بناهای گنبددار از جمله عناصر بصری مهم در چشم انداز عمومی شهرها محسوب می شوند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مطلوبیت زیبایی شناختی مکعب یا هشت وجهی گنبدپوش از نگاه دانشجویان در دو گروه رشته های هنری و غیرهنری است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی در ترجیحات افراد برای فرم این بناها نقش دارد؟ داده های این پژوهش، با استفاده از روش طبقه بندی کیفیت بصری و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته و با مشارکت 46 نفر از دانشجویان دانشگاه های تبریز و هنر اسلامی تبریز جمع آوری شد. برای تهیه محرک های بصری ابتدا 16 گنبدخانه شاخص از میان آرامگاه های تاریخی ایران انتخاب و فرم کلی آن ها بر اساس ساختار سه بخشی گنبد، ساقه و پایه، با استفاده از نرم افزار اتوکد شبیه سازی گردید. نمایه ها در دسته های چهارتایی به مشارکت کنندگان ارائه و خواسته شد تا پس از مرتب سازی در دو مرحله، دلایل ترجیح خود را برای بناهای برتر به ترتیب اولویت بیان نمایند. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون انجام شد. هشت مضمون اصلی و 27 مضمون فرعی استخراج و در قالب چهار مفهوم کلی شامل غنای بصری، اندازه و تناسبات، سادگی و سبْ ک بنا (آشنایی و تازگی) طبقه بندی گردید. چندوجهی بودن پایه بنا یکی از مهم ترین عوامل شناسایی شده در مطلوبیت فرم بنای گنبددار بود که بر اساس نظرات ابرازشده موجب تنوع، گستردگی دید و القای حرکت پیرامونی می شود. همچنین متناسب بودن اجزا از نظر اندازه نقش مهمی در ترجیحات دانشجویان داشت. با این که سه انتخاب از چهار انتخابِ برتر بین دو گروه از دانشجویان مشترک بود، دانشجویان رشته های هنری به عوامل سادگی و خلوص حجمی گرایش بیشتری نشان دادند و از سوی دیگر، غنای بصری در ارتباط با ویژگی های ظرافت و پیچیدگی، بیشتر مورد ترجیح دانشجویان رشته های غیرهنری قرار گرفت. نتایج این تحقیق می تواند به متخصصان این حوزه در طراحی بناهای شاخص شهری از نظر پیش بینی عوامل ترجیحی کمک کند.