مسئله ادراک یا به بیان دقیق تر پدیدارشناسی ادراک از مهم ترین آرای موریس مرلوپونتی است. اندیشه فلسفی محوری مرلوپونتی این است که ادراک پدیداری بدنی (یا جسمانی) است نه ذهنی. در این پژوهش سعی بر این است با مروری بر فلسفه پدیدارشناسانه مرلوپونتی به اهمیت بدن در ادراک آن گونه که از طریق مکان و تجربه مکانی بیان می شود پرداخته شود. و از این مهم برای تشریح شواهد تجربی؛ رمان صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز استفاده شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و خوانش پدیدارشناسانه بخش هایی از این رمان است. برای نائل آمدن به این هدف پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری به صورت اطلاعات کتابخانه ای است. که در آن محقق به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی مسئله پرداخته و آن را تجزیه و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که با توجه به عناصر چشم گیر در بدن مندی ادراک و تجربه مکانی در بخش هایی از رمان مذکور می توان با خوانش پدیدارشناسانه مرلوپونتی آن را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.