پژوهش حاضر در پی طرح سنخ بندی انتقادی هویت کارآفرینانه است. اتکا بر رهیافت انتقادی به ویژه تعریف عقلانیت از منظر یورگن هابرماس و ابعاد مربوط به چارچوب مفهومی ناظر بر سنخ بندی هویت کارآفرینانه، از یک سو به شکل گیری قطبیت عقلانیت رهایی بخش در برابر عقلانیت ابزاری، و از سوی دیگر به قطبیت فردمداری در برابر جامعه مداری می انجامد که در نتیجه آن چهار سنخ هویت کارآفرینانه شامل آزادی خواهی، استقلال طلبی، نظم طلبی و سودجویی معرفی شده اند. در ادامه، جایگاه هر یک از این سنخ های هویتی در شناخت اقسام گوناگون کارآفرینی، بررسی و ضمن مقایسه این هویت ها، چهار نوع کارآفرینی شامل کارآفرینی عمومی، کارآفرینی سبک زندگی، کارآفرینی بوروکراتیک و کارآفرینی تجاری معرفی و دلالت های مفهومی این نوع سنخ شناسی طرح می گردند. پاین پژوهش علاوه بر غنای مطالعات هویت کارآفرینانه از طریق به پیش کشیدن نقش عقلانیت و قضاوت درباره جامعه، به تفاوت و تعارض این هویت ها نیز اشاره دارد. اتکا به مواضع نظریه انتقادی در مطالعه هویت کارآفرینانه، گامی است در راستای تعمیق سرشت میان رشته ای پژوهش کارآفرینی.