Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    1-17
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    343
  • دانلود: 

    99
چکیده: 

زمینه و هدف درد عصبی یا درد نوروپاتیک تجربه حسی ناخوشآیندی است که اغلب به علت آسیب سلول های عصبی ایجاد می گردد. با توجه به دشواری های درمان درد نوروپاتیک، دانش مربوط به مکانیسم های القاء درد نوروپاتیک ممکن است راهگشا باشد، از این رو این مطالعه به مرور مکانیسم های محیطی دخیل در پاتوفیزیولوژی درد نوروپاتیک پرداخته است. روش ها این پژوهش به بررسی مطالعات انجام شده در طول سال های 1999 تا 2017 در زمینه سازوکارهای محیطی القاء درد نوروپاتیک از پایگاه داده های پاب مد پرداخته است. یافته ها در این مقاله مروری، بسیاری از مکانیسم های محیطی دخیل در درد نوروپاتیک مورد توجه قرار گرفته است و گیرنده ها و کانال های یونی، فیزیولوژی سیناپسی درگیر در فرآیند درد همانند جوانه زنی جانبی و همچنین تنظیمات میانجیگرهای موثر در درد به ویژه در مطالعات درون تن بررسی شده است. به طورکلی حساس شدن گیرنده های درد، تغییر در بیان و فراوانی کانال های یونی گیرنده های درد، ایجاد جوانه های جانبی سلول های عصبی از جمله سازوکارهای محیطی القاء درد نوروپاتیک می باشند. نتیجه گیری با توجه به دشواری های تشخیص و درمان درد نوروپاتیک، روش های درمانی دارویی و غیردارویی و همچنین روش های درمانی ترکیبی بسیار حایز اهمیت هستند. از جمله روش های درمانی دارویی می توان به استفاده از داروهای ایفاکننده نقش آنتاگونیست گیرنده ها و کانال های درگیر در فرآیند درد از جمله داروهای بی حس کننده موضعی و اپیوییدها و از روش های درمانی غیردارویی نیز می توان به فیزیوتراپی، تحریک نخاع و روش های مدرن جراحی اشاره نمود. همچنین در این راستا می توان از ترکیبات دارویی با منبع طبیعی برای مهار سازوکارهای ذکر شده نیز استفاده نمود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 343

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 99 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    18-24
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    208
  • دانلود: 

    427
چکیده: 

زمینه و هدف بیماری آلزایمر با اختلال در حافظه و آسیب عملکردهای شناختی همراه است. یکی از عوامل دخیل در بیماری آلزایمر استرس اکسیداتیو است. با توجه به اینکه اسید آسکوربیک دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی بوده و در سیستم عصبی مرکزی به ویژه در هیپوکمپ با حافظه و یادگیری مرتبط است، در این مطالعه به بررسی اثرات ریزتزریق اسید آسکوربیک بر بهبود حافظه در مدل بیماری آلزایمر القا شده توسط تزریق داخل بطنی استرپتوزوتوسین در موش صحرایی (رت) پرداختیم. روش ها جهت ایجاد مدل آلزایمری در رت ها داروی استرپتوزوتوسین به صورت دوطرفه به درون بطن های طرفی مغز تزریق گردید و دو هفته بعد به مدت پنج روز متوالی اسید آسکوربیک با دوز 5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به بطن های مغز تزریق شد. سپس مطالعه رفتاری ماز آبی موریس انجام شد. در پایان روز پنجم میزان فعالیت آنتی اکسیدانی هیپوکمپ اندازه گیری شد. یافته ها در گروه دریافت کننده استرپتوزوتوسین، حافظه فضایی رت ها دچار اختلال شده و استرس اکسیداتیو افزایش یافت (0/001 p <). در رت های آلزایمری تیمار شده با اسید آسکوربیک حافظه فضایی به طور معنی داری در مقایسه با گروه آلزایمری بهبود یافت و استرس اکسیداتیو افزایش یافته ناشی از القای آلزایمر کاهش معنی داری نشان داد (0/001> p). نتیجه گیری به نظر می رسد اسید آسکوربیک با کاهش استرس اکسیداتیو، تخریب حافظه فضایی ناشی از استرپتوزوتوسین در موش صحرایی را بهبود می دهد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 208

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 427 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    25-33
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    275
  • دانلود: 

    403
چکیده: 

زمینه و هدف نوروپاتی به عنوان یکی از عوارض بیماری دیابت احتمالا به دلیل تغییرات پاتولوژیک ماتریکس خارج سلولی مثل ضخیم شدن غشاء پایه اعصاب محیطی و افزایش تولید محصولات نهایی گلیکاسیون به وجود می آید. هدف از این تحقیق، بررسی اثر بنفوتیامین روی استحکام کششی عصب سیاتیک و داربست سلول زدایی شده آن در موش صحرایی دیابتی می باشد. روش ها 60 سر موش صحرایی نر بالغ به گروه کنترل، گروه شم، گروه دیابت 4 هفته ای و 8 هفته ای (بدون تیمار یا با تیمار با بنفوتیامین با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین القاء شد. در پایان دوره آزمایش (هفته 4 و 8) از بخش میانی عصب سیاتیک یک قطعه به طول یک سانتی متر جدا شد. نیمی از آن ها به روش ساندل سلول زدایی شدند و سپس نمونه ها جهت بررسی استحکام کششی تحت آزمون های کششی توسط دستگاه تست کششی قرار گرفتند. همچنین برش های نازک و نیمه نازک جهت بررسی بافت شناسی تهیه شدند. یافته ها میانگین بیشینه نیرو جهت پاره شدن عصب در گروه های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل بطور معناداری کاهش یافته، همچنین میزان ازدیاد طول تا نقطه پارگی در گروه های دیابتی نسبت به گروه کنترل بطور معناداری کاهش یافته اما در گروه های دیابتی تیمار شده با بنفوتیامین، در مقایسه با گروه کنترل، در میزان ازدیاد طول و بیشینه نیرو اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری در شرایط دیابت، تغییر ماتریکس خارج سلولی ممکن است ساختار فیبرهای کلاژن را تغییر دهد و بنابراین موجب کاهش استحکام کششی عصب سیاتیک شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 275

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 403 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    34-40
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    302
  • دانلود: 

    418
چکیده: 

زمینه و هدف در طب سنتی برای تسکین درد از برخی گیاهان استفاده می شود. گیاه گل میمونی سازویی بطور سنتی در بین مردم زاگرس نشین به عنوان ضددرد استفاده می شود. در این پژوهش سعی شده است که اثر ضددردی و ضدالتهابی دانه گیاه گل میمونی سازویی مورد بررسی قرار گیرد. روش ها از 84 سر موش نر بالغ نژاد NMRI استفاده شد. برای ارزیابی فعالیت ضدالتهابی از تست ادم گوش توسط گزیلن و برای ارزیابی فعالیت ضددردی از تست فرمالین استفاده شد. در هر تست، حیوانات به 6 گروه (هفت تایی) شامل کنترل، کنترل مثبت (دگزامتازون در تست التهاب و مورفین در تست فرمالین) و گروه های تجربی دریافت کننده دوزهای30، 60، 90، و 120 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی دانه گل میمونی سازویی تقسیم شدند. تزریقات به روش داخل صفاقی انجام شد. یافته ها نتایج نشان داد که دوزهای 60، 90 و 120 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی دانه گل میمونی سازویی باعث کاهش معنی دار (0/05 p <) التهاب شد. همچنین فاز حاد درد با دوز 120 (0/05 p <)، فاز محیطی درد با دوزهای 60 (0/05 p <)، 90 (0/001 p <) و 120 (0/001 p <) و فاز مزمن درد با دوزهای 90 و 120 (0/001 p <) میلی گرم بر کیلوگرم، به صورت معنی دار کاهش یافت. نتیجه گیری این تحقیق نشان داد که عصاره هیدرو الکلی دانه گیاه گل میمونی سازویی دارای اثرات ضدالتهابی و ضددردی در مدل حیوانی می باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 302

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 418 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    41-51
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    174
  • دانلود: 

    386
چکیده: 

زمینه و هدف در این مطالعه دقیقترین روش بافت شناسی جهت ارزیابی اثربخشی ترکیبات محافظ نرونی در مدل حیوانی بیماری ام اس بررسی گردیده است. روش ها موش‫ های C57BL/6 به مدت 6 هفته در گروه های: کنترل، کنترل + بنزوآریک اسید (mg/kg 80، 40 و 20 در 2 هفته آخر)، کوپریزون (0/2 %) جهت تخریب نرونی (مدل ام اس) و کوپریزون + بنزوآریک اسید تحت بررسی قرار گرفتند. در پایان هفته ششم میزان آسیب میلین توسط آزمون های‫ ایمونوهیستوشیمی (IHC)، رنگ آمیزی های هماتوکسیلین-ایوزین (H & E) و لوکسال فست بلو (LFB) و همچنین تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) ارزیابی گردید. ‬ ‬ یافته ها در گروه‫ کوپریزون هر چهار روش تخریب معنادار میلین را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند (0/001 p <). در روش LFB حتی بالاترین غلظت بنزوآریک اسید نیز نتوانست در مقایسه با گروه کوپریزون بهبود معناداری را نشان دهد. سایر روش ها شامل IHC، H & E و TEM همگی تفاوت معناداری در اثرات حفاظتی غلظت‫ زیاد بنزوآریک اسید در مقایسه با گروه کوپریزون نشان دادند. تنها در نتایج حاصل از روش TEM بود که در غلظت متوسط بنزوآریک اسید نیز اثرات حفاظتی معناداری مشاهده شد (0/05

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 174

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 386 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    52-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    209
  • دانلود: 

    390
چکیده: 

زمینه و هدف در این مطالعه، اثر درمان توام داروی ضد دیابتی ویلداگلیپتین و پسا-آمادگی ایسکمیک بر اندازه انفارکتوس و بیان میکروریبونوکلییک اسیدهای 140 و b125 (به عنوان تنظیم گرهای دینامیک میتوکندری در آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد قلبی) در موش صحرایی (رت) مبتلا به دیابت نوع دو بررسی شد. روش ها دیابت مزمن با استفاده از رژیم پرچرب و دوز پایین استرپتوزوتوسین در طی 3 ماه به رت ها القا شد. در ماه آخر دوره دیابتی، ویلداگلیپتین به مدت چهار هفته روزانه خوراکی تجویز شد و آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد به صورت ناحیه ای توسط بستن شریان کرونری نزولی چپ قدامی به مدت 35 دقیقه و باز شدن آن به مدت 60 دقیقه القا شد. پروتکل پسا-آمادگی ایسکمیک در شروع پرفیوژن مجدد به صورت 6 دوره متناوب 10 ثانیه ای ایسکمی و پرفیوژن مجدد انجام شد. پس از نمونه برداری از ناحیه ایسکمیک بطن چپ، اندازه ناحیه در معرض خطر انفارکتوس قلبی به روش پلانیمتری بررسی و بیان میکروریبونوکلییک اسید 140 و b125در بطن چپ با استفاده از روش real-time PCR ارزیابی شد. یافته ها ویلداگلیپتین همراه با پسا-آمادگی ایسکمیک توانست میزان انفارکتوس میوکارد را نسبت به گروه دیابتی تیمارنشده کاهش دهد، از افزایش بیان میکروریبونوکلییک اسید b125ناشی از آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد در قلب دیابتی جلوگیری کند و باعث افزایش بیان میکروریبونوکلییک اسید b125شود. نتیجه گیری ترکیب درمانی ویلداگلیپتین و پسا-آمادگی ایسکمیک با تغییر فعالیت میکروریبونوکلییک اسید های دخیل در روند محافظت قلبی، موجب محافظت قلب موش های دیابتی برعلیه آسیب ایسکمی-پرفیوژن مجدد می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 209

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 390 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    63-73
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    379
  • دانلود: 

    60
چکیده: 

زمینه و هدف مسیرهای التهابی نقش مهمی در بروز و پیشرفت بیماری پارکینسون دارند. گرلین دارای اثرات ضدالتهابی و آنتی آکسیدانی بوده و با مهار تولید سایتوکاین های موثر در التهاب مثل فاکتورنکروزکننده تومورآلفا اثرات ضد التهابی خود را اعمال می کند. هدف از این تحقیق بررسی اثر هورمون گرلین بر میزان عامل نکروز تومورآلفا و میزان بیان ژن های سیتوکروم b و اینترلوکین10 در مدل بیماری پارکینسون القاشده با 1-متیل4-فنیل1، 2، 3، 6 تتراهیدروپیریدین در موش های سوری نر بوده است. روش ها سی سر موش نر نژاد NMRI، به طور تصادفی به 5 گروه شش تایی شامل کنترل، سالین، هورمون گرلین، پارکینسون، و پارکینسون + هورمون گرلین تقسیم شدند. بیماری پارکینسون به وسیله تزریق داخل صفاقی 1-متیل4-فنیل 1، 2، 3، 6 تتراهیدروپیریدین به مدت 4 روز (mg/kg 25) القاء گردید. کاتالپسی توسط آزمون میله در روزهای 1، 7، 14، 21 و 28 ارزیابی شد. گرلین به مدت 28 روز (μ g/kg 0/4) تزریق داخل صفاقی شد. در روز 29 میزان عامل نکروز تومور آلفا توسط تکنیک الایزا و میزان بیان ژن های سیتوکرومb و اینترلوکین 10 با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز در نواحی جسم سیاه و جسم مخطط مغز سنجش شد. یافته ها در گروه پارکینسون، کاتالپسی و سطح عامل نکروز تومور آلفا به طورمعنی داری افزایش یافت و بیان ژن های سیتوکروم b و اینترلوکین 10 کاهش یافت (0/001 >p) ولی در موش های تحت درمان با هورمون گرلین کاتالپسی و سطح عامل نکروز تومورآلفا به طور معنی داری کاهش یافت و بیان ژن های سیتوکروم b و اینترلوکین 10 افزایش معنی داری را نشان داد (0/001 >p). نتیجه گیری به نظر می رسد که هورمون گرلین از طریق مهار مسیرهای التهابی د رگیر در بیماری پارکینسون سبب بهبود کاتالپسی و کاهش سطح عامل نکروز تومورآلفا و افزایش بیان ژن های سیتوکروم b، اینترلوکین 10 شده است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 379

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 60 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    3
  • شماره: 

    1 (پیاپی 9)
  • صفحات: 

    74-78
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    284
  • دانلود: 

    413
چکیده: 

رادیوداروی سیترات گالیم در تصویر برداری پزشکی هسته ای برای آشکارسازی تومور های بافت نرم و بیماری های التهابی به کار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات هورمون های پاراتورمون و محرکه تیرویید متعاقب دریافت این رادیودارو می باشد. 60 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند گروه اول به عنوان کنترل در نظر گرفته شد و به گروه دوم 0/03 میلی کوری سیترات گالیم از طریق تزریق درون صفاقی تزریق شد. 48 ساعت پس از تزریق از قلب موش ها خونگیری صورت گرفت و پارامترهای مدنظر اندازه گیری شدند. داده ها با روش آماری تی تست تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سطح سرمی هورمون های پاراتورمون و محرکه تیرویید در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل، به ترتیب دچار افزایش و کاهش معناداری می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 284

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 413 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0