پدیدارشناسی با همه گستردگی ای که دارد، نمی تواند با همه ابعاد برای بازنمایی و تشریح رخدادهای شهودی (تجلیات) به کار آید. از این رو، ما این مقاله را تنها به بحث و بررسی درباره برخی از وجوه آن، یعنی وجه التفاتی و فروکاست و نیز ارتباط عین و ذهن -که در عرفان روزبهان بقلی در قالب وصل و فصل بیان می شود- محدود کرده و کوشیده ایم تا آنجا که ممکن است، از امکان های این روش برای شکوفایی و فعلیت بخشیدن به ظرفیت های عرفان اسلامی، به ویژه نقش شناختی تجلیات عرفانی مدد جوییم؛ و سرانجام، با اتکا به مبانی عرفانی- فلسفی یادشده در این روش، به برداشتی متفاوت از بحث تجلیات جمالی و جلالی (در قالب پدیدارهای التباسی) دست یابیم.