از مهمترین موارد در بیان هنرمندانه یک اثر هنری، شکل پنهانی زیرساخت آن به شمار می آید. این نقش به خصوص در هنر نگارگری ایرانی قابل تأمل است. بیان نمادین و هنرمندانه در آثار دوره صفوی به صورتی انتظام یافته در نگاره های بسیاری متجلی شده است. ازجمله نگاره هایی که در مکتب تبریز دوم به تصویر کشیده شد، نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی به قلم سلطان محمد، دارای لایه های پنهان معنایی و نمادین بسیار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین معانی عرفانی در شکل و ساختار نگاره مورد نظر و ارتباط آن با کل مجموعه درپی پاسخ به این سوال است: وجوه عرفانی چگونه در ساختار و ترکیب بندی نگاره بازتاب یافته است؟ یافتههای موجود به روش توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام پذیرفته است. نتایج حاکی از آن است که روند شکلگیری نگاره با ساختاری انتظام یافته، حاوی نگرشی روحانی و جلوه های مختلف عرفانی است که در قالب تصاویر مبین اصل کثرت در عین وحدت است.