شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، در 13 دی ماه 1398 به دست ارتش تروریستی امریکا، یکی از مهم ترین چالش های امنیت ملی در دهه چهارم انقلاب اسلامی ایران بود. ترور شهید سپهبد سلیمانی، عینی ترین تقابل فیزیکی و هستی شناختی انقلاب اسلامی ایران با امریکا بعد از بحران گروگان گیری به شمار می رود و عمق تعارضات هستی شناسانه و ایدیولوژیک بین دو گفتمان مقاومت به رهبری انقلاب اسلامی ایران و گفتمان لیبرال دموکراسی به رهبری امریکا را به خوبی در سطح بین المللی بازنمایی و بازتولید کرد. در این راستا، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سوال است که شهادت سپهبد قاسم سلیمانی به دست ارتش تروریستی امریکا چه تاثیری بر امنیت هستی شناختی انقلاب اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این پاسخ استوار است که شهادت سپهبد سلیمانی باعث بازتولید امنیت هستی شناختی انقلاب اسلامی و تقویت و قطعیت یافتن مولفه های هستی بخش انقلاب اسلامی نظیر اسلام سیاسی، هویت سیاسی، امریکاستیزی و صهیونیسم ستیزی (استکبارستیزی)، شهادت طلبی و مقاومت شد. پژوهش از حیث نوع، بنیادی و از حیث رویکرد، توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از شیوه اسنادی و برای تحلیل داده ها از چهارچوب مفهومی و نظری امنیت هستی شناختی استفاده شده است.