مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی
سال:1404 | دوره:17 | شماره:1 |تعداد مقالات:14

1مقدمه: سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) از شایع ترین اختلالات غدد درون ریز است که عوامل اصلی آن مقاومت به انسولین و چاقی است. هدف مطالعه حاضر اثر تمرینات هوازی بر عوامل متابولیک در زنان مبتلا به PCOS بود. روش کار: جست وجوی سیستماتیک مقالات انگلیسی و فارسی منتشرشده از پایگاه های اطلاعاتیPubMed ، Web of Science، Civilica، Scopus، Sid و Magiran تا آوریل سال 2024 انجام شد. فراتحلیل حاضر برای بررسی اثر تمرینات هوازی بر عوامل متابولیک در زنان مبتلا به PCOS انجام گرفت. تفاوت میانگین و فاصله اطمینان 95% (CI) با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. ناهمگونی با استفاده از آزمون (I2) و سوگیری انتشار با تحلیل بصری فونل پلات و آزمون Egger بررسی شدند. یافته ها: درمجموع، 10 مطالعه با 12 مداخله و 460 آزمودنی زن مبتلا به PCOS فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی سبب کاهش معنادار BMI، WHR و درصد چربی بدن نسبت به گروه کنترل در زنان مبتلا به PCOS شد (05/0>P). اما تمرینات هوازی سبب تغییر معنادار گلوکز، سطح انسولین و مقاومت به انسولین نسبت به گروه کنترل در زنان مبتلا به PCOS ایجاد نشد (05/0

1مقدمه: مکمل های طبیعی مانند ژل رویال معمولا برای بهبود سلامتی و تندرستی در جهان استفاده می شوند و ممکن است درمان موفقی برای مشکلات ناشی از آسیب های وارده به اسپرم های در معرض پاتوژن های محیطی و شیمیایی باشند؛ بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی آثار محافظتی ژل رویال بر پارامترهای اسپرم به روش مروری روایتی انجام شده است. روش کار: مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد مروری سیستماتیک انجام شده است. جستجویی جامع در پایگاه های اطلاعاتی مختلف شامل ISI، Web of Science، Cochrane، PubMed، Google Scholar، ProQuest، Ovid و پایگاه های فارسی زبان مانند ISC، SID و Magiran از ژانویه 2010 تا مارس 2023 انجام شده است. در این جستجو از کلیدواژه های فارسی شامل ناباروری مردانه، پارامترهای اسپرم، ژل رویال، تاثیر حفاظتی، ارتقای باروری و کارآزمایی بالینی و معادل های انگلیسی آن ها شامل male infertility، sperm parameters، royal jelly، protective effect، improve reproductive و clinical trial استفاده شده است. در نهایت، 58 مقاله شناسایی شده اند که از میان آن ها، 11 مقاله بر اساس اهداف مطالعه بررسی شده اند. یافته ها: مصرف ژل رویال بر پارامترهای اسپرم موثر است و می تواند قابلیت زنده ماندن، تعداد و تحرک اسپرم را بهبود بخشد.  همچنین اثر محافظتی بر تاثیرات منفی استرس گرمایی، مصرف نیکوتین، در معرض سرب قرار گرفتن و استفاده از داروهایی مثل داروی بلئومایسین ،داروی هیدروکسی اوره دارد. نتیجه گیری: ژل رویال به مثابه یک ترکیب محافظتی، زنده مانی، تعداد و تحرک اسپرم را بهبود می بخشد و در دوزهای متوسط و بالا موثر است. با این حال، دوزهای بسیار بالا یا پایین تاثیر کمی دارند و نیاز به مطالعات بیشتری برای تعیین دوز بهینه وجود دارد. تحقیقات بالینی بر روی انسان ها لازم است تا اثرات و دوز مناسب ژل رویال بر باروری مردان با اختلالات اسپرم مشخص شود.

1مقدمه: هایپرلیپیدمی یک وضعیت پزشکی است که با سطح بالای چربی خون مشخص می شود و اغلب با افزایش خطر بیماری های قلبی _ عروقی همراه است. رویکردهای درمانی سنتی شامل اصلاح سبک زندگی، تغییر رژیم غذایی و دارودرمانی است. با این حال، برخی از بیماران نمی توانند به اهداف درمانی جهت کاهش LDL-C دست یابند. بنابراین، به درمان های جدید کاهنده چربی خون با مکانیسم های جدید و عوارض جانبی کمتر نیاز است. ویرایش ژن، بیان ژن را تغییر می دهد و پتانسیل متحول کردن درمان بسیاری از بیماری ها را دارد. علی رغم وجود چندین رویکرد ویرایش ژن، سیستم CRISPR/Cas9 به دلیل کارایی بالا و سادگی نسبی به عنوان فناوری انتخابی توسعه یافته است. امروزه از این فناوری در بسیاری از زمینه ها برای غربالگری ژن های هدف و ژن درمانی استفاده می شود. با این حال، هنوز موانعی جهت کاربردهای بالینی  CRISPR-Cas9وجود دارد و یک سیستم انتقال ایمن و موثر برای حمل ونقل مورد نیاز است. روش کار: موضوعات مقاله با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google scholar، Scopus و PubMed تا نوامبر 2024 جمع آوری شده اند. عبارات جستجو شامل «Lipid nanoparticle»، «Hypercholesterolemia»، «Dyslipidemia»، «CRISPR/Cas9» و همه اصطلاحات مرتبط که در طول جستجوی اولیه یافته شد، است. یافته ها: مطالعات نشان داده اند که استفاده از نانوذره لیپیدی (LNP) به عنوان حامل، یک روش کارا و موثر جهت انتقال است. LNP، پایداری سیستم CRISPR-Cas9 را بهبود می بخشد و با توجه به مزایای آن، به یک حامل مطلوب تبدیل شده است. نتیجه گیری: این مطالعه چشم اندازی از این فناوری امیدوارکننده و مروری بر آخرین پیشرفت های حاصل شده در جهت توسعه درمان های دیسلیپیدمی ارائه می دهد.

1مقدمه: یورینوماها ضایعه هایی نادر و کمیابی هستند که در حالب یا اطراف کلیه ایجاد می شوند. هدف از این پژوهش گزارش یک مورد نادر یورینومای ناشی از پارگی حالب است. گزارش مورد: بیمار خانمی 69 ساله که با شکایت درد پهلوی چپ به یکی از مراکز درمانی مراجعه کرده بود. نتایج آزمایش های بیمار کراتینین پایین و اوره بالاتر از حد طبیعی را نشان داده است. با توجه به یافته های سونوگرافی شکم و لگن، یورینومای حالب تشخیص داده شد. بیمار بعد از مصرف داروهای تجویزشده در تاریخ 26 آبان 1401 با حال مناسب از بیمارستان مرخص شد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به کادر درمان کمک می کند که احتمال تشخیص یورینوما را در بیمارانی که با علائم کسالت و درد پهلو مراجعه می کنند، در نظر بگیرند؛ بنابراین، آگاهی به علائم این بیماری موجب تشخیص سریع تر و جلوگیری از بدتر شدن بیماری می شود.

1مقدمه: بیماری ام اس از بیماری های شایع و ناتوان کننده سلسله اعصاب مرکزی است که طی آندرپوششنورون [میلین] اختلال ایجاد می شود. حدود دو میلیون نفر در سراسر دنیا به این بیماری مبتلا هستند؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و روایت درمانی بر اضطراب مرگ و تصویر بدنی بیماران ام اس انجام شده است. روش کار: این مطالعه به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری بر روی 45 بیمار مبتلا به ام اس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و دارای پرونده در خیریه توانمندسازی در سال 1402 شهر تهران انجام شده است. گروه آزمایش یک، درمان شناختی - رفتاری و گروه آزمایش دو، روایت درمانی به طور هفتگی به مدت 60 دقیقه را دریافت کرده اند و گروه گواه درمانی دریافت نکرده است. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه اضطراب مرگ و تصویر بدنی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل آماری کوواریانس و واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داده است که هر دو درمان شناختی - رفتاری و روایت درمانی بر اضطراب مرگ (اندازه اثر 622/0) و تصویر بدنی (اندازه اثر 701/0) بیماران ام اس در سطح معناداری 001/0 اثربخش بوده اند و بر طبق آزمون بونفرونی بین میزان اثربخشی روایت درمانی با درمان شناختی - رفتاری تفاوت معناداری وجود نداشته است (01/0 < P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که از درمان شناختی - رفتاری و روایت درمانی می توان به عنوان درمان های مکمل در کنار روش های درمانی دیگر برای بیماران ام اس استفاده کرد.

1مقدمه: حضور باقی مانده آنتی بیوتیک ها در محیط زیست امروزه یکی از نگرانی های جهانی، مطرح شده است و لزوم کنترل تخلیه آن ها نیز امری اجتناب ناپذیر است. این تحقیق با هدف بررسی کارایی فرایند تلفیقی  سونوفتوکاتالیستی در حضور نانوذرات مغناطیسی آهن جهت تجزیه آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین از محیط های آبی صورت گرفته است. روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که در مقیاس آزمایشگاهی و در دمای محیط انجام شده است. برای این منظور تاثیر تغییرات غلظت پراکسی دی سولفات و دوز نانو ذره مغناطیسی، زمان تماس، غلظت اولیه آنتی بیوتیک، pH، تحت امواج اولتراسونیک و امواج فرابنفش بررسی شده است. در پایان غلظت آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین را دستگاه اسپکتروفتومتر بررسی و تغییرات COD آنالیز شد. سپس مشخصه یابی نانوذرات انجام شد. یافته ها: بر طبق نتایج به دست آمده بیشترین میزان حذف آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین در 7 pH =، میزان نانوذرات مغناطیسی 3/0 گرم بر لیتر و غلظت 4 میلی مولار پرسولفات و غلظت آنتی بیوتیک 10 میلی گرم بر لیتر مشاهده شد. در شرایط بهینه بیان شده راندمان حذف سیپروفلوکساسین 5/92 درصد و میزان حذف COD برابر 8/79 درصد بوده است. نتیجه گیری: بر طبق آزمایش های صورت گرفته فرایند سونوفتوکاتالیست همراه با کاربرد نانوذرات مغناطیسی، روشی موثر در کاهش آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین است؛ بنابراین، به دلیل راندمان بالای حذف، مقرون به صرفه بودن و راهبری ساده، استفاده از این فرایند در حذف آلاینده های آلی و مقاوم از محلول های آبی توصیه می شود.

1مقدمه: با توجه به اهمیت، شیوع و عوارض بالای توده های شکمی، این مطالعه با هدف تعیین شیوع ضایعات خوش خیم و بدخیم شکمی و ارتباط آن با خصوصیات جمعیت شناختی طی یک مطالعه وسیع شش ساله انجام شد. روش کار: در این مطالعه تحلیلی - مقطعی، پرونده های بالینی 721 بیمار مبتلا به توده شکمی زیرجلدی و عمقی تحت جراحی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) تهران طی سال های 1402-1391، با توجه به معیارهای ورود، به روش در دسترس بررسی شد. اطلاعات دموگرافیک و پاتولوژی از این پرونده ها استخراج شد. یافته ها: در کل، 9/6 درصد (50 مورد) بدخیم و مابقی خوش خیم بوده اند. شایع ترین توده های خوش خیم، میوم (7/36 درصد) و هایپرپلازی پروستات (1/20 درصد) هستند و شایع ترین موارد بدخیم، به ترتیب عبارت اند از: سرطان های مثانه (0/16 درصد) و تخمدان (0/14 درصد). سن افراد دچار تومورهای بدخیم، با تفاوت معناداری بالاتر از افراد با تومورهای خوش خیم است (23/15 ± 96/54 در مقابل 59/15 ± 42/45 سال و 001/0 > p). شیوع موارد بدخیمی در مردان به میزان معناداری بالاتر از زنان بوده است (0/54 درصد در مقابل 0/46 درصد و 001/0 > p). اما بین سابقه خانوادگی توده شکمی (055/0 = p) و سال مراجعه (259/0 = p) با نوع توده، ارتباط آماری معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: توده های بدخیم شکمی در سنین بالاتر و در مردان، شایع تر است.

1مقدمه: برنامه ریزی قبل از جراحی برای برداشتن تومور گلیوما و درمان رادیوتراپی به ترسیم مناسب مناطق توموری و اطراف تومور مغز نیاز دارد. هدف از این مطالعه بررسی اهمیت پارامترهای مختلف انتشار، به ویژه پارامتر میانگین کورتوز (MK) در افتراق بین نواحی تومور عودکننده، ادم و نواحی نرمال است. روش کار: نوزده بیمار مبتلا به گلیومای درجه بالا پس از عمل تحت تصویربرداری دیفیوژن قرار گرفتند. ما مدل های تصویربرداری تانسور انتشار (DTI) و تصویربرداری کورتوز انتشار (DKI) را برای ارزیابی داده ها در نواحی موردنظر (ROI) که به طور دستی ترسیم شده اند، استخراج و از پارامترهای مشتق شده آن ها برای توصیف نواحی ادم، توموری و نرمال مغز استفاده کردیم. برای تعیین اهمیت پارامترهای سه گروه عودکننده، ادم و نرمال، از آزمون Wilcoxon استفاده شد. از آزمون من ویتنی (Mann-Whitney) برای تعیین معنی داری بین دو گروه عودکننده و نرمال و همچنین بین عودکننده و ادم نیز استفاده گردید. یافته ها: با در نظر گرفتن مقدار p کوچک تر از 05/0، پارامترهای ضریب انتشار ظاهری (ADC)، میانگین انتشار (MD) و MK بین برخی از سه گروه بالا تفاوت معنی داری داشتند. ADC و MD بین دو گروه عودکننده و نرمال با مقادیر 041/0 p هر دو (05/0p<)  تفاوت معنی داری نشان دادند. علاوه براین، تفاوت معنی داری در MK بین دو گروه عودکننده و نرمال با مقدار 02/0p  وجود داشت (05/0p<) نتیجه گیری: پارامترهای دیفیوژن در افتراق بین نواحی عودکننده و نرمال در گلیوم های با درجه بالا بعد از عمل و پس از درمان امیدبخش است.

1مقدمه: با توجه به تغییرات شدید روان شناختی در نوجوانی و تاثیر آن بر سلامت روان، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار با و بدون خانواده درمانی هیجان مدار بر پردازش هیجان، نیازهای اساسی روان شناختی، اضطراب و افسردگی در نوجوانان انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل دختران 12 تا 18 سال با مشکلات افسردگی و اضطراب بودند. 26 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه 13 نفری قرار گرفتند. یک گروه 16 جلسه درمان هیجان مدار و گروه دیگر 16 جلسه درمان هیجان مدار همراه با خانواده درمانی هیجان مدار دریافت کردند. داده ها با مقیاس های پردازش هیجانی باکلر (EPS-25)، نیازهای اساسی روان شناختی دسی و رایان (BNSG-S) و پرسش نامه نشانگان افسردگی و اضطراب (21- DASS) در پیش آزمون، جلسه هشتم، پایان مداخله و دو ماه بعد از پایان مداخله، گرد آوری و با استفاده از تحلیل واریانس آﻣﯿﺨﺘﻪ چندﻣﺘﻐﯿﺮی، آزمون تعقیبی بونفرنی و نرم افزارSPSS-26  تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معنادار بین نمرات اضطراب، افسردگی، نیازهای اساسی روان شناختی و پردازش هیجانی در طول زمان در هر دو روش را نشان داد (0001/0 P = <). همچنین دو مداخله از نظر اثر بخشی تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: با وجود اثربخشی هر دو مداخله، گروه دریافت کننده خانواده درمانی هیجان مدار کاهش بیشتر در نمرات اضطراب، افسردگی و پردازش هیجان و افزایش بیشتر در نمرات نیازهای اساسی روان شناختی داشتند

1مقدمه: مراقبان سلامت باید از سواد سلامت الکترونیکی قابل قبولی برخوردار باشند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل آموزشی فریر بر سواد سلامت الکترونیک مراقبان سلامت شهر بجنورد انجام شده است. روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مداخله ای و نیمه تجربی است که در آن کلّیه مراقبان سلامت شاغل در پایگاه های بهداشتی شهر بجنورد به روش سرشماری انتخاب شدند و در دو گروه مداخله (40 نفر) و گروه مقایسه (40 نفر) شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه دوقسمتی شامل اطلاعات دموگرافیـک و پرسش نامه سواد سلامت الکترونیک استاندارد بود. مداخلات براساس مدل فریر و به تعداد 5 جلسه آموزشی ترکیبی مشتمل بر جلسات حضوری تئوری، عملی و مجازی جهت گروه مداخله برگزار شدند. پرسش نامه ها قبل مداخلات، بلافاصله و دو ماه بعد از مداخله آموزشی توسط مراقبان تکمیل گردیدند. داده ها وارد نرم افزار 24SPSS و توسط آزمون های آماری مناسب تحلیل شدند. یافته ها: در نتایج مطالعه، بین میانگین نمره سواد سلامت الکترونیک در دو گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله آموزشی تفاوت آماری معنی داری وجود نداشت (064/0= p). ولی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره سواد سلامت الکترونیک در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل بلافاصله و دو ماه پس از انجام مداخله آموزشی مشاهده شد (05/0>p). نتیجه گیری: مداخله آموزشی مبتنی بر مدل آموزش فریر، در ارتقای سطح سواد سلامت الکترونیک مراقبان سلامت در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مؤثر است. پس باید درجهت توانمند ساختن مراقبین سلامت در این زمینه برنامه ریزی و اقدام شود تا مراقبین بتوانند درجهت ارتقای سلامت جامعه خود گام بردارند.

1مقدمه:  انتقال بیمار از یک تیم مراقبتی به تیم مراقبتی دیگر که در اصطلاح تحویل نامیده می شود، نقش مهمی در کیفیت مراقبت و ایمنی بیمار دارد. این مطالعه با هدف حسابرسی میزان رعایت استانداردهای تحویل بیماران دچار تروما به بیمارستان توسط پرسنل فوریت پزشکی انجام شده است. روش کار: ‏این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی در شش ماهه اوّل سال 1402 در یکی از شهرهای شمال شرق کشور بر روی بیماران دچار تروما انجام شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری مشاهده ای و از رویداد بود. ابزار پژوهش چک لیستی پژوهشگرساخته مشتمل بر ابعاد مختلف استانداردهای تحویل بیمار بود. روایی ابزار به شیوه روایی صوری کیفی و محتوا و پایایی به شیوه ارزیابی توافق ارزیابان ‏بررسی شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از SPSS نسخه 24 صورت گرفت. یافته ها: درمجموع، 361 مأموریت ترومایی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج نشان دادند که میانگین نمره کلی کسب شده ‏‎توسط پرسنل فوریت پزشکی 48/ 13 بوده است که پایین تر از حداکثر نمره قابل کسب در ابزار به شمار می آید. بالاترین میانگین را در بین ابعاد نُه گانه اصلی بعُد توضیح فرایند با 73/4 و کمترین میانگین را نحوه آسیب با 27/0 به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که نمره رعایت استانداردهای تحویل ‏بیمار در اکثر حوزه ها خیلی پایین تر از میانگین نمره قابل کسب در ابزار بوده است. تدوین پُروتُکل های استاندارد و بررسی میزان رعایت و تأثیر آن ها بر کیفیت مراقبت از بیمار می تواند گامی مهم در ارتقای ایمنی بیمار باشد.

1مقدمه: بار مراقبتی وضعیتی است که مراقب در خلال مراقبت از فرد مبتلا به ضایعه نخاعی با آن مواجه می شود. با توجه به سطح قابل توجهی از استرس و بار مراقبتی ایجادشده برای مراقبان در ارائه مراقبت، مفهوم تاب آوری اهمیت می یابد. با توجه به این مسئله، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط تاب آوری با بار مراقبتی مراقبان افراد مبتلا به ضایعات نخاعی و مراجعه کننده به انجمن حمایت از معلولان ضایعات نخاعی ایران در سال 1400 انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- همبستگی است و نمونه ها 196 نفر از مراقبان افراد مبتلا به ضایعات نخاعی و مراجعه کننده به انجمن حمایت از معلولان ضایعات نخاعی ایران در سال 1400 بوده اند که به روش نمونه گیری مستمر و بر اساس معیار ورود به مطالعه انتخاب شده اند. در این مطالعه، از فرم جمعیت شناختی مراقبان و دو پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC)) و بار مراقبتی زاریت (Zarit Caregiver Burden) استفاده شده است. داده ها با نرم افزارSPSS  نسخه 16 و آمار توصیفی، آزمون های آماری آنالیز همبستگی اسپیرمن، t مستقل و آنالیز واریانس با سطح معناداری 001/0 P = تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: میانگین نمره تاب آوری و بار مراقبتی در مراقبان بیماران به ترتیب 32/17±81/63 و 85/17±07/31 بوده است. بین تاب آوری با بار مراقبتی همبستگی منفی (434/0 -r = ) به صورت معنادار وجود داشته است، به طوری که افزایش بار مراقبتی باعث کاهش تاب آوری می شود (001/0P < ). نتایج آنالیز واریانس یک طرفه نشان داده است که اختلاف آماری معنا داری بین محل ضایعه با نمره تاب آوری (175/0 P =) و نمره بار مراقبتی مشاهده نمی شود (540/0P = ). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داده است که با کاهش تاب آوری مراقبان افراد ضایعه نخاعی، بار مراقبتی در آن ها افزایش می یابد؛ بنابراین، کاهش بار مراقبتی و مراقبت نکردن از فرد به صورت تنها در این افراد می تواند تاب آوری مراقبان را در برابر مشکلات و استرس های پیرامون بهبود ببخشد.

1مقدمه: با شیوع گسترده سرطان، تعداد والدین مبتلا به سرطان دارای فرزند وابسته در حال افزایش است. ابتلای سرطان در والدین چالش هایی را برای فرزندان نوجوان در خانواده ایجاد می کند و آن ها را در معرض مشکلات روانی و جسمی ناشی از تشخیص سرطان در والدین قرار می دهد. برای پیشگیری پیامدهای منفی در فرزندان، درک تأثیر سرطان والدین و نیازهای روانی اجتماعی فرزندان ضروری است. تحقیق حاضر با هدف تبیین مشکلات روانی اجتماعی نوجوانان دارای والد مبتلا به سرطان انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی انجام شد. هجده نوجوان دارای والد مبتلا به سرطان به روش نمونه گیری هدفمند از مراکز آموزشی درمانی علوم پزشکی تهران انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. هم زمان با جمع آوری داده ها، یافته ها به روش تحلیل محتوای قرادادی و با کمک نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شدند. یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، 12 زیرطبقه و 5 طبقه اصلی شامل «نشخوار ذهنی»، «فشار مراقبتی»، «مشکلات مرتبط با سرطان والد»، «تعاملات اجتماعی پرنوسان» و«موانع و تسهیل کننده های سازگاری با بیماری والد» استخراج شدند که می توانند تجارب نوجوانان را از داشتن والد مبتلا به سرطان به تصویر بکشند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که نوجوانان با چالش های بسیاری درزمینه پذیرش سرطان والدین مواجه هستند. به کارگیری نتایج مطالعه حاضر می تواند به تدوین و اجرای برنامه های مداخله ای آموزشی کمک کند و در کاهش تنش های نوجوانان و سازگاری آن ها استفاده شود.

1    مقدمه: یکی از روش های اطلاع رسانی مخاطرات شغلی به کارگران صنعتی در محیط کار، کاربرد علائم ایمنی است کـه بـا توجـه بــه نوع مخـاطرات محیط کار در مکان های موردنیــاز نصب می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی میزان درک علائم ایمنی درکارگران صنعتی است. روش کار: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی، میزان درک علائم ایمنی بر روی 150 نفر از کارگران صنعتی در استان خراسان شمالی موردِسنجش قرار گرفت. از پرسش نامه های  2007,  1-9186 ISO و معیار درک علائم ایمنی مؤسّسه ملّی استاندارد آمریکا ANSI Z 535,5 برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار آماری 21 SPSS تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که 6/52% افراد موردمطالعه در گروه سنّی 31 تا 50 سال قرار داشتند. میانگین میزان درک علائم ایمنی برابر 15/20 ± 15/78 بود. بیشترین میزان درک صحیح مربوط به علامت «سیگار کشیدن ممنوع» و کمترین میزان درک مربوط به علامت «جعبه کمک های اوّلیه» بود. ارتباط بین سن، سابقه کار، آموزش و سطح تحصیلات با میزان درک علائم ایمنی ارتباط معنادار داشت (05/0Pvalue < )، اما با نوبت کاری ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: درک علائم ایمنی در کارگران صنعتی در سطح قابل قبولی قرار داشت و طراحی قابل درک علائم ایمنی با مضمون «پوشیدن شیلد صورت»، «جعبه کمک های اوّلیه»، «خطر مواد سمّی» و «خروج اضطراری» ضروری است.