می شود. بتاتالاسمی مینور اغلب بدون علائم بالینی است، ولی در نوع ماژور علائم شدیدتر و نیاز به ترانسفوزیون مکرر دارند که موجب افزایش بار آهن و رسوب آن در ارگانهای مختلف و نارسایی آنها می گردد و از آنجایی که بیماری تالاسمی در حال حاضر یک معضل طب و جامعه است و علت موربیدیتی و مورتالیتی این بیماران عوارض ناشی از ترانسفوزیون خون و افزایش بار آهن و اختلالات اندوکرین ناشی از رسوب آهن در ارگانهای مربوطه می باشد با بررسی و تشخیص و درمان به موقع این عوارض و اختلالات اندوکرینی همراه مخصوصا در بیماران بالای 10 سال می توان به بهبود زندگی و کاهش موربیدیتی و افزایش طول عمر این افراد کمک کرد. این مطالعه به روش Cross-sectional و از نوع توصیفی - تحلیلی با هدف بررسی اختلالات اندوکرین بر روی 53 بیمار تالاسمی ماژور مراجعه کننده به بانک خون شهرستانهای استان یزد در سال 1377 انجام شد. روش نمونه گیری به طریق سرشماری بوده و روش اخذ اطلاعات از طریق مشاهده با معاینه بیمار از نظر قد و مراحل بلوغ و آزمایشات هورمونی بوده است. نتایج حاصل از تحقیق به صورت زیر است. میانگین سنی جامعه مورد بررسی 10.8 سال، از مجموع 53 بیمار، 3.7% دیابت، 24.5% هیپوپاراتیروئیدی، 7.5% هیپوتیروئیدی، 52.7% اختلال رشد و تمام بیماران بالای 12 سال بر اساس سن دچار تاخیر بلوغ بودند و با این مطالعه پیشنهاد می شود در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور اختلالات اندوکرینی بررسی و درمان به موقع انجام شود تا موربیدیتی بیماران کاهش یابد.

یک زن 30 ساله G 2Ab 1Lc˚ در هفته 37 حاملگی با درد حاد شکم و علائم حاکی از خونریزی داخل صفاق به زایشگاه نیک نفس کرمان مراجعه نمود و با لاپاراتومی اورژانس و انجام سزارین نوزاد سالم متولد شد و جفت پرکرتای فوکال در قسمت فوندوس رحم تشخیص داده شد. ناحیه گرفتار رحم با برش جراحی برداشته شد و ترمیم صورت گرفت. 5 روز بعد بیمار و نوزاد با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص شدند. هر چند وقوع جفت پرکرتا و تظاهر بالینی آن به صورت خونریزی داخل شکم در زن حامله ای که هیچ عمل جراحی قبلی بر روی رحم نداشته است بسیار نادر می باشد ولی باید این تشخیص را در مورد تمامی زنان حامله ای که با علائم خونریزی داخل شکم مراجعه می کنند در نظر داشت.

یائسگی به معنی قطع قاعدگی می باشد خانمها حدود 3/1 عمر خود را در دوران منوپوز می گذرانند تغییرات هورمونی در این دوره موجب برخی عوارض زودرس مثل گرگرفتگی - بی خوابی و عوارض دیررس مثل استئوپروز و بیماریهای قلبی عروقی در این افراد می گردد. استفاده از درمان هورمونی جهت جلوگیری از عوارض پیشنهاد می گردد. با توجه به مسائل مطرح شده در این بررسی سن متوسط یائسگی در زنان شهر یزد مورد مطالعه قرار گرفت که 49.25 سالگی بود. 7.2% خانمها دچار یائسگی زودرس می شوند. میزان استفاده از HRT 3.48%  بوده است. علت عدم استفاده از این درمان بی اطلاعی - بی اثر بودن دارو - ترس از سرطان و عدم آگاهی است.

آسیب ها و پیامدهای ناخوشایند و نوعا جبران ناپذیر ناشی از مصرف سیگار، به ضرورت ریشه یابی علل گرایش به این پدیده تاکید دارد. از این رو، در شهریور ماه سال 1374 مطالعه ای توصیفی - مقطعی بر روی 2154 نفر از مردان بالای 20 سال شهر یزد به عمل آمد. از بین این تعداد 671 نفر (31.2%) سیگاری بودند که از آنها در قالب یک پرسشنامه، اولین سن احساس تمایل، سن شروع، اولین محل، اولین توصیه کننده و مهمترین انگیزه مصرف سیگار سوال شد. نمونه گیری در این مطالعه به صورت خوشه ای و Response Rate بر حسب هر سوال 90 تا 96 درصد بود. اطلاعات پس از کنترل، به وسیله رایانه، در محیط Epi - info ver 5 تحلیل و دسته بندی گردید. در این مطالعه شایعترین سن احساس تمایل به مصرف سیگار 15 تا 19 سالگی (40.5%) بود و شایعترین سن شروع نیز همین سنین (34.6%) بود که این یافته با بسیاری از مطالعات تطبیق داشت. اکثریت افراد اولین سیگار را در محل کار خود کشیده بودند (17.1%)، 9.4% سیگارکشی را از مدرسه و 12.5% در پادگان شروع کرده بودند که ارقام قابل تاملی است. 31% با میل خود و بدون توصیه فردی دیگر به سیگار روی آورده بودند و نقش دوست در این مورد، به عنوان یک محرک قوی تشخیص داده شد. در این بررسی کسب آرامش، نارضایتی از زندگی، رفع خستگی، اصرار دوستان و خویشان، بیکاری، وقت گذرانی و سرگرمی، دوری از خانواده، علاقه شخصی و کسب لذت، خودنمایی، اعلام استقلال و تقلید، از عوامل برانگیزاننده مصرف سیگار بودند. مهمترین پیشنهادات این مطالعه عبارتند از: آموزش نوجوانان قبل از سن 15 سالگی - اعمال مقررات ممنوعیت مصرف سیگار در محیط کار - آموزش سربازان - آموزش و مراقبت نوجوانان و جوانانی که از خانواده دور هستند و جلوگیری از مصرف سیگار توسط افرادی است که نوجوانان آنها را الگوی رفتار خود قرار می دهند.

با توجه به اینکه داروهای ضد درد موجود (داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی NSAIDs و اوپیوئیدها) دارای عوارض جانبی می باشند لذا تحقیق برای یافتن داروهای ضد درد جدید امری ضروری است. بر اساس بررسیهای انجام شده در طب سنتی، گیاه قرص کمر (Anacardium Occidental) از مواردی است که مدارکی دال بر کاربرد آن به عنوان ضد درد وجود دارد. لذا در این مطالعه اثر ضد دردی عصاره گیاه مذکور به دو روش Tail Flick و فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. هسته میوه برای عصاره گیری مورد استفاده قرار گرفت. عصاره گیری به دو روش پرکولاسیون و سوکسیله انجام شد. و موشهای سوری نر سفید کوچک (albino) به وزن 30-20 گرم و سن 6-4 هفته در گروههای 7 تایی استفاده شدند. عصاره متانولی حاصل از روش سوکسیله با دوزهای مختلف 50 و 75 و 100 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موش و عصاره متانولی حاصل از روش پرکولاسیون با دوز mg/kg 200 به میزان 0.1ml/10g از طریق داخل صفاقی (IP) به موشهای تحت آزمایش تزریق شد و به گروههای کنترل سرم فیزیولوژی با دوز 10ml/kg و ASA با دوز 300mg/kg و مورفین با دوز 2.5mg/kg تزریق شد. سپس با استفاده از روش Tail-flick اثر ضد دردی گیاه به مدت 120 دقیقه در زمانهای 0 و 15 و 30 و 45 و 60 و 90 و 120 دقیقه پس از تزریق عصاره اندازه گیری و با استفاده از فرمول درصد اندکس ضد دردی (AI%) محاسبه و بصورت (Mean ± SEM) ارائه گردیده است. در نهایت نتایج به روش آنالیز واریانس (ANOVA) و متعاقب آن Newman keuls بین گروههایی که غلظتهای مختلف عصاره و یا حامل را دریافت کرده بودند مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که عصاره گیاه مذکور اثر ضد دردی دارد و بیشترین اثر ضد دردی مربوط به دوز mg/kg 200 با اندکس ضد دردی حدود 90 درصد، می باشد و همچنین اثر ضد دردی عصاره پرکولاسیون نسبت به سوکسیله بیشتر بوده که در دقیقه 45 (P<0.05) معنی دار است. سپس اثر ضد دردی عصاره میوه گیاه به روش تست فرمالین در موش سوری مورد بررسی قرار گرفت برای این منظور عصاره گیاهی به روش پرکولاسیون با دوز 200mg/kg به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. مشاهدات حاصل از انجام این آزمایش نشان می دهد که دوز انتخابی 200mg/kg اثر ضد دردی مناسبی را نشان می دهد. اثر ضد دردی عصاره مذکور با مورفین 2.5mg/kg و ASA mg/kg 300 در دو روش Tail-Flick و فرمالین تفاوت معنی داری داشت. بدین معنی که در هر دو روش عصاره گیاه قرص کمر اثر ضد دردی بیشتری نسبت به ASA و مورفین نشان داد (P<0.01). تزریق نالوکسان 4mg/kg قبل از عصاره باعث کاهش اثر ضد دردی عصاره (P<0.05) گردید. لذا احتمالا گیرنده های اوپیوئیدی در اثر ضد دردی عصاره دخیلند.

هیپرتانسیون اولیه شریان ریوی عبارت است از بالا بودن فشار شریان ریوی بدون علت قابل توجیه و در واقع تشخیص بیماری بر اساس رد سایر علل هیپرتانسیون ریوی می باشد. بیماریهای انسداد وریدی ریوی که باعث هیپرتانسیون ریوی می شود، حتی اگر علتی برای آن یافت نشود هیپرتانسیون اولیه شریان ریوی تلقی نمی گردد. این بیماری یک انسیدانس دو در میلیون دارد و در کودکان زیر 15 سال نادر است. انسیدانس آن قبل از بلوغ در هر دو جنس برابر است ولی پس از بلوغ نسبت مذکر به مونث یک به دو یا یک به چهار است. هیپرتانسیون اولیه شریان ریوی در هر سنی حتی در شیرخواران کمتر از 6 ماه گزارش شده است. لیکن اکثریت بیماران را بالغین جوان 35-15 سال تشکیل می دهند، موارد فامیلیال هم گزارش شده است. این مقاله مروری کوتاه بر سه مورد گزارش شده در کودکان است و از این نظر که در کودکان بسیار نادر است اهمیت دارد. بیمار اول دختر هشت ساله ای است که سابقه سنکوپ، شوک و برادی کاردی ارجاع داده شده است و تحت عملیات احیای موفق قرار گرفته است. بیمار دوم پسر 11.5 ساله است که با تنگی نفس کوششی ارجاع داده شده و بیمار سوم دختر 9 ساله است که با ادم اطراف چشم ها و تنگی نفس کوششی در بیمارستان پذیرش داده شده است. از این سه بیمار الکتروکاردیوگرافی، اکوکاردیوگرافی، کاتتریسم و آنژیوگرافی به عمل آمد و تشخیص نهائی هیپرتانسیون اولیه ریوی داده شد.

ابهام دستگاه تناسلی خارجی برای اولیا بیماران و خود بیماران یک تشخیص پیچیده می باشد. اغلب بیمارانی که به این بیماری مبتلا هستند، دچار اختلال هویت جنسی، مشکلات روانی و مسایل دیگر وابسته به آن می باشند. بیماران دچار اختلال بلوغ زودرس شده و به علت اشکالات روانی روحی، دچار افت تحصیلی می گردند. برای درک چگونگی تظاهرات اصلی این عارضه و علل اصلی به وجود آورنده آن، این مطالعه به صورت پروسپکتیو و طی یکسال (78-1377) بر روی بیماران مراجعه کننده به کلینیک غدد بیمارستان خاتم انجام گردید. جهت اطلاعات دموگرافیک، تاخیر از زمان شروع علایم تا مراجعه، سن شروع، علایم و نشانه های همراه، فشار خون و غیره بررسی شدند. آزمایشات اندوکرین شامل:LHRH, DHEA-S, 17 αOPH, T, E2, FSH, LH، و کاریوتیپ، سونوگرافی، MRI،CT  و غیره در صورت لزوم انجام شد. 14 مورد ابهام تناسلی عمدتا تظاهر CAH با بلوغ زودرس یا کلیتورومگالی داشتند. اغلب بیماران کمبود 21α هیدروکسیلاز داشتند. کمبود 11β هیدروکسیلاز تشخیص بعدی بود. دیس ژنی گونادال، از نوع مختلط در یک مورد دیده شد و نیز دو مورد دیس ژنی گونادال خالص مشاهده گردید. اغلب بیماران ما دیر مراجعه کرده بودند و علایم بسیار شدیدی داشتند و در اغلب موارد بلوغ زودرس داخلی اتفاق افتاده بود که این ناشی از مشکلات آموزشی - اجتماعی و سطح پایین آموزش پزشکان عمومی و متخصصان در تشخیص اینگونه موارد می باشد. ما امیدواریم با آموزش بهتر دانشجویان پزشکی و رزیدنتها و استفاده وسیعتر از PCR و بیوپسی از جفت و موارد تشخیصی دیگر بتوانیم مبتلایان را به طور زودرس تشخیص داده و قبل از بروز علایم و مشکلات شدید و پیچیده تحت درمان قرار دهیم.

با توجه به اهمیت تاثیرات بیولوژیکی پرتوهای یونیزه کننده بر سیستمهای بیولوژیکی، از جمله بافت خونساز مغز استخوان و ایجاد تخریب در بافت مذکور و با در نظر گرفتن فاکتورهای سن و جنس حیوان Rat، این پژوهش بطور مشترک در دانشگاه علوم پزشکی تهران و سازمان انرژی اتمی ایران انجام گرفت. در این پژوهش تعداد 54 موش صحرایی نر و ماده نابالغ و بالغ تحت تابش R 400 اشعه گاما قرار گرفتند. پس از تابش در فواصل مختلف زمانی از استخوان ران حیوان نمونه های بافتی تهیه گردید و با دو رنگ آمیزی H/E و Wright مورد بررسی میکروسکوپ نوری قرار گرفت. در مقایسه با نمونه های شاهد روند تخریبی مغز استخوان با علائمی از قبیل افزایش وسعت حجرات چربی، کاهش تراکم سلولهای خونساز، تخریب سیتوزوئیدها و عروق خونی و تغییر در تعداد مگاکاریوسیتها مشاهده گردید. پس از حداکثر تخریب، روند ترمیم بافت مذکور با علائمی مانند کاهش حجرات چربی، افزایش تراکم سلولهای خونساز و برگشت بستر عروقی انجام شد. بررسی مذکور نشان داد که در جنس نر بروز ضایعه سریعتر از جنس ماده شروع شده و با شدت و سرعت بیشتری به حداکثر میزان تخریب رسید و در مورد فرآیند برگشت نیز در جنس ماده علائم دیرتر شروع شده و با تاخیر بیشتری نسبت به حیوان نر انجام پذیرفت. در بررسی فاکتور سن نیز درصد تخریب در گروه نابالغ بیشتر از گروه بالغ دیده شد. انواع نابالغ سریعتر از بالغین حداکثر تخریب را نشان داده و روند تخریبی نیز در آنها سریعتر مشاهده گردید. بطور کلی می توان اظهار نمود که اولا بافت مغز استخوان جنس نر در مقایسه با جنس ماده در مقابل اشعه مقاومت کمتری را نشان داده، اما سرعت و شدت ترمیم آن بالاتر بود که علت این امر را می توان در تفاوت فیزیولوژی جنسی آنها جستجو کرد. در مورد دو گروه سنی نیز می توان چنین اظهار نمود که حیوان نابالغ در مقابل اشعه آسیب پذیرتر بوده و علت این تفاوت را می توان در سرعت تقسیم سلولی و همچنین میزان بلوغ سلولها جستجو کرد. زیرا هر چه سرعت تقسیم سلولی بیشتر و میزان تخصص سلولها کمتر باشد، نسبت به اشعه حساسیت بیشتری را نشان می دهند. در روند ترمیم نیز با توجه به معیار تقسیم و تخصص سلولی حیوانات نابالغ سریعتر بحالت طبیعی برگشت نمودند.

عوامل عفونی در دوران بارداری از اهمیت ویژه ای برخوردارند زیرا نه تنها سلامت مادران باردار را تهدید نموده بلکه موجب مرگ جنین و ناهنجاری های مادرزادی نیز می گردند، این تحقیق به منظور مطالعه سرولوژیک عوامل عفونی سقط (لیستریامونوسیتوژن، مایکوپلاسما، سیتومگالوویروس و سرخجه) در زنان مبتلا به سقط خودبخود انجام شد. تحقیق حاضر توصیفی بوده و 150 زن باردار با میانگین سنی 26.35 ± 4.85 که دچار مرگ خودبخود جنین در ماههای مختلف بارداری شده و جهت کورتاژ درمانی به بخش زنان بیمارستان امام خمینی و درمانگاه تخصصی زنان ساری مراجعه می نمودند از فروردین 1376 الی اسفند 1377 مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی جهت آزمایش سرم شناسی و تعیین تیتر آنتی بادی بر علیه لیستریامونوسیتوژن، سرخجه، مایکوپلاسما و سیتومگالوویروس از بیماران دو بار به مقدار 7 سی سی خون در روز اول مراجعه به بیمارستان و دو هفته پس از آن گرفته شد و از روشهای الیزا، آگلوتینین سرد و ایمونوفلوئورسانس غیر مستقیم با استفاده از کیت Diagnostic شرکت Erma جهت تعیین تیتر آنتی بادی استفاده گردید. در این مطالعه 16 درصد زنان دارای تیتر 5 برابر نرمال آنتی بادی لیستریا مونوسیتوژن، 42 درصد دارای تیتر 1.5 تا 5 برابر نرمال آنتی بادی سرخجه، 6 درصد تیتر 2.5 تا 4 برابر نرمال آنتی بادی مایکوپلاسما و 9 درصد دارای تیتر 1.5 تا 2 برابر نرمال آنتی بادی سیتومگالوویروس بودند که همگی آنان در آزمایش مجدد، افزایش تیتر آنتی بادی را نشان دادند. در زنان دارای آنتی بادی لیستریامونوسیتوژن، سیتومگالوویروس و سرخجه، مرگ جنین در ماههای مختلف بارداری مشاهده گردید و در 80 درصد زنان دارای آنتی بادی مایکوپلاسما، مرگ جنین در اواخر سه ماهه دوم بارداری (هفته 23-26) رخ داده است. از آنجا که عوامل عفونی می توانند نقش بسیار مهمی در مرگ و میر جنین داشته باشند، آشنایی زنان باردار با راههای پیشگیری از ابتلا و استفاده از روشهای سریع تشخیصی در این گروه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

نوروفیبروم پلکسی فورم تومور بسیار نادری است که معمولا به صورت توده ای با زوائد کرمی شکل (Worm like) می باشد. این نوع تومور معمولا از تنه های عصبی بزرگ از قبیل تنه واگ منشا می گیرد. وجود این نوع نوروفیبروم ملاکی برای بیماری فون رکلینگ هاوزن به شمار می رود. نوروفیبرومای پلکسی فورم اساسا در دوران کودکی خود را نشان می دهد و اغلب قبل از نوروفیبروم های پوستی ایجاد می گردد. نمونه ای که ارایه می گردد پسر 4.5 ساله ای است که با شکایت توده های گردنی در قسمت خلفی فوقانی سطح لاترال گردن مراجعه و تحت رزکسیون توده ها قرار گرفت اما هنگام عمل جراحی مشخص گردید که کل فضای پارافارنژیال گردن با یک تومور به رنگ سفید مایل به زرد همراه با زوائد کرمی شکل متعدد در جهات مختلف پر شده است که به صورت توده های متعدد ظاهر شده بود نتیجه پاتولوژیک این تومور نوروفیبروم پلکسی فورم بود

درد پهلو یکی از شایعترین علل مراجعه بیمار به پزشک است هرچند یافته های بالینی بطور نسبی و بعضا یافته های آزمایشگاهی کمک کننده است ولی این داده ها قطعی نبوده و اطمینان پزشک را در تشخیص بیماری حاصل نمی نماید. لذا در این مطالعه که بر روی 514 بیمار (300 مورد زن و 214 مورد مرد) مبتلا به درد پهلو صورت گرفته علائم بالینی بیماران با یافته های سونوگرافی تطبیق داده شده است. از این تعداد 338 (65.8%) بیماران یافته های نرمال سونوگرافی داشتند - سنگ در 56 بیمار (10.9%)، هیدرونفروز در 66 بیمار (12.8%) و انسداد سیستم پلوکالیسی در 32 بیمار و تومور کلیه در 4 بیمار مشاهده گردید و بقیه بیماران دارای کیست ساده کلیه بودند به هر حال علاوه بر آنکه قسمت اعظم بیماران سونوگرافی نرمال داشتند وجود ضایعاتی نظیر سنگ کالیسی یا کیست که به تعداد موارد نرمال اضافه می شود معمولا عامل بروز درد پهلو نیستند (سنگ حالب تحت عنوان انسداد یا هیدرونفروز طبقه بندی شده است). در بین شکایات بیمار مهمترین یافته هماچوری گروس و کم اهمیت ترین یافته درد دو طرفه فلانک بود بویژه در مواردی که دوره درد بین یک هفته تا یکسال بود.

خیز شدید زخم بعد از سوختگی، بهبودی کامل زخم را دچار اختلال می نماید و هم چنین کاهش پروتئین خون، کاهش حجم بدن، شوک و سرکوبی سیستم ایمنی را به دنبال دارد؛ بنابراین ممانعت از تشکیل خیز سوختگی، توسط داروهای مختلف به عنوان یک روش درمانی مفید مطرح شده است. از آنجایی که اخیرا پماد جدیدی بنام فاندرمول با منشا صددرصد گیاهی در ایران ساخته شد و ادعا شده است که در درمان زخم سوختگی موثر است، هدف از این پژوهش، تعیین سازوکار عمل این پماد است و بدین منظور فرضیه اثر این پماد روی خیز ناشی از سوختگی آزمون شد. این مطالعه مداخله ای - تجربی روی موش های صحرایی، از جنس نر انجام شد. دو سری سوختگی تجربی درجه دو روی پوست پشت فاقد موی حیوان بیهوش و در طرف چپ ستون مهره های حیوان، با استفاده از یک فلز آهنی با سطح 4 سانتیمتر مربع که تا 105 درجه سانتیگراد گرم شده بود و برای مدت زمان دو ثانیه با پوست تماس داشت، ایجاد شد و پماد فاندرمول یا کلوبتازول فورا بعد از سوختگی به صورت موضعی مصرف شد. در دقیقه سی ام، ساعت سوم و ساعت ششم بعد از سوختگی، تغییرات در خیز توسط سنجش محتوای آب و هم چنین محتوای رنگ آبی آوانسی (Evans blue) در قطعات پوستی اندازه گیری شد. یافته ها نشان دادند، که بین نشت پروتئین و تجمع مایع تمایز وجود دارد، به طوری که تجمع مایع (افزایش 26.6%) خیلی کمتر از نشت پروتئین (11.5 برابر) در پوست سوخته بود (P<0.01) بود. پماد فاندرمول محتوای رنگ آبی آوانسی را در پوست سوخته در مقایسه با کنترل به میزان 24% کاهش داد (P<0.05) بدینوسیله نشت پروتئین ناشی از سوختگی را مهار می نماید ولی اثر قابل ملاحظه ای روی محتوای آب پوست سوخته نداشت. این پماد محتوای رنگ را در پوست سوخته 32.6% بیشتر از پماد کلوبتازول، کاهش داد (P<0.05). یافته های این پژوهش پیشنهاد می کنند: 1 - پماد فاندرمول، احتمالا از طریق کاهش خیز (التهاب)، یا تورم سوختگی، اثرات ترمیمی خود را اعمال می کند. 2 - اثر و کارآیی این پماد برای کاهش خیز متعاقب سوختگی بیشتر از پماد کلوبتازول است. 3 - مکانیسم اثر ضد التهابی پماد فاندرمول به طور دقیق مشخص نیست، لذا احتیاج به پژوهش های بیشتری است.

کیست هیداتید از بیماریهای انگلی نسبتا شایع در خاورمیانه بوده و تقریبا 1% بیماران بستری در بخشهای جراحی ایران را تشکیل می دهد. کیست هیداتید در هر نقطه از بدن که وجود داشته باشد درمانش جراحی است و اگر چه این بیماری قابل پیشگیری است ولی جراحان هر سال با تعداد زیادی موارد یا عوارض گوناگون کیست هیداتید مواجه می شوند. در این مطالعه 67 بیمار مبتلا به کیست هیداتید بین سنین 80-4 سال در عرض 7 سال تحت بررسی قرار گرفتند. پرونده تمام بیماران به کیست هیداتید از سال 70 تا 77 که در تمام بیمارستانهای شهر یزد بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند بررسی شد. نتایج مطالعه نشان داد که بیماری کیست هیداتید در زنان بیشتر از مردان است و اکثر مبتلایان به کیست هیداتید را زنان خانه دار تشکیل می دهند و شایعترین عضو گرفتار در بیماری کیست هیداتید ابتدا کبد و سپس ریه بوده است. این بیماری در شهرستان ابرکوه شایعتر از سایر نقاط استان یزد بوده و شایعترین علائم کلینیکی بیماران مبتلا به کیست هیداتید علائم شکمی بوده است. از بین بررسیهای تشخیصی، سونوگرافی بیشترین کاربرد را داشته و می تواند مفیدترین روش تشخیصی در مناطق اندمیک باشد. بیشترین درصد سنی بیماران مبتلا به کیست هیداتید بین 80-55 سال و اکثر بیماران مبتلا به کیست هیداتید ساکن ابرکوه و یزد و بیشترین عضو درگیرشان کبد بود، همچنین رابطه ای بین جنس و ائوزینوفیلی وجود دارد بطوریکه اکثر زنان ائوزینوفیلی منفی داشتند و اکثر موارد ائوزینوفیلی مثبت، مردان بودند.