ورود یا عدم ورود نیروهای مسلح در حوزه های اقتصادی و سنجش میزان موفقیت این نیروها یکی از مباحث روز مدیریت کلان کشور است. در مطالعه حاضر با ارائه دلایل موافقان و مخالفان ورود نیروهای مسلح به حوزه اقتصاد، طرح مسئله شده و سپس با ارزیابی الگو های مختلف تصمیم گیری سبد کسب و کار اقتصادی، الگوی نهایی برای اقتصادی بودن یا نبودن فعالیت بنگاه های اقتصادی نیروهای مسلح ارائه گردیده است. این نوشته باهدف ارائه الگوی مناسب برای ارزیابی فعالیت بنگاه های اقتصادی نیروهای مسلح کشور صورت پذیرفته است. در راستای گردآوری اطلاعات موردنیاز، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. با توجه به رایزنی های انجام شده، تعداد 100 پرسشنامه از اعضای در دسترس جامعه گرد آوری شد. در راستای تجزیه وتحلیل اطلاعات گرد آوری شده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون فریدمن و روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. بعد از استخراج الگو، روش آزمون T تک نمونه ای برای سنجش درستی الگو مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که 24 درصد از شرکت های موجود در سازمان موردمطالعه مجاز به ادامه فعالیت می باشند. بقیه شرکت ها باید منحل شده (56 درصد)، و یا جهت ادامه فعالیت، مجوز های لازم را از نهادهای صاحب صلاحیت دریافت نمایند (20درصد). چهار عامل به عنوان مهم ترین عوامل اثرگذار بر عدم موفقیت کامل نیروهای نظامی در فعالیت بنگاه های اقتصادی شناخته شدند که عبارتنداز: 1. وجود برخی سامانه های نامناسب در انتخاب مدیران (هیئت مدیره و مدیرعامل)؛ 2. وجود برخی شتاب زدگی ها در انتخاب برخی از حوزه های فعالیت؛ 3. تسری برخی از قوانین نظامی به حوزه اقتصادی و 4. ارزیابی و پایش عملکرد ناکافی برخی از مدیران عامل.