مجله مطالعات علوم پزشکی
سال:1394 | دوره:26 | شماره:12 |تعداد مقالات:13

پیش زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی توزیع پهنای گلبول های قرمز متعاقب ایجاد تجربی آمبولی ریه در خرگوش هست.در بیماری ها با توجه به عملکرد نقل و انتقال اکسیژنی گلبول های قرمز، بررسی وجود شکل های خاص به همراه پهنای قابل عبورآن ها از رگ ها مهم می باشد. یکی از این بیماری ها، آمبولی ریه است که پهنای توزیع گلبول هایقرمز در آن بایستی مدنظر قرار گیرد.مواد و روش کار: در این مطالعه 12 عدد خرگوش انتخاب و در دودستهشش تایی تحت عنوان گروه های شاهد و تیمار تفکیک شدند. در گروه تیمار آمبولی ریه به طور تجربی ایجاد شد. با تزریق لخته های خونی مناسب هر حیوان به داخل ورید وداج سمت راست گردن، آمبولی ریوی به طور تجربی ایجاد شد. آمبولی های ایجاد شده توسط سینتی گرافی (یکی از روش های تصویربرداری تشخیصی کاربردی در طب هسته ای) تایید گردیدند. در زمان های 0، 60 دقیقه، 24، 48، 72 و 96 ساعت بعد از تزریق لخته ها، نمونه خونی در گروه تیمار و شاهد تهیه و به روش استاندارد پهنای توزیع گلبول های قرمز توسط دستگاه مشخص گردید. در مطالعه حاضر بعد از استحصال تکنیسیوم- 99 m از ژنراتور مولیبدن به تکنیسیوم این ماده تحت شرایط خاص به کیت دارویی MAA اضافه گشت. بعد از آماده سازی رادیو داروی 99mTc-MAA با دوز 1.5 میلی کوری از راه ورید حاشیه ای گوش به تمامی خرگوش ها تزریق شد. همچنین در گروه شاهد نیز یک میلی لیتر سرم نرمال سالین از ورید حاشیه ای گوش تزریق گردید.یافته ها: در این مطالعه افزایشی در پهنای توزیع گلبول های قرمز طی روزهای اول تا سوم مشاهده شد ولی در روز چهارم پهنای توزیع گلبول های قرمز نزدیک به حد طبیعی گزارش گردید.بحث و نتیجه گیری: به نظر می آیدتغییرات پهنای توزیع گلبول های قرمز می تواند یک پاسخی برای کاستن عوارض ناشی از آمبولی ریه باشد، بنابراین بهتر است در بیماری آمبولی ریه پهنای توزیع گلبول های قرمز در کنار سایر اندازه گیری ها به علت عملکرد ویژه آن ها مشخص گردد.

پیش زمینه و هدف: تنظیم شناختی هیجان نقشی پرمایه پدیدآیی مشکلات هیجانی و ازجمله افسردگی دارند. با توجه به آموزش پذیر بودن فرایند تنظیم شناختی هیجان، مطالعه حاضر به بررسی اثرات شرکت در برنامه تاب آوری پن بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد افسرده می پردازد.مواد و روش کار: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه آزمایشی بوده و طرح پژوهش حاضر پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تبریز که در سال 1392 فرم پایش سلامت را تکمیل نموده اند می باشد. افرادی که نمره افسرده کسب نمودند، فراخوانی شده و ارزیابی مجدد شده و به روش تصادفی به دو گروه تقسیم و جایگزین شدند. در مورد گروه آزمایش 10 جلسه دو ساعته برنامه تاب آوری پن اجرا گردید. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای برنامه، در راهبردهای تنظیم هیجان منفی تفاوت معنی داری وجود دارد (F=15.71، P£0.001) و افرادی که آموزش دریافت می کنند، به میزان کم تری از راهبردهای منفی تنظیم هیجان استفاده می کنند. به علاوه آموزش تاب آوری پن بر استفاده از راهبردهای مثبت هیجان در گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری ندارد (F=1.7، P=N.S).نتیجه گیری: یافته ها گویای اهمیت آموزش تاب آوری در کاهش میزان فرایندهای تنظیم شناختی ناسازگار است که می تواند برای پیشگیری و درمان مثمر ثمر واقع شود.

پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و افسردگی در نوجوانان مبتلا به همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی بود.مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول و دوم مبتلا به همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95-1394 بود، که به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که ابتدا 437 شرکت کننده با دامنه سنی 14 تا 17 سال، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و افسردگی را تکمیل نمودندکه از میان آن ها 30 نفر مبتلا به اضطراب اجتماعی و افسردگی همراه بالا (یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه) انتخاب گردید، سپس 30 نفر منتخب به صورت تصادفی به دو گروه پانزده تایی آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک جلسه) به مدت 2 ماه به صورت گروهی تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. بعد از اتمام جلسات و 2ماه بعد از آموزش هر دو گروه به پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و افسردگی پاسخ دادند. تحلیل داده های خام با استفاده از spss19 و اجرای آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز کوواریانس صورت گرفت.یافته ها: گروه آزمایشکاهش معنی داری در اضطراب اجتماعی و افسردگی بعد از دریافت آموزش نشان دادند (P<0.001). ضمن این که نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد.نتیجه گیری: مشاهدات حاضر موید اثربخشی MBCT، در کاهش میزان اضطراب اجتماعی و افسردگی نوجوانان مبتلا به همبودی اضطراب اجتماعی و افسردگی است.

پیش زمینه و هدف: نیمن پیک نوع A و B، اختلالات اتوزومال مغلوب و نادری هستند که در اثر جهش های موجود در ژن «اسفنگومیلین فسفودی استراز 1» ایجاد شده و موجب نقص یا کمبود فعالیت آنزیم اسفنگومیلیناز می شوند. نقص یا کمبود آنزیم اسفنگومیلیناز، باعث تجمع غیرطبیعی اسفنگومیلین در بافت های بدن شده و در نتیجه، موجب بروز علائم بالینی مختلفی همچون بزرگی کبد و طحال، عوارض تنفسی، لکه قرمز آلبالویی در ماکولای چشم و اختلالات عصبی می شود.مواد و روش کار: در این مطالعه مشخصات هفت بیمار غیرخویشاوند مبتلا به نیمن پیک A و B، از اقوام آذری شمال غرب ایران، با استفاده از فن توالی یابی اگزون های ژن اسفنگومیلین فسفودی استراز 1 گزارش شد. درباره پلی مورفیسم توالی تکرارهای برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر شش نوکلئوتیدی (c.108GCTGGC(3-8); P. 37 LA(3-8، گروه کنترلی متشکل از پنجاه فرد سالم طراحی شد.یافته ها: جهش L137P به صورت هموزیگوت در سه نفر از هفت بیمار مبتلا، پلی مورفیسم rs1050239 به صورت هموزیگوت در چهار نفر از بیماران و پلی مورفیسم 1050228rs به صورت هموزیگوت در یکی از بیماران و پلی مورفیسم توالی تکرارهای شش نوکلئوتیدی در شش نفر از بیماران به صورت هموزیگوت و هتروزیگوت مشاهده شد. آلل با چهار تکرار شش نوکلئوتیدی دارای بیشترین فراوانی بود. آلل با چهار تکرار شش نوکلئوتیدی دارای بیشترین فراوانی در هر دو گروه بیماران و افراد سالم بوده و سپس آلل هایی با پنج، شش و هفت تکرار شش نوکلئوتیدی به ترتیب دارای فراوانی های بعدی بودند.نتیجه گیری: L137P تنها جهش بیماری زا است که در جمعیت مورد مطالعه مشاهده شد.

پیش زمینه وهدف: ایجاد تغییر در بافت های کلیه، کبد و قلب و کاهش مصونیت در برابر بیماری های عفونی از عوارض مهم دی اکسید نیتروژن هوا می باشند. ازاین رو، مطالعه حاضر باهدف کمی سازی و برآورد اثرات بهداشتی منتسب به NO2 در شهر ارومیه در سال 1392 انجام شد.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی، اثرات بهداشتی و میزان مرگ و میر منتسب به NO2 بر اساس غلظت آلاینده و مواجهه افراد، پس از اعتبارسنجی غلظت های ساعتی آن با معیارهای WHO و پردازش های اولیه و ثانویه لازم، توسط نرم افزار استاندارد AirQ2.2.3 برآورد شدند.یافته ها: این مطالعه نشان داد که متوسط غلظت سالیانه NO2 در سال 1392در شهر ارومیه تقریبا 2.2 برابر استاندارد ملی و رهنمود WHO می باشد. میزان کل مرگ منتسب به NO2 در هوای شهر ارومیه حدود 89 مورد، تعداد تجمعی مرگ بیماران قلبی - عروقی 50 مورد و تعداد بستری در بیمارستان به علت بیماری انسداد مزمن ریوی حدود 14 نفر در سال 1392 برآورد گردیدند.نتیجه گیری: با عنایت به اثرات بهداشتی منتسب به آلاینده  NO2در هوای شهر ارومیه، مدیریت کنترل آلودگی هوا و مهندسی ترافیک در این کلان شهر ضروری به نظر می رسد.

پیش زمینه و هدف: اثرات ضد میکروبی نانو ذرات نیکل در مطالعات محدودی بر روی برخی از سوش های باکتریایی از قبیل استافیلوکوکوس ارئوس و اشرشیا کلی مشخص شده است. هدف از این پژوهش بررسی خاصیت مهارکنندگی نانوذره نیکل بر روی تشکیل بیوفیلم توسط جدایه های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به موپیروسین می باشد.مواد و روش کار: 150 جدایه استافیلوکوکوس اورئوس از بیمارستان های آموزشی شهرستان ارومیه جمع آوری شده و تعیین هویت شدند. حساسیت جدایه ها نسبت به موپیروسین و سایر آنتی بیوتیک های رایج در درمان با روش دیسک دیفیوژن تعیین شد. تعیین میزان تولید بیوفیلم در حضوروغیاب نانونیکل با روش پلیت میکروتیتر انجام گرفت.یافته ها: از 150 جدایه استافیلوکوکوس ارئوس 30 جدایه نسبت به موپیروسین مقاوم بودند. جدایه های مقاوم به موپیروسین به ترتیب بیشترین میزان مقاومت را نسبت به پنی سیلین و تری متوپریم - سولفامتوکسازول و کم ترین میزان مقاومت را نسبت به تیکوپلانین و لینزولید نشان دادند. 33.3 درصد از جدایه های تحت بررسی تولیدکننده بیوفیلم بودند. اثر مهاری نانوذره نیکل بر روی تشکیل بیوفیلم استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به موپیروسین در مقایسه با میزان تولید بیوفیلم توسط هر جدایه در غیاب نانوذرات معنی دار بود (P=0.039).بحث و نتیجه گیری: اثر مهارکننده نانوذره نیکل بر روی تشکیل بیوفیلم در جدایه های مقاوم به موپیروسین استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده شد. با توجه به کاربرد نیکل در مواد دندانی و امکان تجویز آن در مخاط بینی و دهان، با انجام مطالعات تکمیلی شاید از این ترکیب بتوان برای مهار تولید بیوفیلم و پاک سازی استافیلوکوکوس ارئوس مقاوم به موپیروسین از افراد حامل استفاده نمود.

پیش زمینه و هدف: متابولیسم عناصر کمیاب متعددی مانند مس و آهن در دیابت ملیتوس تغییر می کند که ممکن است نقش مهمی در پاتوژنز و پیشرفت این بیماری داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی همبستگی میزان سرمی مس و آهن با میزان قند خون ناشتا در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2 و بستگان درجه اول آن ها بود.مواد و روش کار: مطالعه حاضر بر روی 46 مورد بیمار مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2، 46 مورد بستگان درجه اول آن ها و 50 مورد کنترل سالم هماهنگ ازنظر جنس و سن صورت گرفت. قند خون و عناصر مذکور به ترتیب با روش های استاندارد و رنگ سنجی در هر سه گروه اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از طریق آزمون ANOVA یک طرفه با استفاده از نرم افزار آماری 16 SPSS مورد بررسی قرار گرفت. ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش وابستگی بین متغیرها به کاربرده شد.یافته ها: همبستگی مثبتی میان میزان قند خون ناشتا با میزان آهن در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2 (r=0.650،P<0.01 ) و بستگان درجه اول آن ها (r=0.376،P=0.01 ) وجود داشت. از سوی دیگر، در گروه های مذکور میان میزان قند خون ناشتا و مس همبستگی معنی داری نشان داده نشد.نتیجه گیری: تغییرات غلظت آهن و مس در بیماران مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2 و بستگان درجه اول آن ها، ممکن است به میزان قند خون به ویژه در مورد آهن، مرتبط باشد. پیگیری غلظت این عناصر در بیماران دیابتی و بستگان درجه اول آن ها به نظر می رسد که مفید باشد.

پیش زمینه و هدف: هدف از این پژوهش مقایسه بین اثرات 12 هفته تمرینات مقاومتی و استقامتی بر ANP، اندوتلین-1، آپلین و فشارخون در مردان میان سال با فشارخون بالا بود.مواد و روش ها: در این پژوهش 28 مرد میان سال (با میانگین سنی 2.4±39.3 سال و BMI=28.6±1.7) دارای فشارخون بالا و داوطلب به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفره مقاومتی و استقامتی تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل اجرای تمرینات استقامتی با شدت و مدت فزاینده و تمرینات مقاومتی با شدت 80 درصد از یک تکرار بیشینه بود که سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. نمونه های خونی ناشتا قبل از شروع پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی اندازه گیری شد. برای تعیین تفاوت های درون گروهی از آزمون t همبسته و جهت تعیین تفاوت های بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد.یافته ها: در هر دو گروه استقامتی و مقاومتی در پس آزمون افزایش معناداری در ANP و آپلین و همچنین کاهش معناداری در اندوتلین-1 و فشارخون سیستولی و دیاستولی نسبت به پیش آزمون مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج حاصل از مقایسه بین گروهی نشان داد که در پس آزمون در شاخص های اندوتلین-1، ANP و فشارخون سیستولی اختلاف معناداری به نفع گروه استقامتی وجود دارد.نتیجه گیری: اگرچه اجرای 12 هفته تمرینات استقامتی و مقاومتی باعث بهبود هورمون های آپلین، اندوتلین-1، ANP، فشارخون سیستولی و دیاستولی در مردان با فشارخون بالا شد اما میزان اثرگذاری تمرینات استقامتی بر شاخص های اندوتلین-1، ANP و فشارخون سیستولی به طور محسوسی بهتر بود.

بیمار آقای 46 ساله با سابقه هیپرلیپدمی شدید به علت انفارکتوس حاد قدامی با کسر جهشی (EF) قلبی 30 درصد بستری شدند. علی رغم درمان های طبی معمول درد سینه شدید در حال استراحت داشت. در آنژیوگرافی کرونری انسداد کامل در پروگزیمال شریان LAD با یک ترومبوز بسیار بزرگ طویل داشت (TIMI flow=0-1).امکان ساکشن کامل لخته و تعبیه استنت وجود نداشت و با توجه به وجود علائم شدید، بیمار تحت CABG سه گرفت اورژانس قرار گرفت. کل لومن LAD و دیاگونال پر از لخته بود. لخته با استفاده از اسپاچولای اندآرترکتومی، شستشوی با سرم هپارینه و پرفیوژن از طریق کاتتر رتروگرید خارج شدند. در دوره بعد از عمل مشکل خاصی وجود نداشت.این بیمار ازنظر ترومبکتومی عروق کرونری به روش جراحی و CABG و همچنین وسعت قابل توجه لخته داخل کرونری که کل رگ را درگیر کرده بود نادر می باشد و مورد مشابه آن در مقالات داخلی و خارجی گزارش نشده است.

پیش زمینه و هدف: مصرف اتانول سبب ایجاد ناهنجاری های قلبی و عروقی متعددی می شود که مکانیسم یا مکانیسم های احتمالی آن هنوز به خوبی شناخته نشده است. در این مطالعه تاثیر عصاره زنجبیل بر استرس اکسیداتیو و پرولیفراسیون القاشده به وسیله اتانول موردبررسی قرار می گیرد.مواد و روش کار: 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 3 گروه مساوی: کنترل، اتانول (4.5 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، گاواژ) و گروه اتانول درمان شده با عصاره زنجبیل (50 میلی گرم عصاره و همان اندازه اتانول)، تقسیم شدند. 42 روز بعد از درمان موش ها تحت بیهوشی کشته و نمونه بافت بطن چپ جدا شد و مقادیر 8-OHdG و میزان پرولیفراسیون سلولی اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان 8-OHdG و همچنین میزان پرولیفراسیون سلول های عضله قلبی در گروه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری دارد. گروه کنترل با گروه زنجبیل تفاوت معنی داری نداشتند.بحث و نتیجه گیری: مصرف این یافته ها نشان می دهد که عصاره زنجبیل تغییرات ایجادشده در بافت قلب را به صورت معنی داری بهبود داده و این اثر ممکن است ناشی از خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی زنجبیل باشد.