تنش خشکی بزرگ ترین عامل محدودکننده ی رشد و عملکرد نخود در کشور است. به منظور برآورد تنوع ژنتیکی، وراثت پذیری و تعیین روابط بین صفات زراعی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک، 64ژنوتیپ نخود کابلی در قالب دو طرح لاتیس ساده (8×8) در شرایط خشکی آخر فصل و آبیاری با دو تکرار در سال زراعی1395-1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان مورد بررسی قرار گرفتند. تنش خشکی در مرحله50درصد گل دهی اعمال شد. صفات عملکرد، اجزای عملکرد، دوره پُرشدن دانه، سرعت پُرشدن دانه، شاخص اسپد، فتوسنتز خالص و هدایت روزنه ای اندازه گیری شدند. در شرایط نرمال صفت دوره پُرشدن دانه و تعداد برگچه ها با مقادیر 07/11 و 13/9درصد بیشترین ضریب تنوع ژنتیکی را به خود اختصاص دادند. در شرایط تنش صفات فتوسنتز خالص و هدایت روزنه ای دارای بیشترین ضریب تغییرات ژنتیکی (به ترتیب 14/33 و 76/31) بودند. تجزیه علیت در هر دو محیط نرمال و تنش نشان داد که سرعت پُرشدن دانه بیشترین اثر مستقیم را به ترتیب با مقادیر 527/0 و 702/0 بر روی عملکرد دانه داشت. در شرایط نرمال پس از سرعت پُرشدن دانه، صفات تعداد دانه در بوته، وزن100دانه و دوره پُرشدن دانه و در شرایط تنش، دوره پُرشدن دانه بالاترین اثر مستقیم را بر عملکرد دانه داشتند. بر اساس نتایج، گزینش برای صفات فیزیولوژیک مانند هدایت روزنه ای یا سرعت پُرشدن دانه می تواند در افزایش عملکرد نخود در شرایط تنش آخر فصل مؤثر باشد.