در اواخر دهه 1990 و اوایل قرن بیستم با تغییرات زیاد قیمت برخی از دارایی ها مانند قیمت مسکن و سهام در بیشتر کشورها، توجه زیادی به نقش قیمت دارایی ها در مکانیسم انتقال پولی (انتقال سیاست ها و شوک های پولی) معطوف شده است. با نگاهی به سال های بعد از انقلاب و به ویژه دوران بعد از جنگ در ایران می توان مشاهده کرد که قیمت بعضی از دارایی ها مانند قیمت مسکن، نرخ ارز، قیمت سهام، قیمت مسکن، قیمت سکه طلا و نرخ ارز در مکانیسم انتقال پولی ایران مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج به دست آمده از مدل SVAR انتخاب شده نشان می دهد که شوک سیاست پولی انبساطی از طریق شوک نقدینگی اثر معنی دار و پایداری بر قیمت سهام و قیمت مسکن و نرخ ارز دارد. اما تغییرات قیمت سکه طلا بیشتر از تغییرات ارزش دلار (قیمت جهانی طلا به دلار) تاثیر می پذیرد. قیمت سهام کمترین نقش را در توضیح نوسانات تولید به خود اختصاص می دهد. قیمت سایر دارایی ها (قیمت مسکن، قیمت سکه طلا و نرخ ارز) حدود 20 درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی را توضیح می دهد. لذا قیمت این دارایی ها، واسطه مهم انتقال شوک های پولی به نوسانات تولید ناخالص داخلی می باشد و از لحاظ اهمیت در انتقال سیاست های پولی به تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز دارای بیشترین نقش و قیمت مسکن، قیمت سکه طلا به ترتیب دارای نقش کمتری می باشد. همچنین مشخص شد که سال های پولی منبع مهم تغییرات تولید ناخالص داخلی می باشد. لذا با تثبیت این متغیرها می توان نوسانات تولید ناخالص داخلی را نیز تا اندازه زیادی تثبیت کرد.با افزودن قیمت دارایی ها به مدل، اثر سال های سیاست پولی از طریق شوک نقدینگی بر نوسانات تولید به طور معنی داری تشدید نمی شود. لذا این امر هیچ تاییدی در جهت وجود کانال شتاب دهنده مالی دیدگاه اعتبار در ایران ارایه نمی دهد. همچنین بدون وجود قیمت دارایی ها در مدل، آثار شوک نقدینگی حقیقی بر میزان تورم کمتر برآورد می شود. بنابراین در سیاست های کنترل تورم، برای برآورد صحیح تورم باید قیمت دارایی ها در مدل لحاظ شود.