زمینه و هدف: برای مقابله با درد، بیماران از مکانیسمهای هشیار و ناهشیار متعدد بهره می گیرند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ارتباط بین مکانیسم های دفاعی پخته، ناپخته و روان آزرده با راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها: در این مطالعه همبستگی، 200 بیمار مبتلا به درد از بیمارستان اختر و لبافی نژاد شرکت کردند. شرکت کننده ها پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان-فرم کوتاه (CERQ-short) را تکمیل نمودند. از رگرسیون گام به گام برای تحلیل یافته ها: استفاده شد. یافته ها: تحلیل رگرسیون نشان داد بین مکانیسم های دفاعی ناپخته و روان آزرده با راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان رابطه مثبت معنادار و با راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان رابطه منفی معنادار وجود دارد. علاوه بر آن بین مکانیسم های دفاعی پخته با راهبردهای غیر انطباقی و با راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: استفاده از مکانیسم های دفاعی ناپخته و روان آزرده در بیماران مبتلا به درد مزمن، پیش بینی کننده به کار گیری کمتر راهبردهای انطباقی و روی آوردن بیشتر به راهبردهای غیر انطباقی تنظیم هیجان است. بنابراین، برای ترغیب بیماران برای به کارگیری راهبردهای سودمند برای مدیریت درد، لازم است تا به فرایندهای ناهشیار مداخله گر غلبه شود.