فرضیه مزیت مضاعف، بیان می کند جایگزینی مالیات های زیست محیطی، به جای انواع مالیات اختلال زا نه تنها باعث کاهش انتشار آلاینده ها می شود (مزیت اول) که می تواند باعث افزایش تولید و رفاه عمومی (مزیت دوم) هم بشود. با توجه به ضرورت کاهش انتشار برای ایران در این مقاله اعمال مالیات بر کربن با هدف کاهش 12 درصدی انتشار دی اکسید کربن در یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه و با فرض سه سناریوی مختلف برای بازچرخانی درآمدهای مالیاتی، شبیه سازی شده است. برای کالیبراسیون مدل از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 که بر مبنای جداول داده و ستانده مرکز آمار ایران با 26 بخش تولیدی، 36 کالا، و دو نوع خانوار ایجاد شد استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد مالیات 51. 3 ریال بر هر کیلوگرم انتشار دی اکسیدکربن در سناریوی بازگرداندن یک جای کل مالیات به خانوارها، 73. 5 ریال در سناریوی کاهش مالیات بر تولید و 58 ریال در سناریوی کاهش مالیات بر نیروی کار باعث تحقق هدف کاهش 12 درصدی انتشار می شود و در هر سه سناریو بودجه مصرفی واقعی خانوار و شاخص رفاهی معادل افزایش پیدا می کنند. اشتغال در سناریوی اول کاهش و در دو سناریوی دیگر افزایش یافت اما تولید حقیقی ناخالص داخلی در سناریوی اول و دوم کاهش یافت و در سناریوی سوم تقریبا ثابت ماند. بر اساس نتایج این پژوهش فرم ضعیف فرضیه مزیت مضاعف تائید می شود یعنی کاهش مالیات های اختلال زا آثار رفاهی بهتری از بازگرداندن یک جای مالیات های اختلال زا دارد اما فرم قوی این فرضیه برای اقتصاد ایران تائید نمی شود. ضمنا سیاست کاهش مالیات بر نیروی کار، بهترین آثار رفاهی و کارایی را به همراه دارد.