سابقه و هدف: افسردگی ماژور به دلیل ایجاد تغییرات در سیستم نورواندوکرین و اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس – هیپوفیز - آدرنال می تواند عامل خطر برای کاهش تراکم استخوانی باشد. هدف از انجام این مطالعه، تعیین رابطه افسردگی ماژور با دانسیته استخوانی بود.روش بررسی: در یک مطالعه از نوع هم گروهی تاریخی، 75 نفر در دو گروه مورد، شامل 25 بیمار مبتلا به افسردگی ماژور بر اساس معیارهای DSM-IV و 50 نفر در گروه شاهد از داوطلبین سالم با انجام دانسیتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. هر دو گروه از نظر عوامل دموگرافیک مانند سن، جنس، نمایه توده بدنی (BMI) و وضعیت یائسگی یکسان شدند. دانسیتومتری به روش DXA انجام شد. T Score و دانسیته استخوانی در نواحی ستون فقرات کمری (L2-L4) و لگن بین دو گروه مقایسه شدند.یافته ها: دو گروه از نظر سن، جنس، BMI، مصرف کلسیم بین یکسان بودند. تراکم استخوان (BMD بر حسب gr/cm2) در گروه مورد به میزان معنی داری از گروه شاهد کمتر بود (به ترتیب در گردن فمور 92±0.12، در برابر 1.09±0.14، در توتال فمور 0.94±0.13 در برابر 1.16±0.15 و همچنین در L2-L4، 1.32±0.21). فراوانی استئوپروز در گروه بیمار بیشتر از شاهد بود: در ناحیه توتال فمور به ترتیب 32% در برابر (OR=5.4, CI 95%:1.4-20.3) %8، در ناحیه L2-L4 به ترتیب 36% در برابر (OR=3.5, CI 95%:1.1-10.8) %14.نتیجه گیری: مبتلایان به بیماری افسردگی ماژور در مقایسه با گروه کنترل تراکم استخوانی کمتر و فراوانی استئوپروز بیشتری دارند، بنابراین بهتر است بیماران مبتلا به افسردگی ماژور از تراکم استخوان بررسی شوند.