برای کودکان که تعریف ها و ضابطه های متفاوتی مطرح می شود که بیشتر آن برحسب سن فرد کارکن است. با آن که کنوانسیون حقوق کودک، افراد زیر 18 سال را کودک به حساب می آورد، اما بر اساس روش های پذیرفته شده دفتر بین المللی کار، کودکان جنبه های بهره کشانه، رنج بار و ضد بشری زیادی را درسطح جهان به تجربه نشان داده است.بیماری، کم مزدی، سوء استفاده، نادیده گرفتن حقوق و جز آن از نمونه های این جنبه هاست. در کشورهای فقیر کار کودکان بیشتر رایج است. در پایان سال 2002 حدود 350 میلیون کودک در جهان کار می کرده اند که 200 میلیون نفر آنان زیر 14 سال داشته اند و 90 درصد آنان در کشورهای کم توسعه بوده اند.فقر، بی عدالتی، نبود نظارتهای دولتی در دفاع از حقوق کودکان که عوامل وابسته و پیوسته به یکدیگرند، عاملی اساسی در به وجود آمدن کار کودکان در درون نظام اجتماعی-اقتصادی است. سیاستهای بازار گرایی، تعدیل ساختاری افراطی، حذف مسوولیت، تصدی گری اجتماعی و انسانی دولت، کار کودکان را تشدید کرده، همراه با آن فجایع انسانی جسمی، روحی و آسیبهای اجتماعی وابسته به آن را افزایش داده است. در ایران بی تردید فقر نظارت دموکراتیک عامل اصلی برای پدیده آمدن 700 هزار تا حدود 1 میلیون کودک کار کن بوده است. در این میان کودکان خیابان گرد که به کارهای متفرقه دستفروشی و تکدی گری دست میزنند و به بودجه خانواده یا افراد بهره کش و سوء استفاده کننده یاری می رسانند به دنبال سیاستهای تعدیل ساختار، افزایش یافته است. در فاصله سالهای 1365 تا 1380 رقم کودکان شاغل از 315 نفر به متوسط 850 هزار نفر رسیده است. کارگاههای صنعتی کوچک از کار کودک (و عمدتا دختران که بی پناه ترند) استفاده می کنند. به علاوه، کودکان در مزارع و در فعالیت های خیابانی نیز مشغول هستند چه بسا کارکنان فامیلی بی مزد باشند. در این مقاله تلاش شده تا تحلیلی از وضعیت کار کودکان در ایران و آثار و پیامدهای سوء آن ارایه شود.