Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    1-24
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    383
  • دانلود: 

    93
چکیده: 

سابقه و هدف: کمبود آب و پایین بودن حاصلخیزی خاک از مهم ترین عوامل محدودکننده رشد و عملکرد گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک است. با توجه به تثبیت بخش اعظم کودهای فسفاته به ویژه در خاک های آهکی، مصرف بیش از حد این کودها علاوه بر کارایی کمتر، مشکلات زیست محیطی و اقتصادی نیز به دنبال دارد. استفاده از ریزجانداران مفید خاکزی می تواند علاوه بر تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه، تحمل آن را به تنش های محیطی به ویژه خشکی افزایش دهد. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش باکتری های حل کننده فسفات (Pseudomonas fluorescens 187 و Pseudomonas fluorescens sp. ) و قارچ های مایکوریزا (گونه های مختلفGlomus)بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم و بهبود کارایی مصرف آب در سطوح مختلف آب آبیاری است. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بر روی گندم (رقم آنفارم 4) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال زراعی 97-1396 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح آب آبیاری (I0، I1، I2 و I3 به ترتیب معادل 100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی (FC)) و چهار سطح تیمار کودی (F0، F1، F2 و F3 به ترتیب شاهد، ریزجانداران محرک رشد گیاه، سوپرفسفات تریپل به مقدار 150 کیلوگرم در هکتار و ریزجانداران محرک رشد گیاه+ سوپرفسفات تریپل به مقدار 75 کیلوگرم در هکتار) بود. پس از رسیدگی کامل، از هر کرت تعداد 10 بوته با رعایت اثر حاشیه ای انتخاب سپس ارتفاع و تعداد پنجه آن ها اندازه گیری شد. پس از برداشت نیز شاخص های طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، غلظت فسفر دانه و درصد کلونیزاسیون ریشه اندازه گیری و شاخص برداشت و کارایی مصرف آب نیز محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با کاهش مصرف آب از 100 درصد به 50 درصد ظرفیت زراعی پارامترهای ارتفاع بوته (19 درصد)، تعداد پنجه (35 درصد)، تعداد سنبله (22 درصد)، تعداد دانه در سنبله (17 درصد)، وزن هزار دانه (20 درصد) و عملکرد دانه (35 درصد) گندم کاهش، ولی غلظت فسفر دانه (42 درصد) به طور معنی داری افزایش یافت. تنش آبی عملکرد دانه را در مقایسه با عملکرد بیولوژیک بیشتر کاهش داد. از طرف دیگر، کاربرد ریزجانداران محرک رشد گیاه و کود فسفاته موجب افزایش پارامترهای فوق در سطوح مختلف آب آبیاری شد. بر اساس نتایج، در بیشتر شاخص های مورد مطالعه از جمله تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و غلظت فسفر دانه تفاوت معنی داری بین کاربرد کود فسفاته و ریزجانداران محرک رشد گیاه+ 50 درصد کود شیمیایی در سطوح مختلف آب آبیاری مشاهده نشد. کاربرد همزمان ریزجانداران محرک رشد گیاه با50 درصد کود شیمیایی در سطوح آب آبیاری 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی، عملکرد دانه را به ترتیب 79، 88 و 75 درصد و عملکرد بیولوژیک را به ترتیب 57، 71 و 61 درصد نسبت به همان سطح آبیاری افزایش داد. همچنین با کاهش مصرف آب از 100 درصد به 25 درصد ظرفیت زراعی، درصد کلونیزاسیون ریشه 33 درصد و با مصرف کود فسفاته مقدار آن22 درصد کاهش یافت. هم چنین با کاهش مصرف آب از 100 به 25 درصد ظرفیت زراعی، کارایی مصرف آب حدود 3/2 برابر افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اگرچه در بیشتر شاخص های اندازه گیری شده کاربرد کودهای شیمیایی بیش ترین تأثیر را در افزایش این شاخص ها داشت ولی، کاربرد ریزجانداران محرک رشد گیاه همراه با 50 درصد کود فسفاته از لحاظ آماری تفاوتی با کاربرد کامل کود شیمیایی نداشت. به عبارتی، با توجه به مشکلات زیست محیطی کودهای شیمیایی می توان تا حدود 50 درصد مصرف کودهای شیمیایی را بدون تأثیر معنی دار بر عملکرد، کاهش داد. بنابراین کاربرد کودهای شیمیایی و ریزجانداران محرک رشد گیاه در شرایط کمبود آب در تولید گندم توصیه می شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 383

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 93 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    25-40
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    479
  • دانلود: 

    509
چکیده: 

سابقه و هدف: کاربرد علف کش ها برای کنترل علف های هرز در کشاورزی و بالا بردن تولید محصولات زراعی از نظر کمی و کیفی اجتناب ناپدیر است. از طرف دیگر، در کاربرد علف کش ها مسئله مقاومت علف های هرز به علف کش ها بایستی مورد توجه قرار گیرد. اختلاط علف کش ها باعث افزایش کارایی علف کش ها و کنترل بهتر و مؤثرتر علف های هرز شده و می تواند منجر به تأخیر در بروز مقاومت علف های هرز به علف کش ها شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی اختلاط سولفوسولفورون و توفوردی و میزان گیاه سوزی گندم در اثر این اختلاط انجام شد. مواد و روش ها: به منظور بررسی اثر اختلاط دو علف کش توفوردی و سولفوسولفورون بر گندم و نیز علف های هرز خردل وحشی و شبدرشیرین آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در پاییز سال 1394 در گلخانه پردیس دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. در این پژوهش از دو علف کش رایج در مزارع گندم استان گلستان شامل: علف کش دومنظوره سولفوسولفورون (آپیروس) و علف کش پهن برگ کش توفوردی استفاده شد. علف کش ها به میزان صفر، 1/0، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، 1 و 2 برابر دز توصیه شده، 2000 گرم ماده مؤثره توفوردی و 6/26 گرم ماده مؤثره سولفوسولفورون با پنج نسبت اختلاط (0: 100)، (25: 75)، (50: 50)، (75: 25) و (100: 0) به کار برده شدند. تابع لوگ-لجستیک برای برازش داده های مربوط به پاسخ وزن خشک گیاهان در مقابل دزهای مختلف علف کش ها برای هر نسبت اختلاط استفاده و مقادیر علف کش مورد نیاز برای 50 درصد بازدارندگی رشد گیاهان (GR50) برآورد گردید. سپس از منحنی های هم اثر و مدل های اختلاط برای تعیین اثر اختلاط علف کش های سولفوسولفورون و توفوردی استفاده شد. یافته ها: تعداد بوته های زنده مانده شبدرشیرین و خردل وحشی (نسبت به شاهد) در اثر افزایش دز مصرف علف کش های توفوردی و سولفوسولفورون و نسبت های مختلف اختلاط آن ها کاهش یافت، در دزهای بالا تمام بوته های علف هرز از بین رفتند. اختلاط علف-کش های توفوردی و سولفوسولفورون روی وزن خشک علف های هرز خردل وحشی و شبدرشیرین اثر گذاشت. مقدار علف کش های توفوردی و سولفوسولفورون لازم برای 50 درصد کاهش وزن خشک علف های هرز خردل وحشی به ترتیب 639/0 و 906/0برابر دز توصیه شده برآورد شد، این مقادیر برای شبدرشیرین به ترتیب 043/1 و 063/1 درصد دز توصیه شده علف کش های یاد شده بود. هم چنین مقایسه میانگین وزن خشک بوته های گندم نشان داد هیچ تفاوت معنی داری بین وزن خشک بوته ها هنگام استفاده از سولفوسولفورون به-صورت خالص وجود نداشت، بنابراین علف کش سولفوسولفورون تأثیری در کاهش وزن گندم ندارد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر بیانگر آن است که اختلاط دو علف کش مورد مطالعه باعث کاهش کارایی سولفوسولفورون شد. همچنین اختلاط دو علف کش سولفوسولفورون و توفوردی در دز توصیه شده تأثیر معنی داری روی وزن خشک گندم نداشت.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 479

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 509 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    41-56
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    614
  • دانلود: 

    565
چکیده: 

سابقه هدف: مدیریت علف های هرز در زراعت لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L. ) با توجه به کاهش قابل ملاحظه رشد و عملکرد آن در شرایط تداخل علف های هرز، حائز اهمیت بسیاری است. بر این اساس توجه به تفاوت های موجود در ژنوتیپ های لوبیا قرمز و سطوح تراکم گیاه زراعی می تواند کمک کننده باشد. در این پژوهش اثر تراکم کاشت سه ژنوتیپ لوبیا قرمز در شرایط آلوده به علف های هرز بر خصوصیات رشد، عملکرد و اجزای عملکرد مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: این آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گیلان در سال 1396 اجرا شد. کرت های اصلی شامل ژنوتیپ های لوبیا قرمز (رقم درخشان، رقم صیاد و لاین D81083) و کرت های فرعی عبارت از تراکم کاشت لوبیا قرمز شامل 15، 25 و 35 بوته در مترمربع در شرایط آلوده به علف هرز و 25 بوته در مترمربع در شرایط عاری از علف هرز بود. یافته ها: ژنوتیپ و تراکم لوبیا قرمز در شرایط آلوده و عاری از علف هرز، ارتفاع بوته و عملکرد دانه را تحت تأثیر قرار داد؛ اما اثری بر شاخص برداشت نداشت. واکنش عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن خشک صد دانه لوبیا قرمز در ژنوتیپ های مختلف بسته به تراکم کاشت متفاوت بود. بیش ترین ارتفاع بوته به ترتیب در ژنوتیپ های صیاد، D81083 و درخشان مشاهده شد. ارتفاع بوته ها در تراکم 25 بوته در مترمربع، در شرایط آلوده و عاری از علف هرز اختلاف معنی داری نداشت؛ اگرچه تراکم 35 و 15 بوته لوبیا قرمز در مترمربع در شرایط آلوده به علف هرز به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین ارتفاع بودند. بیش ترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه در هر سه ژنوتیپ در شرایط عاری از علف هرز مشاهده شد. در همه تراکم های کاشت، عملکرد دانه در لاین D81083 بیش ترین و در رقم صیاد کم ترین مقدار بود و هردو تفاوت معنی داری با رقم درخشان نشان ندادند. در مقایسه تیمارهای آلوده به علف هرز با یکدیگر، در رقم درخشان بیش ترین مقادیر عملکرد بیولوژیک و تعداد غلاف در بوته مربوط به تراکم 25 بوته در مترمربع بود؛ در رقم صیاد بیش ترین عملکرد بیولوژیک و در لاین D81083 بیش ترین عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه در تراکم 25 و 35 بوته در مترمربع مشاهده شد. در رقم صیاد تعداد غلاف در بوته و وزن صد دانه تفاوت معنی داری در تراکم های مختلف آلوده به علف هرز نشان نداد. کم ترین تعداد غلاف در بوته در رقم درخشان، در تراکم 35 و 15 بوته در مترمربع و آلوده به علف هرز و برای لاین D81083 در تراکم 15 بوته در مترمربع و آلوده به علف هرز مشاهده شد. تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه رقم درخشان در تراکم 25 بوته در مترمربع و شرایط آلوده به علف هرز و نیز تعداد دانه در غلاف رقم صیاد و لاین D81083 در تراکم های 25 و 35 بوته در مترمربع و آلوده به علف هرز تفاوت معنی داری با تراکم 25 بوته در مترمربع و شرایط عاری از علف هرز نداشتند. در هر سه ژنوتیپ کم ترین تعداد دانه در غلاف مربوط به تراکم 15 بوته در مترمربع و آلوده به علف هرز بود. شاخص های رقابت، قابلیت تحمل رقابت و افت عملکرد تفاوت معنی داری بین رقم درخشان و لاین D81083 نداشت؛ درحالی که توانایی رقابت رقم صیاد پایین تر از دو ژنوتیپ دیگر بود. نتیجه گیری: به طورکلی می توان اظهار داشت که علی رغم وجود بعضی تفاوت ها در اثر رقابت علف های هرز بر اجزای عملکرد، هر سه ژنوتیپ لوبیا قرمز نسبت به حضور علف های هرز طی فصل رشد حساس بوده و از نظر تولید زیست توده و دانه کاهش عملکرد قابل توجهی را نشان دادند. این کاهش به ویژه در تراکم پایین تر گیاه زراعی (15 بوته در مترمربع و شرایط آلوده به علف هرز) بیش تر بود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 614

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 565 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    57-76
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    315
  • دانلود: 

    483
چکیده: 

سابقه و هدف: باقلا(Vicia faba L. ) یکی از مهم ترین حبوبات از لحاظ تثبیت بیولوژیک نیتروژن و میزان پروتئین بوده و قابلیت رشد در دامنه وسیعی از شرایط اقلیمی و خاک را دارد. ژنوتیپ های مختلفی از باقلا وجود دارند که دارای پتانسیل بالایی از نظر صفات مؤثر بر عملکرد دانه می باشند. مطالعه تنوع کلکسیون های گیاهان زراعی، به منظور شناسایی صفات ارزشمند زراعی و بهره برداری در راستای برنامه های اصلاحی حائز اهمیت است. با شناسایی و معرفی ژنوتیپ های پر محصول می توان سطح زیر کشت و عملکرد در واحد سطح را افزایش داد. این بررسی جهت شناخت فنولوژی (مراحل رشد و نمو)، انتخاب ژنوتیپ های برتر باقلا و ارزیابی تنوع ژنتیکی صفات زراعی انجام شد. مواد و روش ها: این آزمایش در سال زراعی 96-1395 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گرگان اجرا شد. 26 ژنوتیپ مختلف باقلا در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار ارزیابی شدند. صفاتی از جمله سرعت سبزشدن، یکنواختی سبزشدن، روز از کاشت تا گل دهی، روز از کاشت تا غلاف دهی، روز از کاشت تا پرشدن دانه، روز از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک، تعداد شاخه در بوته، ارتفاع بوته، فاصله اولین غلاف از سطح زمین، طول غلاف، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن 100دانه و عملکرد دانه مقایسه شدند. به منظور گروه بندی ژنوتیپ ها تجزیه کلاستر بر اساس توان دوم اقلیدسی و روش وارد انجام شد. تجزیه های آماری با استفاده از نرم افزارهای SAS و SPSS انجام شد. یافته ها: بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد بررسی در سطح یک درصد اختلاف معنی دار وجود داشت. طبق نتایج مقایسه میانگین بیش ترین سرعت سبزشدن با 05/0 روز متعلق به G-faba-18-2، بیش ترین زمان از کاشت تا رسیدن به مرحله گل دهی با 7/129 روز متعلق به G-faba-393، بیش ترین روز از کاشت تا غلاف دهی با 7/150 روز متعلق به G-faba-18-3 و بیش ترین زمان از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک با 7/194 روز متعلق به G-faba-393 بود. بیش ترین تعداد غلاف در بوته با 30/30 به ژنوتیپ G-faba-393 تعلق داشت. بیش ترین تعداد دانه در غلاف با 5/4، 66/4 و 56/4 عدد به طور مشترک به ژنوتیپ های G-faba-8، G-faba-21 و G-faba-20 (رقم برکت) تعلق داشت. بالاترین وزن 100دانه با 1/203 متعلق به ژنوتیپ G-faba-1-2 بود. ژنوتیپ های G-faba-8 با 6314، G-faba-7 با 6206، G-faba-1-2 با 6118 و G-faba-218 با 5989 کیلوگرم در هکتار به طور مشترک بالاترین عملکرد دانه را تولید کردند و پس از آن ژنوتیپ های G-faba-20، G-faba-21، G-faba-5 و G-faba-332قرار گرفتند. نمودار تجزیه کلاستر به روش وارد، برای پنج صفت، 26 ژنوتیپ را در سه گروه (I، II و III) قرار داد. کلاستر I شامل 1/46 درصد از کل ژنوتیپ ها بود. ژنوتیپ های این گروه از لحاظ تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه و عملکرد دانه بالاتر از میانگین کل بودند. این ژنوتیپ ها می توانند در برنامه های اصلاحی در جهت بهبود و افزایش عملکرد مورد استفاده قرار گیرند. نتیجه گیری: ژنوتیپ های مورد بررسی تنوع فنوتیپی زیادی از لحاظ مورفولوژی، فنولوژی و عملکرد داشتند. ژنوتیپ هایی که تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه و طول غلاف مناسبی داشتند، توانستند عملکرد دانه بیش تری نسبت به سایر ژنوتیپ ها تولید کنند. ژنوتیپ های G-faba-8، G-faba-7، G-faba-1-2 و G-faba-218 بالاترین عملکرد دانه در هکتار را تولید کردند. عملکرد ژنوتیپ های فوق از رقم برکت که کشت آن در منطقه گرگان متداول است، بیش تر بود. در صورت تکرار این نتایج در آزمایشات آتی و پایداری عملکرد آن در منطقه می توان از این ژنوتیپ ها جهت دستیابی به افزایش تولید بهره برد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 315

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 483 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    77-92
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    386
  • دانلود: 

    502
چکیده: 

سابقه و هدف: امروزه تریتیکاله به عنوان یک غله تجاری با پتانسیل بالا برای تغذیه انسان و دام مطرح است. با توجه به این که تریتیکاله تحمل خوبی نسبت به وضعیت نامناسب محیطی نشان میدهد، جایگزین خوبی برای گندم نان در وضعیت محیطی نامناسب و کمبازده است. کاربرد کودهای شیمیایی در کشت وکار غلات باعث تخریب بوم سامانه های زراعی و ایجادآلودگی های زیست محیطی می شود. یکی از رویکرد های رفع این مشکل استفاده از اصول کشاورزی پایدار در این بوم نظام ها است. از جمله این راهکارها می توان به استفاده از کودهای آلی نظیر اسید هیومیک اشاره کرد. یکی از عوامل مهم در اثربخشی بیشتر کود، کاربرد غلظت و زمان مناسب مصرف آن است. از اینرو تعیین مناسب ترین غلظت و زمان کاربرد برگی اسید هیومیک در کشت و کار تریتیکاله دارای اهمیت می باشد. این آزمایش با هدف تعیین بهترین غلظت و زمان محلول پاشی اسید هیومیک برای افزایش عملکرد کمی و کیفی تریتیکاله در شرایط آب و هوایی خوزستان انجام شد. مواد و روش ها: آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل زمان محلول پاشی در چهار سطح به عنوان عامل اصلی (پنجهزنی، ساقه رفتن، ظهور برگ پرچم، گرده افشانی) و غلظت در چهارسطح به عنوان عامل فرعی (صفر، 200، 400 و 600 میلی گرم در لیتر) بود. صفات مورد ارزیابی در این آزمایش شامل خصوصیات ظاهری، عملکرد، اجزاء عملکرد، درصد پروتئین دانه و عملکرد پروتئین بود. یافته ها: اثر زمان محلول پاشی بر ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله و عملکرد زیستتوده معنی دار شد و بیشترین ارتفاع بوته بامیانگین 3/124 سانتی متراز کاربرد اسید هیومیک درمرحله ساقه رفتن و بیشترین عملکرد زیستی) 3/17438 کیلوگرم در هکتار) در مرحله برگ پرچم با تفاوت معنی دار با شاهد به دست آمد. اثر غلظت بر تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه و عملکرد زیستی معنی دار بود. همچنین اثر متقابل زمان و غلظت محلول پاشی بر طول پدانکل، طول سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنی دار گردید. بیشترین عملکرد دانه (6796کیلوگرم در هکتار) از محلول پاشی 200 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک در مرحله ظهور برگ پرچم به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نقش مثبت اسید هیومیک در بهبود رشد و عملکرد این گیاه در پژوهش حاضر و نیز هزینه کم کاربرد آن در سطح وسیع، محلول پاشی آن در زراعت تریتیکاله توصیه می شود. بر اساس نتایج این آزمایش، برای بدست آوردن بیشترین عملکرد دانه در زراعت تریتیکاله کاربرد برگی 200 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک در مرحله برگ پرچم پیشنهاد می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 386

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 502 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    93-110
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    603
  • دانلود: 

    490
چکیده: 

کم آبی سبب طیف وسیعی از واکنش های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در گیاهان می شود و یکی از سازوکارهای کارآمدی که گیاه به هنگام روبرو شدن با کم آبی، برای حفظ آماس سلولی به کار می گیرد، تنظیم اسمزی است. امروزه شیوه محلول پاشی برگی به عنوان مکمل روش های خاکی شیوه ای مؤثر در مقابله با تنش های محیطی می باشد، از آنجایی که عصاره مرزنجوش و آویشن کوهی دارای ترکیبات ضد اکسیدانی می باشند به نظر می رسد این ترکیبات جهت کاهش شدت تنش مفید باشند، از این رو این پژوهش به منظور بررسی اثر محلول پاشی عصاره مرزنجوش و آویشن کوهی بر خصوصیات کمی و کیفی کنجد رقم ناز تحت شرایط تنش کم آبی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گرگان به اجرا در آمد. این آزمایش طی دو سال به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 2 رژیم مختلف آبیاری؛ هر 15 روز یک بار و هر 25 روز یک بار، 3 سطح محلول پاشی مرزنجوش صفر، 40 و 60 درصد حجمی و 3 سطح محلول پاشی آویشن کوهی صفر، 10 و 20 درصد حجمی بود. سطوح رژیم آبیاری به عنوان فاکتور اصلی و سطوح مرزنجوش و آویشن کوهی به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. در نهایت تمامی داده ها با استفاده از SAS 9. 2 آنالیز شدند. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که تنش کم آبی به طور معنی داری سبب کاهش صفات مورفولوژیک اندازه گیری شده از قبیل شاخص سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک میوه، ارتفاع بوته، میزان کلروفیل a، میزان کلروفیل b شد. همچنین نتایج نشان داد که تنش کم آبی سبب افزایش میزان کاروتنوئید، میزان فلاونوئید، کلسیم و پتاسیم شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان شاخص سطح برگ (76/3 و 93/2)، وزن خشک برگ (88/57 گرم در متر مربع)، ارتفاع بوته (159 سانتیمتر)، کلروفیل a (7/21 میلی گرم در گرم وزن تر) و کلروفیل b (61/20 میلی گرم در گرم وزن تر) مربوط به شرایط آبیاری مناسب و تیمار 60 درصد مرزنجوش و 20 درصد آویشن کوهی بود. بیشترین میزان کاروتنوئید (58/18 میلی گرم در گرم وزن تر)، فلاونوئید (003/0 میلی گرم بر گرم وزن تر)، کلسیم (57/0 درصد) و پتاسیم (97/2 درصد)مربوط به شرایط کم آبیاری و تیمار 60 درصد مرزنجوش و 20 درصد آویشن کوهی بود. به طورکلی نتایح نشان داد که با افزایش میزان مصرف عصاره مرزنجوش و آویشن کوهی شاخص های اندازه گیری شده تحت هر دو شرایط تنش کم آبی و عدم تنش افزایش یافت. بیشترین اثر بر میزان شاخص های اندازه گیری شده تحت هر دو شرایط تنش کم آبی و عدم تنش مربوط به تیمار محلول پاشی 60 درصد حجمی عصاره مرزنجوش و 20 درصد حجمی عصاره آویشن کوهی بود، ولی در برخی از صفات با تیمار محلول پاشی 60 درصد حجمی عصاره مرزنجوش و 10 درصد حجمی عصاره آویشن کوهی و محلول پاشی 40 درصد حجمی عصاره مرزنجوش و 20 درصد حجمی عصاره آویشن کوهی اختلاف معنی داری نداشت. استفاده از عصاره گیاهی در هر دو شرایط آبیاری اثر گذار بود ولی اثرگذاری آن در شرایط تنش بیشتر بود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 603

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 490 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    111-120
تعامل: 
  • استنادات: 

    1
  • بازدید: 

    960
  • دانلود: 

    607
چکیده: 

سابقه و هدف: افزایش جمعیت و نیاز به غذا از یک طرف و محدودیت استفاده از منابع آب های متعارف و توسعه تدریجی شوری منابع آب و خاک از طرف دیگر سبب شده است که راهکارها و اقدامات پایدار تولید در منابع آب و خاک نامتعارف (شور) اهمیت دوچندان پیدا کنند. یکی از این استراتژی ها برای دستیابی مستقیم تر به گزینه های مناسب و متحمل در برابر شوری، کار بر روی گیاهان شورزیست به عنوان گونه های گیاهی دارای تحمل ذاتی بالا به شوری است. گیاه کینوا به عنوان یک گیاه شورزیست اختیاری، در خاک های شور و مناطقی که امکان آبیاری با آب های نامتعارف و خیلی شور وجود دارد، قابل کشت است. این پژوهش برای بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر اجزاء عملکرد، وزن خشک زیست توده، عملکرد دانه و شاخص برداشت کینوا در کشت بهاره انجام گردید. مواد و روش ها: این آزمایش در شرایط لایسیمتری در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در مرکز ملی تحقیقات شوری در استان یزد در سال زراعی 97-1396 انجام شد. سطوح شوری مورد استفاده شامل چهار سطح 5، 10، 15 و 20 دسی زیمنس بر متر آب آبیاری بود. 12 عدد لایسیمتر وزنی با طول 85، عرض 25 و ارتفاع 30 سانتی متر تهیه شده و سپس هر یک از لایسیمترها با خاک لوم شنی با چگالی ظاهری 4/1 گرم بر سانتی متر مکعب پر شدند. کشت به صورت بذری در ابتدای اسفند 1396 انجام یافت و پس از رسیدن به مرحله چهار برگی اقدام به تنک کردن بوته ها شد و در نهایت 10 بوته در هر لایسیمتر نگه داشته شد. آبیاری بر اساس میزان تخلیه رطوبت خاک در هر نوبت و نیاز آبشویی حدود 20 درصد انجام شد. برای کنترل شوری خاک، زه آب خروجی از ناحیه ریشه در هر نوبت از آبیاری جمع آوری شده و هدایت الکتریکی آن اندازه گیری گردید. در انتهای کار، برداشت کینوا به صورت دستی انجام و پس از خشک شدن، وزن خشک زیست توده، عملکرد دانه و شاخص برداشت و صفاتی مانند ارتفاع بوته و غیره اندازه گیری گردید. یافته ها: نتایج نشان دهنده کاهش معنی دار (در سطح یک درصد) عملکرد، اجزاء عملکرد و شاخص برداشت کینوا با افزایش شوری آب آبیاری بود. افزایش شوری از 5 به 20 دسی زیمنس بر متر موجب کاهش 5/29 درصدی وزن خشک زیست توده، 77 درصدی عملکرد دانه و 7/11 درصدی شاخص برداشت، 17 درصدی ارتفاع بوته، 29 درصدی طول پانیکول، 39 درصدی عرض پانیکول، 40 درصدی تعداد ساقه فرعی، 39 درصدی تعداد پانیکول در بوته و 19 درصدی وزن هزار دانه گردید. نتایج ضرایب همسبتگی پیرسون حاکی از همبستگی معنی دار عملکرد دانه با زیست توده (r=0. 961**)، ارتفاع بوته (r=0. 952**) و تعداد ساقه فرعی (r=0. 944**) بود. نتیجه گیری: افزایش شوری آب آبیاری از 5 تا 20 دسی زیمنس بر متر به طورکلی باعث کاهش وزن زیست توده، عملکرد دانه و شاخص برداشت کینوا در کشت بهاره شد. با این وجود بین سطوح شوری 5 و 10 دسی زیمنس بر متر از نظر عملکرد دانه، وزن زیست توده و شاخص برداشت اختلاف معنی دار مشاهده نشد، اما افزایش شوری بالاتر از 15 دسی زیمنس بر متر موجب کاهش شدید و معنی دار این صفات شد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 960

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 607 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 1 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    121-136
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    282
  • دانلود: 

    111
چکیده: 

سابقه و هدف: پایین بودن و بی ثباتی عملکرد، یکی از مهم ترین مسائل موجود در رابطه با کشت نخود است. کشت نخود در اکثر مناطق ایران، به طور عمده در بهار صورت می پذیرد. در نتیجه، گیاه در طول فصل رشد به خصوص در مراحل پایانی رشد، با تنش های غیر زیستی مانند گرما و خشکی مواجه می شود. جهت افزایش عملکرد نخود می توان از روش هایی مانند کشت پاییزه استفاده نمود، اما مشکلی که در این رابطه وجود دارد، پایین بودن تحمل در ارقام موجود نسبت به یخ زدگی است؛ بنابراین ﺑ ﺎ ﺗ ﻮ ﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﺑ ﺮ ﺗ ﺮ ی ﻫ ﺎ ی ﻛ ﺸ ﺖ ﭘ ﺎ ﻳ ﻴ ﺰ ه ﻧ ﺨ ﻮ د، ﺷ ﻨ ﺎ ﺳ ﺎ ﻳ ﻲ ژﻧ ﻮ ﺗ ﻴ ﭗ ﻫ ﺎ ی ﻣ ﺘ ﺤ ﻤ ﻞ ﺑ ﻪ یخ زدگی ﺑ ﺎ ﻋ ﻤ ﻠ ﻜ ﺮ د ﻣ ﻨ ﺎ ﺳ ﺐ ، یک ﺿ ﺮ ورت ﺑ ﻪ ﺷ ﻤ ﺎ ر ﻣ ﻲ رود. مواد و روش ها: آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با 29 ژنوتیپ نخود دسی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 96-1395 انجام شد. ژنوتیپ های مورد مطالعه از بانک بذر پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد تهیه و در دهه اول آبان ماه کشت شدند. در طول فصل رشد، حداقل درجه حرارت 13-درجه سانتی گراد بود. به منظور تعیین درصد بقاء، 30 روز پس از سبز شدن و هفته آخر اسفندماه، تعداد گیاهان هر ژنوتیپ شمارش و درصد بقاء محاسبه شد. در انتهای فصل رشد، ارتفاع نهایی بوته، تعداد شاخه اصلی و فرعی، ﺗ ﻌ ﺪ اد ﻏ ﻼ ف در ﺑ ﻮ ﺗ ﻪ ، وزن صد داﻧ ﻪ ، وزن داﻧ ﻪ در بوته، عملکرد دانه در متر مربع، وزن زیست توده در بوته، عملکرد زیستی در متر مربع و ﺷ ﺎ ﺧ ﺺ ﺑ ﺮ داﺷ ﺖ اﻧ ﺪ ازه ﮔ ﻴ ﺮ ی ﺷ ﺪ . یافته ها: بر اساس ﻧ ﺘ ﺎ ﻳ ﺞ ، ﺗ ﻔ ﺎ وت ﻣ ﻴ ﺎ ن ژﻧ ﻮ ﺗ ﻴ ﭗ ﻫ ﺎ از نظر ﻛ ﻠ ﻴ ﻪ ﺻ ﻔ ﺎ ت اﻧ ﺪ ازه ﮔ ﻴ ﺮ ی ﺷ ﺪ ه، ﻣ ﻌ ﻨ ﻲ دار ﺑ ﻮ د. درحالی که ﺗ ﻨ ﻬ ﺎ یک ژﻧ ﻮ ﺗ ﻴ ﭗ (MCC908) در اثر سرما به طور ﻛ ﺎ ﻣ ﻞ از ﺑ ﻴ ﻦ رﻓ ﺖ ، دامنه درﺻ ﺪ ﺑ ﻘ ﺎ ء در ﻣ ﻴ ﺎ ن دﻳ ﮕ ﺮ ژﻧ ﻮ ﺗ ﻴ ﭗ ها از هشت ﺗ ﺎ 100 درﺻ ﺪ ﻣ ﺘ ﻔ ﺎ وت ﺑ ﻮ د. در بین 29 ژنوتیپ نخود دسی مورد بررسی، 11 ژنوتیپ متحمل (بقاء 100-76 درصد) و پنج ژنوتیپ نسبتاً متحمل (بقاء 75-51 درصد) بودند. در این میان ژنوتیپ های MCC890، MCC349 و MCC873 به ترتیب با 1/98، 7/95 و 2/95 درصد، بیشترین بقاء را دارا بودند. به طورکلی نه ژنوتیپ شامل MCC373، MCC884، MCC869، MCC916، MCC349، MCC386، MCC870، MCC291 و MCC876، عملکرد بالای 154 گرم در متر مربع (معادل با 1540 کیلوگرم در هکتار) تولید کردند و تمامی آن ها به غیر از ژنوتیپ MCC916، بقای بالاتر از 7/66 درصد داشتند. صفات درصد بقاء (**76/0=r)، تعداد شاخه فرعی (*23/0=r)، تعداد غلاف در بوته (**52/0=r)، وزن صد دانه (**38/0=r)، عملکرد زیستی (**95/0=r) و شاخص برداشت (**58/0=r) همبستگی مثبت و معنی داری با وزن دانه در بوته داشتند. نتیجه گیری: ﺑ ﺎ ﺗ ﻮ ﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﻧ ﺘ ﺎ ﻳ ﺞ به دست آمده، ﺑ ﻪ ﻧ ﻈ ﺮ ﻣ ﻲ رﺳ ﺪ اﻣ ﻜ ﺎ ن دﺳ ﺘ ﻴ ﺎ ﺑ ﻲ ﺑ ﻪ ژنوتیپ های متحمل ﺑ ﻪ ﺳ ﺮ ﻣ ﺎ در نخود دسی ﺟ ﻬ ﺖ ﻛ ﺸ ﺖ در ﻣ ﻨ ﺎ ﻃ ﻖ سرد وﺟ ﻮ د دارد. بر اساس تجزیه خوشه ای می توان از ژنوتیپ های نخود دسی در دو گروه (MCC890, MCC207, MCC49, MCC10) و (MCC349, MCC291, MCC386, MCC884, MCC918, MCC868, MCC373, MCC916) در پروژه های اصلاحی جهت تحمل به سرمای زمستان بهره برد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 282

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 111 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    137-156
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    455
  • دانلود: 

    454
چکیده: 

سابقه و هدف: محدودیت آب مهمترین عامل محدود کننده در تولید کلزای بهاره در نواحی مدیترانه ایی نیمه خشک می باشد. استفاده از مواد مغذی با فن آوری نانو و تنظیم کننده های رشد ضمن تاثیر بر فرآیندهای فیزیولوژی گیاه می تواند در ایجاد تحمل به تنش آبی نقش مهمی ایفا کند. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات برخی صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه کلزای بهاره در واکنش به محلول پاشی برگی نانوسیلیکون و اسید سالیسیلیک تحت شرایط محدودیت آب بود. مواد و روش ها: این آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 1396 اجرا شد. تیمارهای محدودیت آب (شاهد یا آبیاری کامل، قطع آبیاری در مراحل ساقه روی، گلدهی و دانه بندی) و محلول پاشی سیلیکون به فرم نانودی اکسید سیلیکون (nSiO2) در سه سطح (صفر، 60 و300 میلی گرم در لیتر) و اسید سالیسیلیک (SA) در سه سطح (صفر، 5/0 و 5/2 میلی مولار) بودند. یافتهها: نتایج نشان داد اثرات اصلی فاکتورهای آزمایش روی صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه معنیدار میباشد. در تیمار آبیاری کامل، کمترین سبزینگی برگ (شاخص SPAD) مشاهده شد، با این حال بالاترین میزان این صفت تحت شرایط قطع آبیاری در مرحله گلدهی و با محلول پاشی 60 میلی گرم بر لیتر nSiO2 و 5/2 میلی مولار SA بدست آمد. در تیمارهای آبیاری کامل و قطع آبیاری در مرحله دانهبندی، محلولپاشی 300 میلی گرم بر لیتر nSiO2 منجر به کاهش معنیدار عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm) نسبت به سطح 60 میلیگرم بر لیتر nSiO2 شد. محلولپاشی 300 میلی گرم بر لیتر nSiO2 توأم با مصرف 5/0 و 5/2 میلیلیتر SA منجر به کاهش معنیدار نشت الکترولیت از غشا (EC) در مقایسه با تیمار شاهد شد. در شرایط عدم محدودیت آب، محلولپاشی 300 میلیگرم بر لیتر nSiO2 بالاترین محتوی نسبی آب (RWC) برگ را موجب شد. همچنین در بین سطوح مختلف اسید سالیسیلیک، بالاترین میزان RWC از محلولپاشی برگی 5/2 میلیلیتر SA بدست آمد. در شرایط آبیاری کامل، محلولپاشی 300 میلیگرم بر لیتر nSiO2 توأم با 5/0 میلیمولار SA، بالاترین عملکرد دانه (3/2847 کیلوگرم در هکتار) را موجب شد، در حالیکه کمترین میزان این صفت متعلق به تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی و ساقهروی بدون محلولپاشی nSiO2 و SA بود. نتیجه گیری: نتیجهگیری شد محلولپاشی nSiO2 و SA به تنهایی و یا توأم در هر دو شرایط آبیاری و محدودیت آب تاثیر مثبت بر صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه نشان داد، با این حال مقدار بالاتر nSiO2 میتواند نقش بازدارنده روی اثرات مثبت SA داشته باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 455

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 454 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    157-170
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    665
  • دانلود: 

    535
چکیده: 

سابقه و هدف: کمبود منابع آب و کم بودن کارایی آبیاری در مزارع برنج، استفاده بهینه و افزایش بهره وری از منابع موجود را ضروری می سازد. یافتن روشی از مدیریت آب که بدون تأثیرگذاری بر میزان عملکرد باعث مصرف کمتر آب گردد، لازم به نظر می رسد. تاریخ کاشت به دلیل تأثیر بر مراحل مختلف رشد و نمو و نهایتاً عملکرد دانه بسیار حائز اهمیت است. مواد و روش ها: این پژوهش به منظور بررسی اثر مدیریت آبیاری و تاریخ کاشت بر عملکرد و بهره وری آب در کشت برنج رقم هاشمی بهصورت کرت های خردشده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در دو سال زراعی 1395 و 1396 در موسسه تحقیقات برنج کشور، رشت انجام گردید. دور آبیاری بهعنوان عامل اصلی در چهار سطح غرقاب دائمی، دور آبیاری 5، 10 و 15 روز و تاریخ کاشت بهعنوان عامل فرعی در سه سطح (یک اردیبهشت، بیستم اردیبهشت و دهم خرداد) در نظر گرفته شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، تأثیر دور آبیاری و تاریخ کاشت بر صفات مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بیش ترین عملکرد شلتوک (4271 کیلوگرم در هکتار) در تیمار غرقاب به دست آمد و تیمارهای دور آبیاری 5، 10 و 15 روزه با میانگین به ترتیب 3844، 3196 و 3264 کیلوگرم در هکتار، در رده های بعدی قرار داشتند. بر پایه عملکرد زیستی، تیمارهای آبیاری 15 روزه و غرقاب به ترتیب بیش ترین و کم ترین بهره وری آبیاری را داشتند. در بررسی تاریخ های کاشت مختلف، تاریخ کاشت های یک و 20 اردیبهشت بیش ترین میزان عملکرد شلتوک (به ترتیب 3795 و 3820 کیلوگرم در هکتار) را داشتند و بیش ترین بهره وری آب مبتنی بر عملکرد شلتوک و زیست توده در تاریخ کاشت یک اردیبهشت به دست آمد. تیمار دور آبیاری 5 روزه با کاهش 10 درصد عملکرد شلتوک و صرفه جویی 10 درصد میزان آبیاری به عنوان بهترین گزینه مدیریت آبیاری در شرایط کمبود آب جهت آبیاری تعیین گردید. بیش ترین مقادیر بهره وری مصرف آب در تیمارهای دور آبیاری 10 و 15 روزه به دست آمد؛ اما با توجه به کاهش شدید عملکرد نسبت به آبیاری غرقابی (با میانگین 24 درصد کاهش عملکرد شلتوک و 14 درصد کاهش عملکرد زیست توده) گزینه های مطلوبی نبودند. با بررسی اثر تلفیق عامل آبیاری با تاریخ کاشت بر میزان کاهش عملکرد شلتوک و زیست توده و بهره وری آب، مشاهده شد که کاربرد تیمار آبیاری پنج روزه در تاریخ کاشت یک اردیبهشت بیش ترین عملکرد را با لحاظ نمودن کم ترین کاهش بهره وری آب داشته است. نتیجه گیری: تلفیق تاریخ کاشت و دوره آبیاری می تواند در افزایش عملکرد شلتوک و بهره وری تولید آب با حداکثر بهره برداری از محیط می تواند تاثیرگذار باشد. با در نظر گرفتن میزان عملکرد شلتوک و زیست توده و بهره وری آب و میزان مصرف آب، تیمار آبیاری پنج روزه در تاریخ کاشت یک اردیبهشت بهترین عملکرد شلتوک و زیست توده را داشته است. این تیمار با نه درصد کاهش مصرف آب و شش درصد کاهش عملکرد شلتوک، بهترین تیمار از نظر بهره وری و تولید برنج بوده است. بنابراین می توان با استفاده از دور آبیاری پنج روزه در منطقه مورد مطالعه، با انتخاب تاریخ کاشت مناسب می توان میزان بهره وری مصرف آب را افزایش داد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 665

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 535 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    171-186
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    311
  • دانلود: 

    473
چکیده: 

سابقه و هدف: وجود تنوع در خصوصیات ژنتیکی، اساس هر برنامه اصلاحی است و وجود حداکثر تنوع، بزرگترین شانس برای حصول موفقیت در گزینش به ویژه در شرایط آب و هوایی متغیر نظیر دیمکاری محسوب می شود. با توجه به اهمیت منابع ژنتیکی بومی عدس برای استفاده در برنامه های اصلاحی، آزمایش حاضر به منظور بررسی تنوع صفات مهم زراعی و گزینش تک بوته های عدس بومی استان زنجان در مزارع دیم انجام شد. مواد و روش ها: به این منظور تعداد 1040 تک بوته عدس در شرایط دیم مزارع پنج شهرستان مختلف استان زنجان (شامل شهرستان های خرمدره، خدابنده، ایجرود، ماهنشان و زنجان (ارمغانخانه)) در سال زراعی 94-1393، انتخاب و از لحاظ صفات عملکردی و مورفولوژی شامل ارتفاع بوته، ارتفاع اولین انشعاب شاخه از سطح زمین، ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین، تعداد غلاف، تعداد غلاف پر، تعداد غلاف پوک، تعداد دانه، وزن هزاردانه، وزن دانه، وزن کاه و کلش و بیوماس ارزیابی شدند. برای مقایسه جمعیت های عدس تجزیه واریانس به صورت طرح کاملاً تصادفی نامتعادل انجام شد و جمعیت ها با تجزیه خوشه ای به روش Ward گروه بندی شدند. جهت گزینش ژنوتیپ های برتر در هر جمعیت، با در نظر گرفتن اهداف اصلاحی، صفات بر اساس درجه اهمیت مرتب شده و ژنوتیپ های برتر در هر جمعیت تعیین شدند. یافته ها: نتایج آمار توصیفی نشان دهنده تنوع بالا بین جمعیت ها از لحاظ صفات مورد بررسی به ویژه تعداد غلاف پوک (98/117 درصد) و وزن دانه (82/55 درصد) بود. برای صفات ارتفاع اولین شاخه، تعداد غلاف، تعداد دانه و وزن دانه و کاه و کلش نیز تنوع بالایی مشاهده شد. از این رو، گزینش برای این صفات در جمعیت های مورد ارزیابی مؤثر به نظر می رسد. کمترین ضریب تغییرات نیز مربوط به صفات ارتفاع بوته (79/10 درصد)، ارتفاع اولین غلاف (83/18 درصد) و وزن هزاردانه (90/25 درصد) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار بین جمعیت های عدس از لحاظ تمام صفات مورد اندازه گیری در سطح احتمال 01/0 بود. جمعیت ایجرود بیشترین میانگین را برای تمام صفات مورد ارزیابی داشت. تجزیه خوشه ای این جمعیت ها را در سه گروه دسته بندی کرد. جمعیت ارمغانخانه و ایجرود هر یک جداگانه در یک گروه قرار گرفتند و سه جمعیت خرمدره، خدابنده و ماهنشان با هم گروه سوم را تشکیل دادند. جمعیت ایجرود دارای بیشترین درصد انحراف از میانگین کل برای اغلب صفات عملکردی و همچنین صفات مورفولوژیک مهم برای برداشت مکانیزه بود. در نهایت تعداد 492 ژنوتیپ برتر برای بررسی در شرایط دیم در قالب طرح آزمایشی و بر اساس صفات عملکردی و صفات مؤثر در برداشت مکانیزه انتخاب شدند. نتیجه گیری: در بین و درون جمعیت های عدس از لحاظ صفات اگرومورفولوژیک مورد بررسی تنوع مناسبی وجود داشت. نتایج تجزیه خوشه ای نیز این جمعیت ها را در سه گروه دسته بندی کرد. از آنجا که اختلاف ژنوتیپ ها در مناطق مختلف می تواند به دلیل تفاوت ژنتیکی ژنوتیپ ها و همچنین تأثیر اقلیم و محیط متفاوت رشد آن ها باشد، از این رو، برای انتخاب ژنوتیپ های برتر، ارزیابی و گزینش در درون منطقه ها به طور جداگانه انجام شد. از آنجا که عدس گیاهی خودگشن و کلیستوگام است و درصد خودگشنی در آن بسیار بالاست (99%) بنابراین جمعیت های عدس هموزیگوس هتروژنس هستند لذا بذر ژنوتیپ های انتخاب شده لاین خالص می باشد و روش گزینشی این مطالعه گزینش لاین های خالص بود. لاین های خالص حاصل از ژنوتیپ های گزینش شده را می توان در برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار داد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 311

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 473 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    4
  • صفحات: 

    187-198
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    515
  • دانلود: 

    457
چکیده: 

سابقه و هدف: علف های هرز، خطر جدی در مزارع نخودفرنگی هستند و تولید این محصول را کاهش می دهند. گیاه نخودفرنگی به سبب رشد آهسته اولیه و اندازه کوچک، قدرت رقابت کمی دارد و علف های هرز سبب کاهش زیاد عملکرد آن می شوند. به دلیل هزینه های زیاد کارگری حاصل از وجین دستی، کشاورزان به سوی استفاده از گزینه های جایگزین ارزان تر و آسان تر مانند کنترل شیمیایی سوق پیدا می کنند. هدف از اجرای این آزمایش بررسی میزان تحمل رقم های نخودفرنگی شامل شمشیری، پفکی و دو منظوره به علف کش های بکار برده شده و همین طور ارزیابی مقدار عملکرد آن ها تحت تأثیر تیمارهای مدیریتی متفاوت بود. مواد و روش ها: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عامل اول روش مدیریت علف های هرز شامل مقدار توصیه شده علف کش های تریفلورالین (EC 45%) به میزان دو لیتر در هکتار به صورت پیش کاشت، ایمازتاپیر (SL 10%) به مقدار 7/0 لیتر در هکتار به روش پس رویشی، مخلوط دو علف کش بنتازون (SL 48%( با دز دو لیتر در هکتار و هالوکسی فوپ آر متیل (EC 8/10%) با دز یک لیتر در هکتار و کاربرد دو علف کش هالوکسی فوپ آر متیل و بنتازون به صورت مجزا به فاصله ی یک هفته از یکدیگر با دزهای ذکر شده در بالا، وجین دستی و عدم وجین و عامل دوم ارقام نخود فرنگی شامل پفکی، دومنظوره و شمشیری بود. در انتهای فصل رشد، 10 بوته نخود فرنگی از هر کرت انتخاب و تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن غلاف سبز در بوته، وزن 100 دانه و عملکرد غلاف تر اندازه گیری شد. برای تعیین عملکرد دانه، مابقی کرت برداشت و به هکتار تعمیم داده شد. قبل از تجزیه آماری، داده های غیر نرمال در نرم افزار Minitab به روش Box-Cox نرمال شدند و سپس توسط نرم افزار SAS مورد تجزیه آماری قرار گرفتند. مقایسه میانگین داده ها توسط آزمون LSD انجام و شکل ها در نرم افزار اکسل رسم شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در رقم دومنظوره، بیشترین تعداد غلاف در بوته از تیمارهای وجین و تریفلورالین بدست آمد و کمترین آنها از تیمارهای مصرف جداگانه بنتازون و هالوکسی فوپ آر متیل گزارش شد در همین رقم، بیشترین مقادیر صفت های مورد بررسی شامل تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن غلاف سبز و وزن 100 دانه نیز از تیمار های وجین و تریفلورالین و کمترین مقادیر این صفات از تیمارهای مصرف جداگانه بنتازون و هالوکسی فوپ آر متیل حاصل شد. بیشترین مقادیر مربوط به صفات تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته در رقم پفکی از تیمار وجین حاصل شد. و بیشترین مقدار وزن سبز غلاف در رقم پفکی، از تیمارهای وجین و مصرف جداگانه بنتازون و هالوکسی فوپ آر متیل حاصل شد. در حالی که وزن 100 دانه در این رقم، تحت تاثیر هیچ کدام از روش های مدیریتی قرار نگرفت. در رقم شمشیری بیشترین مقدار تعداد غلاف در بوته، وزن سبز غلاف و وزن 100 دانه از تیمار پرسوئیت حاصل شد و تعداد دانه در بوته در تیمار وجین بیشترین میزان را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد که تیمار مدیریتی تریفلورالین در رقم دو منظوره بهتر از بقیه رقم ها در کنترل علف های هرز اثر داشته و اثر نامطلوب کمتری هم روی این رقم نسبت به بقیه بجا گذاشته است. در رقم پفکی، کاربرد علف کش تریفلورالین، باعث بد سبزی شد و دوباره زمین در کرت های مربوط به این تیمار واکاری شد. در مجموع رقم پفکی، نسبت به دو رقم دیگر حساسیت بیشتری به علف کش ها نشان داد و در بیشتر موارد، تیمار وجین نسبت به تیمارهای شیمیایی مورد استفاده نتیجه بهتری نشان داد. در رقم شمشیری، کارایی علف کش پرسوئیت از تریفلورالین بیشتر بود به نحوی که همواره در این تیمار، صفت های مورد اندازه گیری بیشتر از بقیه تیمارهای شیمیایی بودند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 515

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 457 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button