پژوهش حاضر در مرحله اول به بررسی ساخت خانواده دختران فراری و نیز چگونگی عملکرد آنها در سه سازه "نقش های خانوادگی"، "حل مشکل" و "ابراز عواطف" می پردازد. بدین منظور 50 نفر از دختران فراری در مجتمع قضایی ارشاد، مداخله در بحران بهزیستی، خانه ریحانه، کانون اصلاح و تربیت و آموزش و پرورش منطقه یک شهر تهران انتخاب شدند. در مرحله دوم جهت کاربرد مداخلات درمانی (خانواده درمانی سیستمی و روان درمانگری حمایتی) پانزده نفر از آنان که بر اساس نمره کل مقیاس سنجش خانواده مک مستر که دارای هنجار ایرانی است، دارای ساخت خانوادگی ناکار آمد بودند، به همراه خانواده های خود در ده جلسه درمانی شرکت کردند. نتایج براساس آزمون های آماری Z برای مقایسه نسبت ها و مقایسه میانگین های همبسته (پیش آزمون، پس آزمون ها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که: ساخت خانواده دختران فراری ناکار آمد است. دختران فراری و خانواده هایشان در سازه های "نقش های خانوادگی"، "حل مشکل"، "ابراز عواطف" عملکردی پائین تر از هنجار جامعه دارند. کاربرد خانواده درمانی سیستمی به همراه درمانگری حمایتی منجر به بهبود ساخت خانواده دختران فراری و عملکرد آنان می گردد.