هانری کربن، مفسر غربی فلسفه اشراق سهروردی است. اندیشه او در تفسیر این فلسفه مبتنی بر تاویل، پدیدارشناسی، نظریه فراتاریخ و فلسفه تطبیقی است. نوشتار حاضر نخستین نوشتاری است که به این موضوع پرداخته و هدف آن بررسی انتقادی اندیشه های کربن درباره تطبیق فلسفه سهروردی با فلسفه افلاطون، ارسطو و نوافلاطونیان است. این مقاله به نوآوری های سهروردی پرداخته است تا بدینوسیله وجه تمایز اندیشه او از آن فیلسوفان بیان گردد. در نتیجه گیری نیز پس از جمعبندی مطالب، نقدی کلی به روش شناسی کربن و کاستی های آن مطرح شده است. فلسفه تطبیقی که گاه فلسفه بینافرهنگی نیز نامیده میشود رشته یی از مطالعات فلسفی است که در خلال آن فیلسوفان با نظر به مبانی اندیشه فلاسفه از جریانهای فرهنگی، زبانی و فلسفی متفاوت، به مسائل فلسفی میپردازند و اختلاف و اشتراک آراء آنان را مطالعه میکنند. بعقیده کربن، فلسفه تطبیقی راهگشای درک صحیح تفکر در تاریخ فلسفه است و او بر این مبنا فلسفه اشراق را با افلاطون و ارسطو تطبیق داده است. بنظر وی این فلسفه برگرفته از دیدگاه های افلاطون است. این وجه نظر مسبوق به اصالت فلسفه در یونان نزد اوست. کربن سهروردی را افلاطون جهان اسلام دانسته است. دیدگاه کربن نوآوری های سهروردی و تفاوت اندیشه او با افلاطون و نیز انتقاد وی به ارسطو را نادیده میگیرد.