رشد فناوری
سال:1404 | دوره:21 | شماره:82 |تعداد مقالات:10

صنعت بازی های ویدیویی به یک نیروی مهم در دنیای تجارت و سرگرمی تبدیل شده است. در این پژوهش سعی شد تا به شناسایی ابعاد و پیشایندهای موفقیت تجاری سازی بازی های ویدئویی تفننی داخلی و خارجی در بازارهای بین-المللی با دید بازایابی کلان پرداخته شود. روش این پژوهش مطالعه موردی چندگانه است. موردهای بررسی شده در این پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شده انـد کـه 4 نمونه موفق بازی های داخلی و خارجی هسـتند. در ایـن پـژوهش، از منـابع داده های مختلفی همچون مستندها و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان و فعالان این حوزه استفاده شد و داده ها از طریق روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزار Maxqda تحلیل شده اند. بر اساس یافته ای پژوهش، ابعاد تجاری سازی بازی های ویدئویی تفننی تفننی شامل انتخاب موضوع، مستندسازی، تهیه بودجه، انتخاب زمان تولید مناسب، تشکیل تیم توسعه دهنده بازی، توسعه، آزمایش، توسعه چند نمونه اولیه، بازاریابی پیش از توسعه، بازاریابی حین از توسعه، بازاریابی پس از توسعه و انتشار نرم می باشد و عوامل مرتبط با بازاریابی (نیازهای مشتریان، شناسایی نیازهای بازار، استریم کردن، استفاده از متخصصین بازاریابی، شبکه های اجتماعی، یوتیوبر شدن، کمپین های تبلیغاتی، نمایشگاه ها، انتخاب بازار هدف، دسترسی به مخاطب های خاص، نام تجاری و تصویر شرکت در جامعه و توجه به ترند روز)، عوامل مرتبط با فناوری، عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل سیاستی- قانونی و عوامل اقتصادی به عنوان اصلی ترین پیشایندهای موفقیت تجاری سازی بازی های ویدیویی تفننی در ابعاد بین المللی شناسایی شده اند.

یادگیری تکنولوژیک برای شرکت های کشورهای در حال توسعه که از پیشگامان تکنولوژی عقب مانده اند یک عامل ضروری است موضوعی که بنگاه های ایرانی شدیداً از آن رنج می برند و متاسفانه توجهی هم به آن ندارند. تعیین کننده ترین و حیاتی ترین صنعت کشور یعنی صنعت نفت، نقش بسیار مهمی در بودجه، درآمد، رشد ناخالص ملی و فرایند توسعه کشور دارد. بدون تردید، کسب دانش فنی و ارتقاء تکنولوژی از اساسی ترین و حیاتی ترین اقدامات ضروری در جهت شکوفایی کشور است که بدون اکتساب دانش امکان پذیر نیست. بنابراین نیاز به افزایش بهره وری در این حوزه بوده که از مهمترین مولفه های رشد نیز استفاده از تکنولوژی های نوین و به روز است که در واقع باید توانایی یادگیری تکنولوژیکی افزایش یابد تا بتوان اکتساب موفق تری داشت. هدف این پژوهش، ارائه مدلی به منظور پیاده سازی یادگیری تکنولوژیک در صنعت نفت می باشد. به این منظور در ابتدا با بررسی ادبیات و پیشینه عوامل موثر، شناسایی و سپس با نظرخواهی از خبرگان، در خصوص عوامل جمع بندی حاصل شد. در گام بعدی، با استفاده از آزمون فرض آماری، اثرگذاری این عوامل در یادگیری تکنولوژیک در صنعت نفت تایید شد. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، متغیرها ساختاردهی و سطح بندی شدند. بر این اساس متغیرهای " تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری، فرهنگ. سیاست های دولت" عوامل زیربنایی در حوزه پیاده سازی یادگیری تکنولوژیک در صنعت نفت تشخیص داده شدند که برای تقویت آنها پیشنهاداتی نیز ارائه گردید.

در پژوهش جاری، یک مدل ریاضی برنامه ریزی عدد صحیح برای مدیریت دانش در توسعه خوشه های صنعتی ارائه شده است. هر خوشه صنعتی متشکل از تعدادی عضو بوده و سبدهای تخصصی مشتمل بر تعدادی برنامه جهت ارتقای دانش وجود دارد. سبدهای تخصصی و برنامه های ارتقای دانش، هزینه اجرای برنامه ها به صورت مشترک و مجزا و میزان تاثیر آن ها بر انواع دانش و در هر سطح مهارتی، معلوم است. مدل پیشنهادی با توجه به محدودیت بودجه، از هر سبد تخصصی، برنامه هایی را که بیشترین تاثیر بر دانش دارند، انتخاب می کند. به منظور اعتبار سنجی، مدل ریاضی پیشنهادی برای ده شرکت دانش بنیان مستقر در پارک فناوری با پنج سبد تخصصی و 13 برنامه به کار گرفته شد. برنامه ها، شش نوع دانش کارکنان اعضای خوشه را در در سه سطح مهارتی کم، متوسط و زیاد، ارتقا می بخشد. مدل ریاضی برنامه ریزی عدد صحیح با نرم افزار گمز کد نویسی و حل شده و برنامه های کارگاه طراحی محصول، دوره آموزشی مدیریت بازرگانی، شرکت در نمایشگاه داخلی، تور صنعتی بازدید از صنایع خارجی2 و تور بازدید از نمایشگاه خارجی، انتخاب شدند. تاثیر برنامه ها بر دانش خوشه و نسبت ارتقای دانش به هزینه اجرا محاسبه شد. براساس نتایج بدست آمده، همچنین، مدل ریاضی پیشنهادی در ایجاد همسویی و ارتقای دانش در اعضا با رویکرد خوشه ای، از کارایی مناسبی برخوردار بوده و در صورت اجرای برنامه ها به صورت مشترک، هزینه ارتقای دانش به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.

در سال‌های اخیر تکنولوژی واقعیت افزوده به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است. اما پژوهش‌های بسیار کمی در زمینه کاربردهای واقعیت افزوده در صنعت گردشگری صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل واقعیت افزوده و رتبه بندی کاربردهای آن در صنعت گردشگری از طریق اپراتور همراه اول می‌باشد. برای تحقق این هدف، ابتدا از ‌طریق بررسی ادبیات تحقیق، کاربردهای واقعیت افزوده شناسایی و بعد از سنجش و تأیید روایی محتوایی و اعتبار متغیرهای پرسشنامه، به رتبه‌بندی آنها از طریق تکنیک بهترین- بدترین پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر از بین 8 نفر از خبرگان دانشگاهی که به حوزه فناوری اطلاعات و واقعیت افزوده تسلط داشتند، انتخاب شد. هچنین از نرم افزارهای لینگو و اکسل در تحلیل داده‌های تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که واقعیت افزوده در یازده حوزه گردشگری، اعم از بازاریابی، گردشگری هوشمند، خرید و تجارت الکترونیکی، معماری، صنعت چاپ و نشر، محیط گردشگری، مسیریابی، هتل و رستوران، آموزش، راهنمای گردشگری، میراث فرهنگی، کاربرد دارد و موجب به دست آوردن مزیت متمایز کننده نسبت به سایر رقبا و همچنین موجب کاهش هزینه‌های کلی می شود. با این حال، تحقیقات کمی در این حوزه لجستیک صورت گرفته و اکثر تحقیقات در حوزه مهندسی مورد مطالعه قرار گرفت. به نظر می رسد، یکی از زمینه‌های پژوهشی مهم که در آینده می تواند مورد توجه محققان قرار گیرد، بررسی عوامل مؤثر، چالش‌ها و فرصت‌های واقعیت افزوده در گردشگری باشد.

هدف از تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر عملکرد بازاریابی فروشگاه های آنلاین در فروشگاه های آنلاین در استان خوزستان می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل خریداران فروشگاه های آنلاین در استان خوزستان که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 379 انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد چون این تحقیق به منظور کشف واقعیت های موجود و یا چیزهایی که هستند، انجام می گیرد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده می شود، یک تحقیق، توصیفی-اکتشافی محسوب می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی هفت عامل کیفیت اطلاعات، اعتماد، سهولت درک، درخواست عاطفی، در دسترس بودن، مزیت نسبی، رضایت، به عنوان عوامل مؤثر بر بر عملکرد بازاریابی فروشگاه های آنلاین در فروشگاه های آنلاین در منطقه آزاد اروند شناسایی شد. نتایج حاصل از رتبه بندی گزینه ها با تکنیک تاپسیس حاکی از این است که گزینه ی شبکه آنلاین، اطلاعات کاملی را در اختیار قرار می دهد و از اولویت برتری نسبت به سایر گزینه ها برخوردار است. به همین ترتیب اولویت سایر معیارها نیز مشخص شده است.

با تشدید رقابت جهانی، کسب وکارها ملزم به توجه به دو موضوع تکنولوژی های نوین مانند اینترنت اشیاء و همچنین همکاری با شرکای زنجیره تأمین خود شده اند. برای به کارگیری اینترنت اشیاء در زنجیره تأمین، چالش های متعددی وجود دارد که لازم است مورد بررسی قرار بگیرد. این موضوع در تحقیقات قبلی بررسی نشده است و این تحقیق با مشارکت در شناسایی این چالش ها، مدل سازی و تحلیل سناریوی آن ها به دنبال پوشش خلأ تحقیقاتی موجود است. این تحقیق در دو فاز کیفی و کمی انجام شده است. فاز کیفی به منظور شناسایی چالش ها انجام شد. در این فاز، جامعه آماری تحقیق خبرگان زنجیره تأمین کسب وکارهای داخل کشور، شیوه نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین گردید. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته شناسایی شد و با تحلیل تماتیک تجزیه وتحلیل گردید. در فاز دوم تحقیق، جامعه آماری و شیوه نمونه گیری مانند مرحله قبل است. حجم نمونه در مرحله دوم برابر با 12، ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و شیوه تحلیل آن ها، نگاشت شناختی فازی است. نتایج فاز اول تحقیق بیانگر 97 کد اولیه، 24 دسته فرعی و 11 دسته اصلی است. نتایج مدل سازی و تحلیل سناریوی های روبه جلو و روبه عقب بیانگر اهمیت ویژه چالش های «مدیریت زنجیره تأمین»، «مدیریت مالی»، « آموزش عمومی» و «حکمرانی» است. تقویت توسعه دانش بنیان، ایجاد استانداردهای بومی در زمینه اینترنت اشیاء، افزایش یارانه های توسعه صنعتی مبنی بر فناوری های نوین و تکنیک های رمزگذاری قوی نمونه ای از اقدامات مفید برای غلبه بر چالش ها است.

پیشرفت تکنولوژ‌ی و افزایش سطح مهارت افراد باعث دستمزد‌های بالاتر و بدنبال آن منجر به افزایش نابرابری دستمزد‌ها شده است. در این راستا منابع مالیاتی، مهم‌ترین ابزار دولت برای بهبود این شکاف می‌باشد. این تحقیق قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد آیا سیستم مالیاتی در ایران در رفع شکاف دستمزد‌ی مؤثر بوده است، اگر بوده تا چه اندازه توانایی جبران این نابرابری را دارد؟ مقاله حاضر به بررسی اثر تغییر تکنولوژی و سیستم مالیاتی بر نابرابری دستمزدها با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی پانلی به شیوه حداقل مربعات وزنی (EGLS) طی دوره زمانی 1398-1389 در 11 استان که نزدیک به 95 درصد مالیات کشور را وصول می کنند، می‌پردازد. نتایج حاصل از تخمین نشان می‌دهد با یک درصد تغییر در تکنولوژی، نابرابری دستمزد نزدیک به 16% افزایش می‌یابد و در مدل دوم با داده‌های خالص (حضور مالیات) این تغییر به نزدیک 10% می‌رسد. می‌توان نتیجه گرفت که مالیات در ایران بر کاهش نابرابری دستمزد‌ها اثرگذار بوده و اثر این جبران6% می‌باشد، اما نتوانسته کل شکاف را رفع نمایید.

کارآفرینی روستایی به عنوان ابزاری برای توسعه مناطق روستایی شناخته شده است زیرا با ایجاد مشاغل جدید و افزایش شرایط اقتصادی در روستاها مرتبط است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی چالش ها و موانع پیش روی کارآفرینان در روستاهای مرزی شهرستان زابل می باشد. روش بررسی این پژوهش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می‎ باشد. محدوده مورد بررسی در پژوهش حاضر، با استفاده از نرم افزار ArcGIS مشخص شد و با تعیین مرزهای ایران و افغانستان، 111 روستا واقع در شش دهستان در این منطقه شناسایی شد. همچنین، برطبق فرمول کوکران 347 نفر به عنوان نمونه ازطریق روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی انتخاب شده اند. جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار صوری و سازه استفاده شده است و داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و Amos Graphics مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که عواملی همچون چالش اقتصادی، آموزشی، زیرساختی و سیاست گذاری بر روندکارآفرینی اثرگذار می باشد. بیشترین نقش و تأثیر در این زمینه در ارتباط با شاخص های اقتصادی با وزن رگرسیونی استاندارد شده برابر(213/0) در سطح معناداری 003/0 می باشد. بنابراین، نقش موانع اقتصادی نظیر بالابودن سود تسهیلات بانکی، بالابودن هزینه تولید، عدم کفایت سرمایه شخصی، ارزش کم ارز ملی و قاچاق غیرقابل انکار بوده و تأثیر شگرفی بر عدم توسعۀ کارآفرینی دارد.

در عصر حاضر فناوری های نوظهور بازاریابی دیجیتال تحولات چشمگیری در زندگی مصرف کنندگان جوان ایجاد کرده است. امروزه فناوری های مزبور به بخش مهمی جهت دسترسی مصرف کنندگان جوان به اطلاعات کافی دربارۀ محصولات، خرید، مصرف آن ها و غیره تبدیل شده است. با توجه به در دسترس بودن گسترده و استفادۀ مداوم از فناوری های نوظهور بازاریابی و تأثیر آن بر تکنیک های کسب اطلاعات و رفتارهای خرید مصرف کنندگان جوان، بررسی پژوهش حاضر حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر قصد بر این است تا تأثیر فناوری های نوظهور بازاریابی دیجیتال بر رفتارهای خرید اکتشافی با نقش تعدیل گر ویژگی های جمعیت شناختی بررسی گردد. در این راستا، جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویانی است که در دانشگاه های شهر اردبیل مشغول به تحصیل می باشند. سپس، حجم نمونه نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و براساس فرمول کوکران 348 نفر انتخاب شد. از جهتی می توان ذکر کرد که جهت اندازه گیری متغیرها از پرسش نامۀ استاندارد بهره گرفته شد. باید توجه داشت که روایی پرسش نامه براساس روایی سازه، روایی تشخیصی و روایی همگرا و پایایی آن نیز با کمک ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی گردید. در ادامه می توان افزود که آزمون مدل مفهومی با کمک روش حداقل مجذورات جزئی و نرم افزار Smart-PLS انجام گرفت. در نهایت، نتایج حاصل نشان داد که تمامی فناوری های نوظهور بازاریابی دیجیتال بر رفتارهای خرید اکتشافی تأثیر مثبت و معنادار دارند. همچنین، تأیید شد که ویژگی های جمعیت شناختی شامل سن، جنسیت و تحصیلات در ارتباط بین فناوری های نوظهور بازاریابی دیجیتال و رفتارهای خرید اکتشافی، نقش تعدیل گر مثبت دارند.

امروزه اجتناب کردن یا نادیده گرفتن فناوری بلاکچین و همچنین رمزارزها غیرممکن است. این فناوری ها به همه ی حوزه ها نفوذ کرده اند و به نظر نمی رسد نرخ رشد آن ها کاهش پیدا کند. از طرف دیگر، تجارت های مبتنی بر بلاکچین، فرصت های جدیدی را برای کارآفرینی در این بستر به وجود آورده است. بلاکچین را می توان برترین تکنولوژی زمان حال عنوان کرد که انقلابی عظیم در زندگی ایجاد کرده است. هدف این مقاله مطالعه ای اجمالی و علم محور بر پایه فرصت های کارآفرینی در بستر بلاکچین است. این مقاله گزارش هایی از توسعه موارد کاربردی اینترنت اشیا، انعقاد قرارداهای قانونی هوشمند و خدمات و سرویس های مالی را در بستر بلاکچین مورد استفاده قرار داده است و بررسی کلی از چهار فرصت کارآفرینی شامل حذف مرحله احراز هویت و بررسی پرونده های منابع انسانی و نیروهای کار، تحول در زنجیره تأمین و ارزش محصولات مختلف، دسترسی آسان تر به سرمایه، پشتیبانی و ارسال شفاف اطلاعات در چرخه کارآفرینی توسط قراردادهای هوشمند را ارائه و توضیح می دهد که بلاکچین چگونه با ایفای نقش خود، دنیای کارآفرینی را تحت تاثیر قرارداده است. این مقاله حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. با اثرات و ظرفیت هایی که فناوری بلاکچین از خود نشان داده است، حضور آن در این روزهای دنیای اقتصاد به شدت چشم گیر و قابل توجه شده است. نظر و توجه تعداد زیادی از سرمایه گذاران و کارآفرینان در حیطه های مختلف به این فناوری تازه معطوف شده است. به نظر می رسد که بلاکچین به نقطه ای از بلوغ رسیده است که می تواند وارد دنیای کارآفرینی شود و تغییراتی کلان به وجود بیاورد.