هدف: هدف این پژوهش، بررسی سیر تطور نظریه های تقلب مالی و ارائه فراالگوی تقلب است که انگیزه های مالی و غیر مالی مربوط به ارتکاب تقلب را در قالب الگو های مختلف تشریح نماید. مسأله پژوهش شامل موارد زیر می گردد: مهم ترین انگیزه-های ارتکاب تقلب چیست؟ کدام الگوی تقلب می تواند انگیزه ارتکاب تقلب را کامل تر توضیح دهد؟ و نتیجه حاصل از این الگوها برای حسابداران چیست؟ روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از فن تحلیل محتوا و به کارگیری "فراتحلیل مقاله های لاتین چاپ شده در زمینه تقلب برای دوره زمانی 1950تا 2017 صورت گرفت. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد که الگوی تقلب در دهه 1950 از "مثلث تقلب"، که شامل سه بعد فشار، فرصت و توجیه است، شروع شده و مشکل مالی، سیسم ضعیف کنترل داخلی و وضعیت نامطلوب کاری به عنوان انگیزه های تقلب شناسایی شدند. در دهه 1980، ویژگی های شخصی و محیط شغلی شناسایی و وجه "کمال شخص" معرفی شد. در دهه 1990، عوامل رفتاری، به وبژه شهرت، هنجارهای ذهنی و کنترل بر تمایل، به عنوان عوامل انگیزه تقلب مدیران شناسایی شدند. در دهه 2000، وجه "قابلیت شخص" شامل هوش، موقعیت و نقش فرد، شناسایی و به ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز توجه شد. از سال 2010 تاکنون، به فراالگوها توجه شده است. نتیجه گیری: فراالگوی ارایه شده در این مطالعه، دارای ابعاد مالی و غیر مالی است و در چهار دسته کلی شرایطی، موقعیتی، هنجاری و هوش انسانی قرار گرفته که هر یک از این چهار بعد را می توان در سه سطح کلی فردی، سازمانی و بین المللی مورد تحلیل قرار داد. دانش افزایی: در این مطالعه، اجزاء لوزی تقلب وچهار جزء آن (انگیزه/فشار، فرصت، گرایش/توجیه و قابلیت)، به صورت هم-زمان مورد مطالعه قرار است و بر این اساس فراالگویی جامع ارائه شد.